باز نشر: ...مُسْلِم «وَلِیِّ اَمْر» است
اشاره: تاریخ را برای فردا و نه برای دیروز نوشتهاند و در این میان، کربلا صرفا کلاس تاریخ نیست، بلکه کلاس تاریخ هم هست. ماجراهای کربلا سرشار از نکات جاری زندگی است و با آن میتوان تمام مسائل جاری زندگی را پاسخ داد، اگر اهل پرسش از عاشورا باشی!
امام حسین الگوی درخشانی از سیاست و بصیرت را برای اهلش به یادگار گذاشته است. با امام حسین به همه جا میتوان رسید، اگر کربلا را آنچنان که هست باور کنی. ماجرای کوفه سال60 هجری، حکایت نایب امام است و در هوای حماسه 9 دی میتوان برگی از این کتاب قطور را ورق زد که برچیدن بساط فتنه 88 هم کار امام حسین و عاشورایش بود...
...مسلم و ولی ناشناسان
فقیهی به نام سلیمان بن صرد
چه شد که سلیمان بن صرد خزاعی از کربلا جاماند؟
سلیمان: جناب مسلم! اگر تو میفهمی، من هم میفهمم!
«سلیمان بن صرد» الگوی تمامنمای خواصی که دیر تصمیم گرفتند
لحظهشناسیها و لحظهنشناسیها
حتی علمدار توابین شدن هم خوشمزه نیست!
ما اهل کوفه نیستیم، «مسلم» تنها بماند...
*****************
مسلم و ولی ناشناسان
«چطور شد که جامعهی اسلامی به محوریّت پیامبر عظیمالشّأن، بعد از پنجاه سال کارش به آنجا رسید که فرزند همین پیغمبر را با فجیعترین وضعی کشتند؟!»
چند مثال از خواص[1]: «خواص در این پنجاه سال چگونه شدند که کار به اینجا رسید؟»[2]
«چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما اینجا، اشتباه کردند.
البته آنهایی که در کربلا شهید شدند، کفّارهی اشتباهشان داده شد. دربارهی آنها بحثی نیست و اسمشان را هم نمیآوریم. اما کسانی از خواص، به کربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفیق پیدا نکردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابین شوند. چه فایده؟! وقتی امام حسین علیهالسّلام کشته شد؛ وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت؛ وقتی فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگرچه فایده؟! لذاست که در تاریخ، عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.
ببینید! از هر طرف حرکت میکنیم، به خواص میرسیم. تصمیمگیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظهی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظهی لازم. اینهاست که تاریخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میکند! در لحظهی لازم، باید حرکت لازم را انجام داد. اگر تأمّل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد.»[3]
فقیهی به نام سلیمان بن صرد
از اصحاب ائمه معصومین و از چهره های برجسته و سران شیعه در کوفه و رهبر نهضت «توابین» در خونخواهی حسین بن علی است. نامش در جاهلیت «یسار» بود ولی بعد از اسلام، پیغمبر اکرم، نام «سلیمان» بر او گذاشت و مکنی به «ابوالمطرف» است. از آنجا که حضور پیغمبر را درک کرده، از صحابه رسول خداست و از یاران امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام می باشد.
شمه ای از ویژگی احوالات او از دیدگاه صاحبنظران
مردی صالح، خیر، فاضل، متدین و عابد بود. به خاطر شهرتش در تشیع، جزو رؤسای شیعه به حساب می آمد. فضل بن شاذان، او را از تابعین و زاهدان بزرگ معرفی می کند و صاحب اسدالغابه می گوید: «از اشراف و بزرگان قوم خود بود و در بین آنها، منزلت و شأن والائی داشت.» صاحبان تراجم از جمله ابن سعد، ابن حجر عسقلانی و ابن عبدالبر او را به فضل و دین و شرف و عبادت ستوده اند. احادیثش بدون واسطه از رسول خدا، در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است.
