مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۴۵ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: در حوالی مفهوم الگو» ثبت شده است

معرفی مجموعه‌ کتاب‌چه‌های «باغ سیب»: درنگهایی در سبک زندگی عاشورایی

Slide13

با تشکر از همت دوستان نشریه قبیله هابیل، خاصه برادر عاشورایی‌مان آسد طه باقی‌زاده

کتاب

بعضی کتاب‌ها را باید داشت، بعضی‌ کتاب‌ها را باید هدیه داد، بعضی کتاب‌ها را باید خواند، بعضی کتاب‌ها را باید همراه خود همه‌جا برد، و بعضی کتاب‌ها را باید خورد!

شاید عجیب باشد که گاهی پیش می‌آید کتابی به درد همه این‌کارها بخورد. خوراک خواندن است، یک هدیه خیلی خوب است، در جیب‌هایت جا می‌شود تا حرف‌هایش را مدام برایت یادآوری کند، اگر نداشته‌باشی‌ش انگار یک چیزی در قفسه دوست‌داشتنی‌هات کم داری، و آن‌قدر شیرین است که خوردنی است!

 

خوردنی

بعضی خوردنی‌ها، شیرین‌اند، ولی مضر. بعضی‌ها تلخند ولی مفید. بعضی‌ها تلخند و بی‌خاصیت و البته بعضی‌ها شیرین‌اند و مفید، مثل عسل.

کتاب‌ها هم گاهی همین‌جورند؛ شیرین‌اند، و در عین شیرینی پر از مغز و محتوی. شبیه عسل که شفاست برای همه مردم. مزه‌اش اگر پای دندانت بنشیند، دیگر نمی‌توانی رهایش کنی. هر روز باید بروی سراغش. شیرینی‌ها فقط در خوردنی‌ها و کتاب‌ها خلاصه نمی‌شوند. گاهی شیرینی‌ها برای دل توست، نه شکمت! مثل یک سخنرانی شیرین، یک کتاب شیرین، و یا یک کلاس درس شیرین.

 

کلاس درس

بعضی کلاس‌ها خیلی پربارند، اما خسته‌کننده و ملال‌آور، بعضی کلاس‌ها بی‌بارند و چیزی دست مخاطبشان نمی‌دهند، اما نشاط دارند، پای آن کلاس خسته نمی‌شوی. بعضی کلاس‌ها هیچ کدام را ندارند که تکلیفشان روشن است، و البته هستند کلاس‌هایی که هر دو را دارند، اگرچه کم‌ پیدا می‌شوند!

کتاب‌هایی هم هستند که مثل کلاس‌های دسته آخر، اگر اولش پای حرف‌های معلم بنشینی، تا آخرش می‌مانی، و گذر زمان را هم حس نمی‌کنی. کلاس‌های عاشورایی همه این‌گونه‌اند. و این‌بار دعوتت کرده‌ایم برای شرکت در کلاسی از این جنس، که در یک باغ با صفای بهشتی برگزار می‌شود. باغ سیب!

 

باغ

بعضی باغ‌ها با صفا هستند، شاخسار درختانش، سایه‌ دلپذیری بر سرت می‌افکند و نسیم از لابه‌لای برگ‌ها تصفیه می‌شود و لطافت مطبوعی پیدا می‌کند، اما درختانش میوه‌ای ندارند، سوی دیگر باغ‌هایی هستند که پر از میوه‌اند و درختان پربار و پرثمر دارند، اما تفرج‌گاه نیستند و ساعتی اگر درآن پرسه بزنی خسته می‌شوی. باغ سیب، اما هر دو را دارد، خصوصاً این باغی که ما تو را به آن دعوت کرده‌ایم؛ باغی بهشتی که هم خاطرت را صفا می‌دهد، و هم پر است از بار معرفت برای دلت.

باغ سیب ما، نسیمی دارد پر از عطر کربلایی ناب. و ثمری دارد برای قلبی که تشنه معرفت باشد. چنان که تا درکش نکنی، ندانی! « باغ سیب» مجموعه‌ای است از شش کتاب کم‌حجم ولی پر از محتوا، مجموعه‌ای از عشق‌ها و نفرت‌های مقدس، مجموعه‌ای از آموختنی‌های مدرسه کربلا، مجموعه‌ای پر از جمله‌های خیلی کوتاه، و مفاهیم خیلی بلند. مجموعه‌ای برای هر دلی که دوست دارد هر روز بیش‌ از پیش بوی عطر کربلا بگیرد.