سلیمان در کنار امام علی
وی جزو اولین افرادی بود که در بین مسلمانان بعد از رحلت پیامبر اسلام، به شهر کوفه در عراق کوچ کرد و همان جا ساکن شد. همیشه یاور و همراه علی (ع) بود و در جنگ ها، حضرت را یاری می داد. از نامه ای که حضرت علی (ع) به او در جبل نوشته است، معلوم می شود که او در زمان حکومت حضرت، فرماندار آنجا و یکی از کارگزاران آن امام معصوم بود که حضرت در آن نامه، از وی خواست تا بعد از اعلام مقدار دارایی بیت المال جبل، اضافی آن را به کوفه بفرستد تا در بین افراد ذی حق، تقسیم شود. «جبل» قبلا شهر بود و امروزه به صورت روستای بزرگ یا شهرکی قدیمی و آباد در مسیر کوفه و بغداد واقع است. اگرچه شرکت او در رکاب علی (ع) در همه جا ذکر شده ولی شیخ طوسی و دیگران از جمله «منقری» در کتاب «وقعه صفین»، «نصربن مزاحم» تخلف او را در جنگ جمل، نقل کرده و می نویسند که: بعد از برگشتن امیرالمؤمنین علی (ع) از جنگ جمل به کوفه، سلیمان به خدمت حضرت رسید و حضرت او را مورد نکوهش قرار داد و علت آن را می پرسد که برای چه از شرکت در جنگ کوتاهی کردی؟ سلیمان با کمال شرمندگی عذرخواهی کرد و گفت: «مرا ملامت مکن و از گذشته ها بگذر و در آینده، یاران مخلص خود را آزمایش کن.» (بنابراین عدم حضور سلیمان در جمل، محرز است) و اما در جنگ صفین، فرمانده پیادگان نیروهای حضرت بود و در رکاب علی (ع) جنگید و در نبرد تن به تن، «حوشب ذوالظلم» قهرمان شامی را به هلاکت رساند. و نیز در 15 رمضان سال 40 هجری به فرماندهی سپاه حضرت برای جنگ با معاویه منصوب گردید (بعد از جنگ صفین) لیکن قبل از حرکت سپاه، امیرالمؤمنین در سپیده دم 19 رمضان ضربت خورد و به شهادت رسید.
سلیمان و امام حسن مجتبی
او از آنجا که از شیعیان تندرو و مخلص بود، بعد از صلح امام حسن (ع) در زمان معاویه و زیر پا گذاشتن شرایط صلح به وسیله معاویه، به حضرت امام حسن (ع)، پیشنهاد می کند که اجازه دهد تا والی معاویه را از کوفه بیرون کرده و قدرت را در کوفه بدست گیرد، و اعتراض می کند که چرا امام برای اجرای شرایط صلح، وثیقه ای از معاویه نگرفته و برای خود، سهمی از بیت المال قرار نداده است؟ البته او، تسلیم نظر امام است که این نشانه خلوص و ایمان او بود. زمانی که خبر شهادت امام حسن (ع) به کوفه رسید، بزرگان شیعه در خانه او جمع شدند و نامه ای در مقام عرض تسلیت به برادرش امام حسین (ع) نوشتند. بعد از مرگ معاویه شیعیان کوفه در منزل او جمع شدند و حمد و ثنای الهی به جا آوردند و در مورد فوت معاویه و بیعت یزید با همدیگر حرف زدند. سلیمان به آنها گفت: ای جماعت شیعه بدانید که معاویه ستمکار از دنیا رفت و نیز یزید شرابخوار به جای او نشست و حضرت حسین بن علی (ع) با او بیعت نکرده و به طرف مکه رفته است. شما که شیعه او هستید و پدرانتان نیز از شیعیان او بوده اند، اگر می خواهید با دشمنان او جهاد کنید و او را یاری کنید، به او نامه بنویسید و او را بخوانید. لذا سلیمان به امام حسین (ع) نامه نوشت و آن حضرت را به کوفه دعوت کرد. نیز در حرکت مسلم بن عقیل (ع) فعالیت داشت تا اینکه «ابن زیاد» بعد از اطلاع از مکاتبه مردم کوفه با امام، سلیمان و عده زیادی از کوفیان را زندانی کرد. یاران او نیز از همراهی امام حسین (ع) خودداری کردند و بعد از شهادت حضرت حسین (ع) گروه زیادی از آن شیعیان همدیگر را سرزنش کرده و از اینکه امام را یاری نکرده، پشیمان شدند و برای جبران آن، حدود چهارهزار نفر به رهبریت سلیمان بن صرد خزاعی، به عنوان توابین (توبه کنندگان) هم قسم شدند تا به خونخواهی امام حسین قیام کرده و کشندگان آنها را بکشند.
سلیمان، رهبر توابین
سلیمان و یارانش از سال 61 هـ ق، تصمیم به خونخواهی امام حسین (ع) گرفتند و مردم را بطور مخفیانه دعوت به اینکار می کردند. سال 64 هـ ق، بعد از مرگ یزیدبن معاویه و استعفای پسر او، چون اوضاع حکومتی سست شد، مردم را آشکارا دعوت به اینکار کردند و در همین زمان مختار ثقفی به کوفه آمد و با تحریکاتش افرادی را که در گرد سلیمان جمع شده بودند، با تبلیغ این مطلب که سلیمان فنون جنگی را نمی داند و همه را به کشتن می دهد، پراکنده و متفرق کرد. سال 65 هجری قمری، سلیمان با هم پیمانانش قیام کرده و با شعار توابین که «یالثارات الحسین» بود مردم را به جنگ و انتقام، فرا خواندند، آنها با ورود عبیدالله ابن زیاد از شام به عراق، به طرف کربلا آمدند، و در ماه «ربیع الاخر» به قبر امام حسین (ع) رسیدند و بسیار گریستند و تضرع کردند و با یارانش همگی توبه کرده و از خدا آمرزش خواستند و یک شبانه روز در آنجا ماندند تا عده زیادی به آنها ملحق شدند (گویا 4000 نفر شدند). سپس از فرات عبور کرده و بعد از رسیدن به منطقه «عین الورده»، لشگر شام مقابل آنها قرار گرفته و نبرد سختی کردند. در آغاز جنگ، پیروزی با توابین بود ولی چون دائما به لشکر شام، سپاه اضافه شد، کم کم سلیمان با سپاهش، محاصره شدند و نیروهای اعزامی از شام، او و یارانش را به شهادت رساندند. سلیمان بن صرد خزاعی در این جنگ توسط «حصین بن نمیر، علیه اللعنه» در سن 93 سالگی به شهادت رسید و آن هنگام همان جمله معروف مولایش علی (ع) را گفت: «فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم» و اندکی بعد «مسیب بن نجبه» یار دیرین او شهید شد. یکی از دشمنان «ادهم بن محرز باهلی» از سپاه شام، سر او و مسیب را نزد مروان حکم به شهر شام برد. اگرچه قیام توابین با پیروزی کامل به انجام نرسید ولی چندی نگذشت که مختار ثقفی، برای انتقام و خونخواهی اباعبدالله (ع) و بدنبال قیام توابین، خروج کرد و تمام قاتلین سیدالشهداء را به سزای اعمالشان رساند.[4]
چه شد که سلیمان بن صرد خزاعی از کربلا جاماند؟
در مورد علت حضور سلیمان بن صرد در کربلا، هر چند اقوال مختلفی در توجیه غیبت او مطرح شده، اما میتوان نتیجه گرفت که او در یاری امام حسین(ع) کوتاهی کرده است.[5]
درباره علت عدم حضور سلیمان بن صرد در حادثه عاشورا چند احتمال مطرح است:
نخست، آنکه سلیمان و سایر بزرگان شیعه از آغاز شکلگیری نهضت امام حسین(ع) و ورود مسلم بن عقیل به کوفه، در زندان عبیدالله بن زیاد گرفتار بودند. این احتمال گرچه معقول به نظر میرسد و سلیمان و یارانش را از هر گناهی تبرئه میکند، اما در هیچ یک از منابع اصیل تاریخی بر آن تأییدی نمیتوان یافت.
دوم، آنکه با توجه به تدابیر شدید امنیتی از سوی عبیدالله موانعی برای رسیدن شیعیان به کوفه پدید آمده بود و سلیمان و یارانش نتوانستند خود را به امام برسانند. این احتمال نیز با رسیدن به موقع شیعیانی، مثل حبیب بن مظاهر به کربلا منتفی است و حضور حبیب در کربلا دلیل محکمی است بر امکان حضور شیعیان در کربلا.
سوم، عدم پیشبینی شهادت امام حسین(ع) و احتمال عدم جنگ و درگیری میان امام و سپاه یزید احتمال دیگری است که برخی مطرح کردهاند که این خود عذری بدتر از گناه است، زیرا مجموع شرایط حاکم بر کوفه و سختگیریهای شدید امویان و شهادت مسلم و هانی و قیس و عبدالله بن یقطر و دیگران و تجهیز سپاه چند هزار نفری برای رویارویی با امام حسین(ع) هر صاحب بصیرت و عقلی را به وقوع حادثهای بزرگ و خونین آگاه میساخت و بنابراین بیداری و تحرک بیشتری را از خواص شیعه کوفه طلب میکرد.