 

شش کلاس درس شیرین در یک باغ بهشتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۸
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

خلاقیت در آفرینش سلاح

کربلا، الگوی عزم در شکستن بن‌بست‌ها

سال‌های دور تتبعی در فلسفه‌های هنرهای رزمی داشتم و بعضی از کتابخانه‌های دیارمان (مانند کتابخانه شرف‌الدین‌علی‌یزدی، وزیری و...) را به تفصیل مورد کنکاش قرار داده بودم...

اخیرا توفیق مجددا یار شد و به صورت نسبتا متمرکز، کتب رزمی کتابخانه وزیری یزد (که بزرگترین کتابخانه یزد میباشد) بررسی شد و رهاورد مطالعات منابع (اعم از کتاب و جزوه و پایگاه مجازی و...) به همراه تاملاتی چند، سطوری است به زودی منتشر خواهد شد. ذکر این نکته هم ضروری است که برای اهالی رشته‌‎هایی مثل رشته مدیریت، نسبت مفاهیم رزمی و جنگی با سرفصل‌های رشته‌هایی مثل استراتژی، تحقیق در عملیات و ...آشناست و اصلا بسیاری از اصطلاحات این رشته‌ها وام‌دار صحنه‌های عملیات‌های جنگی است...

در یکی از کتاب ها بحثی با عنوان "سلاح‌های ابتکاری" در کانگ‌فو‌توآ" آمده بود که یادآور نکاتی بود:

«اگر فردی دوره های سلاح‌های رسمی در کانگ‌فو‌توآ  را به پایان برساند موظف به ابداع سلاح‌های جدید و پیاده نمودن آن بر محور فرم تکنیکی کانگ فو به وسیله اندیشه توانای خود است.

یکی از خصوصیات مهم و بارز کانگ فو، دینامیزم و پویایی آن می‌باشد یعنی هیچ‌گاه از حرکت نمی‌افتد، حدود و مرز نمی‌شناسد و پویا و در حرکت همیشگی است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۱۹
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

حرای اندیشه

خلوتی برای اصحاب کهف الحسین سلام‌الله‌علیه

در خلوت‌ها به ضرورتِ داشتن خلوتی برای اندیشه می‌اندیشم! چه دور زایایی!

محمد صلوات خدا بر او و آلش نیز که باشی نیاز به مجالی برای خلوت و تفکر داری، رخصتی و فرصتی... حرایی برای اندیشه...

و چقدر امروز در این عصر شلوغ متلاطم نیاز به حضور خلوت برای اهالی علم و فرهنگ احساس می‌شود؛ حرایی از جنس علم و فرهنگ، "حرای علمی-فرهنگی"!

خلوت، چه در دل کوه باشد چه در دل شب، مهمْ خلوت در ژرفایی است که در خود باید بیابی و بکاوی؛ و کسی بدون این "خلوت انس"، لحظات بزرگ را درک نخواهد کرد... روز عاشورا هم رهاورد شب بزرگ عاشورا و خلوت‌های ژرف آن است؛ خلوت‌هایی که در دل خود، استعداد تربیت امثال حر را دارد...

مدتی است در حرای عاشورا، از فراز کهف الحسین (ن.ب: الحصین!) مشرف بر هستی به این سرزمین‌‎های غریب نه چندان دوردست نگرانیم؛ (نگران با همان ایهام لطیفش): تمدن نوین اسلامی، الگوی اسلامی پیشرفت، سبک زندگی، تربیت، تشکیلات، بیداری اسلامی و...با رویکرد عاشورا

و اخیرا در وادی هایی مثل: تفکر، دستگاه محاسباتی و...

چرا که مرشدمان فرمود: "دنیای اسلام به تفکر احتیاج دارد"...

تا تو برگردی و از نو غزلی بنویسم

می‌گذارم که قلم پر شود از شیدایی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۲
سید علی اصغر علوی


صفات زشت کوفیان منحصر در «بی‌وفایی» نبوده است، حضرت زینب(س) صفات پایه‌ای کوفیان را بیان فرموده‌اند: اینجا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۰
سید علی اصغر علوی

سبک زندگی عاشورایی: زندگی مبتنی بر نشاط جهادی برخواسته از مسئولیت‌پذیری

سر کلاس زیارت‌نامه ها و مقاتل: این جلسه "زیارة الشهداء الخارجة من الناحیة المقدسة" منسوب به سال252 هجری

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ‏ قَتِیلٍ‏ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ‏، مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 487)

پایین پا علی اکبر حسین

چرا اولین شهید بنی‌هاشم باید علی‌اکبر باشد؟ راز پیش‌گامی این جوان را در چه می‌توان جستجو کرد؟ شاخص اصلی این جوان عاشورایی برای الگوگیری در حوزه رفتار چیست؟