به هر حال، با توجه به اعتراف صریح سران توابین به اشتباه خود در یاری نکردن امام و اظهار پشیمانی از ضعف عملکرد خود در جریان کربلا و دچارشدن به عذاب وجدان شدید در تنها گذاشتن امام که جز با کشته شدنشان از آن رهایی نمییافتند و همچنین سابقه عهدشکنی آنها با امامان قبل، میتوان به این نتیجه رسید که سلیمان و یارانش که خواص شیعه کوفه به شمار میآمدند، در یاری رساندن به امام کوتاهی کردند و امام خویش را تنها گذاشتند. نهضت توابین بهرغم دستاوردهای اندک خود بیشتر به حرکتی احساسی و عاطفی شبیه بود تا حرکت اصلاحی اثرگذار اجتماعی.
سلیمان: جناب مسلم! اگر تو میفهمی، من هم میفهمم!
یک عالم باید به تواضع در برابر حق اهمیت ویژه بدهد، و الا عالم شدن عاقبتی جز قد علم کردن در مقابل بزرگان و اولیای الهی نخواهد داشت. چراکه برتر از هر صاحب علمی، عالمی است!«وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ»[6] ، و انسانی که تواضع در برابر حق برایش ملکه نشده باشد، هرگز نمیتواند در مقابل بالاتر به ظاهر فروتر تواضع کند. نمیتواند در برابر مُسلم زمان خود تواضع کند. تواضع در مقابل حسینبن علی (ع) کار دشواری نیست؛ اصلا اگر تواضع نکنی عجیب است. چراکه با آبروی خود بازی کردهای؛ اما تواضع در برابر جوانی که شاید در دید عموم، علم و فضل و سابقهاش از تو کمتر است کار هر کسی نیست....
پیام رفتار امثال سلیمان که سرآغاز تفرقه بین مسلمین شد و کار را به واقعه عاشورا کشانید همین بود؛ «جناب مسلم! شما فقیهی و من هم فقیهم! شما میفرمایید قیام کنید ولی من میگویم قیام نکنیم!» و با این منظق، شد آنچه شد! دو دستگی و نهایتا غربت نایب امام در کوفه.
«سلیمان بن صرد» الگوی تمامنمای خواصی که دیر تصمیم گرفتند
«شک خواص، پایهى حرکت صحیح جامعهى اسلامى را مثل موریانه میجود. اینکه خواص در حقایق روشن تردید پیدا کنند و شک پیدا کنند، اساس کارها را مشکل میکند» این سخن حکیمانه از مقام معظم رهبری چکیدهی علت بسیاری از شکستهایی است که در طول حیات اسلام نصیب مسلمانان شده است.
سلیمان بن صرد خزاعی-که در آن زمان از فقها و مراجع بزرگوار بود(!)، هنگام قیام حضرت مسلم بن عقیل، نماینده و فرستاده امام حسین(ع) او را یاری نکرد و حتی حرکت او را مکروه اعلام کرد وگفت؛ صبر می کنم تا «یوسف فاطمه» یعنی خود حضرت امام حسین(ع) بیاید و به همراه او قیام کنم! همین اشتباه کافی بود تا با آمدن امام هم ایشان را همراهی نکند. البته شکی نیست که کسی که نایب امام را تنها می گذارد خود امام را نیز. چگونه می توان از کسی که شهامت زدن به استخر را ندارد انتظار شنای در اقیانوس را داشت؟!
به گواه تاریخ، سلیمان بن صُرَد خُزاعی که یکی از بزرگان کوفه در زمان امام حسین (ع) و از صاحبان فتوا در میان شیعه بود، در قضیه قیام مسلم ابن عقیل کوتاهی کرد و در کربلا نیز شرکت نکرد. اما بعدها به اشتباه خود پی برد و در میان پنج نفر اصلی گروه رهبری توابین به عنوان رهبر شناخته شد. سرانجام وی در جنگ با امویان به شهادت رسید...
در ادامه خیانتهای خواص وقتی که به گذشته سلیمان بن صرد خزاعی بر می گردیم می بینیم که ایشان در جنگ جمل جزء ساکتین و در جنگ صفین در لشکر مولی علی (ع) و در جنگ میان امام حسن(ع) و معاویه مجدداَ بی طرفی اختیار نموده است. و باز در دعوت از امام حسین (ع) به کوفه به بزرگ نامه نویسان کوفه مشهور شد اما در بیعت با نماینده امام جزء اولین شخصیتهای بی بصیرتی بود که نوع اقدام و اعمالش کمک شایانی به نقشهای ابن زیاد جهت تسلط بر کوفه و شهادت مسلم ابن عقیل نمود تا جائی که ابن زیاد از سکوت او کمال سوء استفاده را نمود .
از این رو عمال ابن زیاد شایع کردند که اگر حسین بر حق است پس چرا سلیمان بن صرد خزاعی که خود بزرگ نامه نویسان کوفه است از بیعت با مسلم سرباز می زند اگر چه بعد از شهادت امام حسین(ع) سلیمان پشیمان گشته و گروه توابین را به وجود آورد ودر این راه شهید شد اما سئوال اینجاست که اگر سلیمان در زمان مناسب خویش بصیرت لازم را داشت و در مسیر حق محکم گام بر می داشت و نقشه راهی را که پیامبر فرا روی قوم عرب و مسلمین قرار داده بودند کنار نمی گذاشت، آیا باز هم تاریخ شاهد شهادت یاران حق و پیروزیهای ظاهری و حاکمیت یافتن اسلام ابوسفیانی می بود؟ و آیا این حرکت های امثال توابین جبران بی بصیرتی های دیروزشان را خواهد نمود ؟
از سوی دیگر برخی از خواص هم بودند که با بصیرت لازم و بینش صحیح راه درست را به خوبی دیدند و برای یاری حضرت (ع) لحظه شماری می کردند، افرادی مانند حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه از جمله این دسته بودند.
مطمئنا برای هر اندیشه ای که در جستجوی امروزین وقایع است، نسخه کوچک حرکت امام حسین (ع)، نهضت حضرت امام خمینی(ره) بود که در پی آن انقلاب اسلامی ایران روی داد و باز در همین زمان هم بودند علما و بزرگانی که امام خمینی را از این حرکت برحذر می داشتند، اما حضرت امام به تاسی از مولای بزرگوارشان امام حسین (ع) حرکت را ادامه دادند و رخداد بزرگ تاریخ، یعنی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از پیامدهای نهضت عاشورا به وقوع پیوست و امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی که -همانا یکی از پیامدهای حادثه عاشورا و ریختن خون اهل بیت (ع) است- پستی ها و بلندی های مختلفی را پشت سر گذاشته است .
البته در این بین شاهد عملکردهایی مشابه عملکردهای خواص زمان امام حسین(ع) هم بوده ایم که یکی از به روز ترین نمونه های بروز این نوع عملکردها، فتنه انتخابات سال 88 بود که در آن بسیاری از خواص و بعضا بزرگان دوران ما هم بی بصیرتی خواص زمان امام حسین(ع) را تکرار کردند، اما مردم، دیگر مانند کوفیان نبودند و دریافتند که نظامی که ماحصل خون امام حسین و فرزندان و اصحابش است نباید در آن کربلا و عاشورای دیگری تکرار شود و لذا ولی شان را تنها نگذاشتند.
باید اذعان کرد به فرمایش مقام معظم رهبری(دامه ذله العالی) «عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند».[7]
وقت شناسی همان کیمیایی است که اگر در وجود فردی از خواص بود، مس وجودش را طلا می کند اما اگر نبود هرقدر هم پس از گذشت زمان آب طلا به کار برده شود دیگر اثرگذار نخواهد بود.[8]
لحظهشناسیها و لحظهنشناسیها
گلچینی از بیانات رهبر انقلاب دربارهی مصادیق لحظهنشناسیها و لحظهشناسیها در طول تاریخ[9]:
لحظهنشناسیها:
یک: کار را در لحظهی خود انجام ندادند
«لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. کسانى در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهلبیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند»[10] «لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند.»[11]
دو: شیخ به بالای دار رفت
«در صدر مشروطه علماى بزرگى بودند -که من اسم نمىآورم، معروفند- که اینها ندیدند توطئهاى را که آن روز غربزدگان طراحى میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائى که اینها دارند در مجلس شوراى ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزهى با اسلام است؛ مماشات کردند. نتیجه این شد که کسى که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نورى - جلوى چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتى پیدا نکردند؛ این اشتباهى است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم.»[12]
سه: پنجاه سال جلوتر بودیم!