حضرت علی اکبر سلام‌الله‌علیه از منظر رهبر معظم انقلاب:

"هر کدام از اصحاب و یاران امام حسین علیه‌السّلام برای رفتن به میدان جنگ و مبارزه کردن اجازه می‌خواستند، امام به سرعت اجازه نمی‌داد. بعضیها را ممانعت می‌کرد؛ به بعضی می‌گفت که اصلاً از کربلا برگردید و بروید. او با جوانان بنی‌هاشم و اصحاب خود، چنین رفتار می‌کرد. اما علی‌اکبر - جوان محبوب و فرزند عزیزش - که اجازه میدان خواست، امام یک لحظه هم درنگ نکرد و به او اجازه داد. این‌جا می‌شود معرفت پسر و عظمت مقام پدر را فهمید.

تا وقتی اصحاب بودند، می‌گفتند جانمان را قربان شما می‌کنیم و اجازه نمی‌دادند کسی از بنی‌هاشم - فرزندان امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السّلام - به میدان جنگ بروند. می‌گفتند اوّل ما می‌رویم و کشته می‌شویم، اگر بعد از کشته شدن ما خواستید، آن وقت به میدان بروید. وقتی که نوبت به جانبازی و شهادت بنی‌هاشم رسید، اوّل کسی که درخواست اجازه برای میدان می‌کند، همین جوان مسؤولیت‌شناس است؛ او علی‌اکبر، پسر آقا و پسر امام و از همه به امام نزدیکتر است، پس برای فداکاری از همه شایسته‌تر است. این هم یک مظهر امامت اسلامی است؛ این‌جا جایی نیست که دنیا، منافع مادّی، سود اقتصادی و شهوات نفسانی تقسیم کنند؛ این‌جا مجاهدت و سختی است؛ اوّل کسی که داوطلب می‌شود علی‌بن‌الحسین، علی‌اکبر است. این، معرفتِ این جوان را می‌نمایاند و امام حسین هم عظمت روحی‌اش را در مقابل این کار نشان می‌دهد و به مجرّد این‌که او درخواست می‌کند، امام حسین علیه‌السّلام هم اجازه می‌دهد که به میدان برود.
اینها برای ما درس است؛ همان درسهای ماندگار تاریخ، همان چیزهایی که امروز و فردا، بشریت به آنها نیازمند است ".(بیانات معظم له در فروردین1381)

گذرواژه الگوی عاشورایی پیش‌رفت: این‌جا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۷
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ب.ظ

مجلس حضرت عباس کارگاه تربیت سربازان امام عصر

آشنایی با عالی‌ترین دوره آموزشی و سرمشق تربیت ولایی

مجلس حضرت عباس کلاس تمرین و مشق یاوران امام مهدی از این سرمشق ولایت‌مداری کربلاست. اگر معروف است که امام عصر در مجلس عمویش قمر بنی هاشم سرآسیمه حاضر می‌شود بی‌مناسبت نیست، شاید بتوان این وجه را در این جریان دخیل دانست: مجلس حضرت عباس کارگاه تمرین سربازی امام عصر است. کشف، ایجاد و تثبیت شاخص‌های یک مطیع تمام عیار با الهام از مجلس ابالفضل العباس شدنی است.

چگونگی پیروی کردن از رهبر را -با تمام شئوناتش- در فراز و نشیب روضه‌های حضرت عباس باید دید. برجسته‌ترین الگوی اطاعت و ولایت‌پذیری در این شخصیت اجازه بروز و ظهور یافته است، و اصلا شاید یکی از اسرار جدایی و ممتازی این مضجع شریف همین باشد: تا او را جداگانه و در سرفصلی مجزا –در گوشه دیگر بین الحرمین- به بهانه زیارتش مفصل‌تر مطالعه و بررسی کنند.

کوتاه سخن، روضه‌های حضرت عباس محل تربیت سربازان ولایت‌مدار امام زمان است در گذر روضه‌های درس‌آموز ولایت‌مدار بزرگ کربلا، هرچند در الگوی رهبر و پیروان هیچ کس را توان عباس شدن نیست اگر حسین دیگری را اجازه آمدن باشد: "آید به جهان اگر حسین دگری/ حاشا که برادری چو عباس آید"؛ و این راز آن علقه‌ای است که امام عصر به شخصیت کادرساز آخرالزمانی عمویش و مجالس تشکیلاتی او دارد.

 قله عباس درک ناشدنی است، به امید در دامنه فضایلش قرار گرفتن...

کربلای معلی- روز میلاد قمربنی‌هاشم

چند قدمی ضریح مطهر و منورش

حضرت عباس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۲
سید علی اصغر علوی


دست دادند ولی دست ندادند!

برای ابالفضل العباس امان‌نامه آوردند و او را به مذاکره دعوت کردند، اما او چه زیبا با این اتفاق مواجه شد(این‌جا) و فریب لبخند مستکبری مانند شمر را نخورد (شاخص‌های مستکبر: این‌جا)؛ از همین روست که اهل بیت هم در حریمش دست ادب بر سینه نهاده اند و او را به این بصیرت نافذش ستوده اند...

رحمت خدا بر آنان که در تحریم آب، تن به سازش نداده‌اند و از عباس آموخته‌اند که به این سادگی ها عزتشان را معامله نکنند. این پیام حریم عزتمند ابالفضل، علم‌دار رشید دشت کربلا است...

این‌ها شاگردان کلاس کربلای امام حسین اند: دست دادند ولی دست ندادند! در راه حسین دست دادند ولی با دشمن دست ندادند. دستهایش را انداختند اما ندیدند به نشانه تسلیم دستی بلند کند و برای همین است که همیشه پرچمش بلند و در اهتزاز است: رفع الله رایه العباس

علمداری که دست نداد

طرح از برادر عاشورایی مان حاج حسین آقای براتی

"اگر زندگى بخواهد عزّتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل میکنند؛ انسانهایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزّاً، کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّاً؛ فرمولى که انسانهاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب میکنند و اتّخاذ میکنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده‌است. به جاى اینکه به خدا پناه ببرند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى اینکه به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک میشوند براى اینکه براى خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا. این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست". (دیدار رهبری عزیز در روز مبعث)

مطالب مرتبط:

مستکبر هیچ وقت معتدل نیست (شاخص‌های رفتاری مستکبر)

بهترین الگوی استکبارستیزی: دشمن را باید ناامید کرد...(به سبک حضرت ابالفضل العباس)

بررسی شاخص "عزم" در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با رهیافت عاشورایی: مطالعه موردی حضرت ابالفضل‌العباس

مدیر در مدار کربلا: انقلابی یا دیپلمات؟

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۸
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ

مدیریت جهادی در آینه اهل‌بیت با نگاهی به زندگی شهدا

 تشکر ویژه از برادر بزرگوار جهادگرمان حضرت حجت‌الاسلام زندیه زید نوره که باعث خیر بوده و هستند...

 

اگر مدیریت جهادی یا همان «کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت» حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد. (23/10/92)

 

مدیریت جهادی: کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت

مفهوم و ارکان مدیریت جهادی

1.       در مقابله با دشمن

2.       تلاش مجاهدانه

3.       نیت الهی

4.       مبتنی بر علم

·         علم

·         تجربه

5.       مبتنی بر درایت

 

یک شرط جهاد، این است که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۳
سید علی اصغر علوی

 گفتن تا شدن: گفتمان یعنی گفتم، گفتی، گفت...

یک: طرح مسأله در پیام امام

"...گاهی می‌شود که مسئول، متوجه نیست چه دارد می‌گذرد در متن جامعه، اما آن جوان در متن جامعه است، او می‌فهمد؛ آن عزم ملی و مدیریت جهادی که عرض کردیم در زمینه فرهنگ، این است." (بیانات در مشهد مقدس، 01/01/1393)

دو: تقریری نظری در نظریه سازمان

مفاهیم را شبیه سبدهای خالی تصور کنید که باید با تجربه پر شوند. اگر برای اولین بار در حین مطالعه علمی، با یک مفهوم تازه و نا آشنا مواجه می‌شوید، آن مفهوم به مثابه ظرفی خالی است. شما باید با ارتباط دادن تجارب شخصی خود با آن، آن را از معنا پر کنید. هر چند شما تجربه‌های بیشتری را با مفاهیم خود مرتبط کنید، بیشتر می توانید به غنی سازی مفاهیم اقدام کنید...هیچ پایانی برای غنی سازی مفاهیم وجود ندارد. می‌توانید به نحوی ظرافت‌مندانه، به کمک غنی‌سازی مفاهیم و البته از طریق افزودن مفاهیم جدید به پایه دانش خود، درک را توسعه دهید... وظیفه شما آن است که این مفاهیم را با تجارب خود و دانش‌های موجود در ذهنتان مرتبط سازید.( نظریه سازمان هچ، صفحه33)

اصحاب الحسین

سه: به دنبال پاسخ و مصداقی از کربلا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۴۳
سید علی اصغر علوی
شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

شما چند بار (و چقدر!) حاضرید مایه بگذارید؟!