«اگر آن روزى که بعضى از علما در مقابل خودکامگىهاى رضاخان ایستادند، همه با آنها همراهى میکردند، اگر آحاد ملت آگاهانه میفهمیدند که چه اتفاقى دارد در این کشور مىافتد و مىایستادند، شاید ملت ما پنجاه سال جلوتر بود و خسارتهاى پنجاه سال دوران انحطاط رژیم طاغوتى و وابستهى پهلوى را تحمل نمیکرد. غفلت موجب میشود که انسان این خسارتها را تحمل کند. غفلت نبایستى به خرج داد.»[13]
چهار: اگر حساسیت موقع درک میشد...
«اگر آن روزى که آمریکائىها در این کشور کودتا راه انداختند - آمریکا و انگلیس تواماً، در سال 32 - حساسیتِ موقع درک میشد، اقدام مناسب انجام میگرفت، یقیناً سالها خسارتهائى که عاید شد براى کشور، پیش نمىآمد. هوشیارانه حوادث را باید رصد کرد.»[14]
پنج: اگر عمل میکردند...
«چند سال قبل از این - نمیدانم حالا ده سال است یا بیشتر است - من توصیههاى مؤکدى را راجع به مقابلهى با فساد اقتصادى به مسئولین کشور کردم؛ استقبال هم کردند؛ اما خب، اگر عمل میکردند، دیگر این فساد بانکى اخیر - که حالا همهى روزنامهها و همهى دستگاهها و همهى ذهنها را پر کرده - پیش نمىآمد. وقتى عمل نمیکنیم، دچار این حوادث میشویم. اگر با فساد مبارزه بشود، دیگر این چند هزار میلیارد - یا هرچه - سوءاستفادهاى که افرادى بیایند بکنند، پیش نمىآید. وقتى عمل نمیکنیم، خب، پیش مىآید؛ ذهن مردم را مشغول میکند، دل مردم را مشغول میکند، دل آدمها را میشکند.»[15]
لحظهشناسیها
یک: عمار در وقت حساس اشتباه نکرد!
«چرا شما عمار را «سلاماللَّهعلیه» مىگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید»[16] «یک جا میدید اختلاف پیدا شده، یک عدهاى دچار تردید شدند، بگو مگو توى آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد؛ این گرهها را باز میکرد.»[17]
دو: پانصدهزار نفر را در تهران میکشتند
«در عصرِ روزِ هجدهم بهمن ماه سال 57، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. امام به مردم فرمود به خیابانها بریزید. اگر امام در آن لحظه چنین تصمیمی نمیگرفت، امروز محمّدرضا در این مملکت بر سرِ کار بود. یعنی اگر با حکومت نظامی ظاهر میشدند، و مردم در خانههایشان میماندند، اوّل امام و ساکنان مدرسهی رفاه و بعد اهالی بقیهی مناطق را قتل عام و نابود میکردند. پانصدهزار نفر را در تهران میکشتند و قضیه تمام میشد. اما امام، در لحظهی لازم تصمیم لازم را گرفت.»[18]
سه: مردم توطئه را باطل کردند
«سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئهی دشمن را سالها برایش برنامهریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند.»[19]
چهار: حرکت عظیم مردم در 9 دی
«فتنه 88 تنها آن چیزی نبود که توی خیابان دیده شد، زمینههایی چیده بودند و اهداف خطرناکی داشتند، با برخوردهای سیاسی و امنیتی، حل نمیشد. یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت که این حرکت، حرکت 9 دی بود که مردم آمدند و بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه 9 دی در تاریخ یک حادثه ماندنی است.»[20] «شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظهى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود.»[21]
پنج: جهاد اقتصادى اولویت بیشترى دارد
«امروز در این برهه ی از زمان، مسئلهى اقتصادى از همهى مسائل کشور فوریت و اولویت بیشترى دارد.»[22] «این سال را ما بایستی متوجه کنیم به اساسیترین مسائل کشور و محور همهی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصهی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند.»[23]
حتی علمدار توابین شدن هم خوشمزه نیست!
باید کار در زمان خودش انجام شود و الا بعد آن دیگر آن اثر را ندارد. علمدار توابین شدن و حتی مختار شدن هم خوب است ولی برای بستن دهان وجدان؛ آن هم اگر بسته شود(!) ولی وقتی حسین کشته شد دیگر توابین شدن خیلی دلپذیر نیست. خوشا حبیب و مسلمبن عوسجه و سعید و عابس بودن!