کربلا سنجه‌ای برای سنجش "عزم جهادی"

شما چقدر برای ارزش‌ها ارزش قائلید؟

"هدف" برای شما چقدر مهم است؟ تا چه حد حاضرید از خود مایه بگذارید؟

عزم شما، شدت جهاد شما، ایستادگی شما تا کجاست؟

"اصحاب" روز قبل حماسه، این اوج را برای خود ترسیم کرده بودند. شب عاشورا فرصت ترسیم سقف پرواز و چشم‌انداز زندگی است...

شب عاشورا باید چشم‌انداز فردا را نوشت و اصلا هرکس طالب درک روز بزرگ است باید شب بزرگی را پیش‌تر درک کرده باشد. روز عاشورا محصول آن شب بزرگی بود که بسترخیز هزار رویداد بزرگ بود و این "کسب آمادگی قبل حماسه" پیام بزرگ کربلاست، آن‌چنان که اصحاب این‌گونه بودند. درنگ در همین اتفاق از زاویه عزم جهادی اصحاب به ما فرصتِ دیدنِ مجددِ این رویدادِ بی‌نظیر را خواهد داد. از "جزم" تا "عزم" یک گسست معنادار وجود دارد اما سخن آن است که عزم هم دو گونه است؛ که از عزم عادی تا عزم عاشورایی مرحله‌ای و مسافتی طولانی است (این‌جا)، "عزم جهادی". آن‌جا که از مایه گذاشتن همه دارایی‌ها از مرکب و سلاح تا جان را در برمی‌گیرد، آن هم نه یک بار، نه دوبار...

راستی! شما چند بار حاضرید برای هدف‌تان هزینه کنید؟! خطر کنید؟ یا مایه بگذارید؟ چند بار؟ چند جان؟!

یک:

نافع روى قدم‌هاى امام(ع) افتاد و عرض کرد: در آن صورت مادر نافع در سوگش بنشیند. سرورم! شمشیرم با هزار شمشیر و اسبم با هزار اسب برابر است. به آن خدایى که همراهى تو را بر من منت نهاد، از تو جدا نشوم تا این که هر دو از کارزار باز مانند و خود کشته شوم فوقع على قدمیه و قال: إذا ثکلت نافعا أمّه! سیدی، إن سیفی بألف و فرسی مثله، فوالله الذی من علی بک لا أفارقک حتى یکلا عن فری و جری (موسوعة کلمات الإمام الحسین ع ص 406 و 407 و 408)

دو:

شب عاشورا حرف مسلم‌بن عوسجه و به نقلی سعیدبن‌عبدالله این بود: هان! به خدا سوگند، چنانچه یقین داشته باشم که کشته مى‌شوم و باز مرا زنده مى‌کنند و مى‌سوزانند و خاکسترم را به باد مى‌دهند و این کار را هفتاد بار انجام مى‌دهند، باز از تو جدا نخواهم شد، تا در رکاب تو جان دهم. چرا چنین نکنم، با اینکه یک شهادت بیش نیست و پس از آن کرامت جاودانه و سعادت ابدى است! أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّی أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُذْرَى یُفْعَلُ ذَلِکَ بِی سَبْعِینَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُکَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِی دُونَکَ فَکَیْفَ لَا أَفْعَلُ ذَلِکَ وَ إِنَّمَا هِیَ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِیَ الْکَرَامَةُ الَّتِی لَا انْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً.(بحار الأنوار ج 44 ص 392)

سه:

زهیربن‌قین نیز گفته بود: بخدا قسم من دوست دارم کشته گردم و زنده شوم و نیز شهید گردم تا هزار مرتبه و خدا بدین وسیله از قتل تو و این جوانانى که از اهل بیت تو هستند جلوگیرى نماید.سپس کلیه اصحاب امام حسین سخنانى از این قبیل گفتند...وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّی قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَکَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ بِذَلِکَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِکَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْیَانِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ.وَ تَکَلَّمَ جَمَاعَةُ أَصْحَابِهِ بِکَلَامٍ یُشْبِهُ بَعْضُهُ بَعْضاً فِی وَجْهٍ وَاحِدٍ فَجَزَاهُمُ الْحُسَیْنُ خَیْراً (بحار الأنوار ج 44 ص 392)

چهار:

همه این‌ها شرح "دامنه"های کوه است، کوهسارانی که "قله" رفیعش -امام حسین- نیز برای هدف بلندش این‌گونه از جان مایه می‌گذارد. امام نیز این‌گونه مناجاتی داشت که آن‌چنان اصحابی تربیت شدند:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۵۰
سید علی اصغر علوی