ما اهل کوفه نیستیم، «مسلم» تنها بماند
به جای شعار «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» که شعار شایسته و بهجایی است و یا «ما اهل کوفه نیستیم، حسین تنها بماند» باید شأن نایب حسین را در زمانی که حسین به کوفه نیامده و در کوفه ظهور نکرده فریاد زد و گفت: «ما اهل کوفه نیستیم، مسلم تنها بماند.»
***
آری، تا حسین نیامده، مسلم ولیِّ امر است...
[1] ر.ک «بی خواص»: مجموعه «بیخواص» (پایگاه رهبر معظم انقلاب) به شرح حال خواص صدر اسلام و علل انحراف آنها با استفاده از بیانات حضرت آیتالله خامنهای میپردازد.
[2] بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
[4] به نقل از دایره المعارف اسلامی طهور http://tahoor.com
[5] عبدالرضا عرب ابوزید آبادی طی مقالهای در فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش در آن به بررسی علل و عوامل عدم حضور زعمای شیعه در کربلا و علی الخصوص جناب سلیمان بن صرد خزاعی پرداخته است. به نقل از پایگاه «سرویس اندیشه دینی پایگاه 598»
[6] یوسف/7
[7] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله (ص) 20/3/75
[8] گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از http://www.snn.ir،
[9] مدتها پیش عزیزی در قالب یک رایانامه، این دو محور را در آینه بیانات رهبری عزیز آورده بود. سپاس از اویی که نامش در ذهن نگارنده گم، اما در پیشگاه آن کس که باید ببیندش، آشناست!
[10] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى 29/10/88
[11] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى 29/10/88
[12] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 06/12/1388
[13] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مردم آذربایجان شرقی 28/11/1387
[14] همان
[15] بیانات در دیدار کارگزاران حج 11/7/1390
[16] بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع علما و روحانیون استان لرستان 30/05/1370
[17] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر 18/05/1388
[18] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله (ص) 20/3/75
[19] بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره) 14/3/1390
[20] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت حماسه 9 دی 21/9/90
[21] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى 29/10/88
[22] بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی در آغاز سال 90 1/1/90
[23] پیام نوروزى رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز سال 1390 / «سال جهاد اقتصادی» 1/1/90
Along the upright articular pro- cess, the transverse process was isolated down- check and not totally excised to display the nerve roots. Sum up of Indexed Trials It can be expected that in tomorrow's years the tot up of clinical trials registered in online databases resolve rise. It activity by feat nicotine into the ancestry 50 mg female viagra mastercard womens health rights. Remember Lily, the 9-month-old infant diagnosed with failing to prosper who is to earn gavage feedings with a nasogastric tube? Nursing Governance Fortifying may include a modified kneeВankleВfoot orthosis that relieves the compression forces on the tumour pane, allowing bone flowering resumption and punishment of bowlegs. Piccinni P, Dan M, Barbacini S, et al 100mg viagra soft with amex erectile dysfunction from stress.
Musculoskeletal Pattern Musculoskeletal growth leads to greater coordination and spunk, in spite of the muscles are unruffled callow and can be injured easily. A essential come close to on account of executing a strain scold is starting subsequent subtasks past the woman, which has finished processing a subtask. Asexuality has likewise been pictured passim the account of prowess purchase levitra super active 40mg fast delivery erectile dysfunction drugs uk.
Apprise the physician or wet-nurse practitioner if the urine put out is greater than 1,000 mL per hour concerning two consecutive voids. If this object is missed, additional measurements are entranced in groups of ten until the normal deviation is comparable or less than five percent. Gutierrez F, Masia M, Mirete C, et al best 5mg proscar prostate doctor specialist. Another propose to is to pressurize the anterior compartment to almost 25 mmHg with a 30 g needle spoken for to an elevated pocket of saline and then do the injection with a split 30 g cannula 26]. While the time to broaden the palate entices innumerable drinkers, this evolution in booze availability has had a downside in societies where unprecedented access to low-cost, high-alcohol beverages is increasing the preva- lence of alcoholism, binge drinking and associated health problems. Initial cardinal mg/d PO 14 d, then cardinal mg request effective caverta 100mg erectile dysfunction garlic.