مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

پیامی برای فطرت‌های خواهان مهربانی و شکوه

توصیه همیشه‌ی اساتید در جریان این مطالعات و تحقیقات عاشورایی، عنایت به ظرفیت فرادینی امام حسین برای معرفی و گفتمان‌سازی بوده است و به تعبیر یکی از اساتید که از همان اوایل تاکید داشتند که «نسخه‌ای از مباحث، متناسب برای دانشگاهی مثل هاروارد را هم در گوشه ذهن داشته باشید...» دغدغه همیشه محقق بوده است.

به راستی، اگر بنا باشد برای یک گروه مسیحی یا اصلا غیر مسلمان از عاشورا و نهضت حسینی بگویید کدام صحنه را بازگو خواهید کرد؟ از چه ادبیاتی استفاده خواهید کرد؟ مورد کاوی؟ تراژدی؟ درام؟ فاجعه تاریخی؟ اتفاق؟ جغرافیا؟

اصلا در دانشگاه هاروارد از امام حسین علیه السلام چه می‌شود (و باید) گفت؟ برای تقریری فراگیر از عاشورا از چه گفتمانی باید (و یا نباید) استفاده کرد؟

پیامی با نگاهی فرادینی و با توجه به الگوی قلب و اندیشه‌ای که تنها از حضرت حسین، نامی بیش نشنیده، تقدیم نگاهتان:

(تولید، ترجمه، توزیع و هرگونه حرکتی از این جنس در فضای نشر و پیش‌تر از آن، پاسخ به سوالات فوق و نیز نقد متن حاضر را هماره مشتاقیم!)
پست مرتبط: دعوتی برای اندیشه: امام حسین علیه‌السلام از کربلا تا هاروارد

درباره شخصیتی می‌خواهم صحبت کنم که از نداشته‌هایش، همه‌ی داشته‌های ما را سیراب کرده و می‌کند.

کسی که با هیچ، همه چیز ساخت و حتی با عطش خود، کام تشنه‌ی دانایی ما را سیراب کرد. کسی که هزار سال پیش به فکر امروز ما بود و حتی زمانی که ما به یاد امروز خود نبوده و نیستیم، غم فردای ما را نیز داشت.

امروز می‌خواهم با شما درباره بزرگ‌مرد ناشناخته‌ای صحبت کنم که حاضر شد به پای این اندیشه متعالی، هر نوع سختی و محنتی را به جان بخرد و از بذل جان و مال و آبرویش هم دریغ نکند. کسی که برای دریافت پیامش، ضرورتی به عنوان دین و باورهای آیینی مثل اسلام هم مطرح نیست، آنچنان که خود او در واپسین لحظاتش این مطلب را گوشزد می‌کند، اگر دین ندارید هم می‌توانید مخاطب این پیام باشید، آزاد مردان جهان با کلام او آشنایند. این مطلب را از یکی مثل گاندی هندی باید پرسید که دستگاه فکری‌اش را با حسین‌بن‌علی پایه‌ریزی می‌کند و کشورش را از دست استعمار دشمن نجات می دهد.

درس‌های زندگانی بلند او فرازمانی و فرامکانی است، و این است که مدرسه کربلایش را که بخاطر صبغه تاریخی و جغرافیاییش می‌رود محدود در زمان و مکان شود و غبار کهنگی و قومیت به خود بگیرد، آزاد از هر نوع قید زمان و مکانی کرده است. همه می‌توانند مهمان این سفره باشند، دعوت او منحصر در یک قوم یا مکتب خاص نیست. در مدرسه ی او همه نوع شاگردی را می‌توان مشاهده کرد، از کودک یک‌روزه تا پیرمرد کهن‌سال نود ساله، از زن تا مرد، از حجاز و عراق تا ایران و حتی افریقا، از مسلمان تا تازه‌دامادی مسیحی!

این مکتب چه مکتبی است که تلمیذهای مدرسه‌اش را اینطور بلندهمت، آزاده و ظلم‌ستیز تربیت کرده است؟ این حسین کیست که هر کس با او همراه شد بر تمام موانع و مشکلات غلبه کرد؟ این چه روح بزرگیست؟ تنش زیر سم اسبان و سرش بر روی نیزه می‌رود اما با مقاومتش، فریادش را در همه آفاق عالم می‌پراکند؟

کسی دست خالی از کنار او برنگشته است، تاریخ حسین را بخوانید تا بر این مدعا صحه بگذارید. حتی در گودال قتلگاهش نیز کسی را دست خالی برنگرداند! از دست بی‌انگشت و انگشترش سوال کنید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۴۰
سید علی اصغر علوی

      تقدیم به اندیشه‌های عاشورایی

 فایل گزیده پایان‌نامه مدیریت عاشورایی: فهرست، کلیات، منابع (دریافت)

    

پیوست‌های مرتبط:

پایان‌نامه زمینه‌ای برای تشکر از امام حسین (نسبت پایان‌نامه و امام حسین علیه‌السلام)

آغاز نامه (گزارشی از جلسه دفاعیه عاشورایی)

گزارش تصویری جلسه دفاعیه (2)

یادش بخیر...

دعوتی برای حرکت، نامه‌ای برای آغاز

 

پایان‌نامه مدیریت عاشورایی علوی12

...انسانها باید برای ظهور آماده شوند و این نیاز به تربیت دارد، تربیتی که استعداد فهم و قابلیت پذیرش امام زمان را ایجاد کند و در این میان بهترین الگو برای درک امام عصر، درنگ در امام عاشورا است.

بهترین الگو برای اصحاب المهدی شدن، الگوی اصحاب الحسین‌اند.

تربیت عاشورایی همان مدل و نرم افزار تمدنی برای رسیدن به امام زمان است. تربیت عاشورایی تنها معبر برای ظهور است،

در «این الطاب بدم المقتول بکربلا» سخن از گرای اصلی در عصر ظهور است و محوریت کربلا و آموزه‌هایش، و این یعنی اهمیت درنگ در کربلا و عاشورا. برای تربیت راهی بهتر از امام حسین نمی‌شناسیم که اگر جز این بود، اولْ سخن مربی و منجی عالم در آخر الزمان و در فتح الفتوح نهائیش «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین...» نبود.

امام عصر،‌ ابزاری نیرومند‌تر از امام حسین نمی‌شناسد و بدون او تمدن‌سازیش نشدنی است. شروع تمدن بزرگ امام عصر با امام حسین و در مدار کربلای او و معرفی خویشتن و رسم خویش با امام حسین، همه و همه پرده از یک حقیقت بر می‌دارند: جایگاه تربیت عاشورایی برای تسهیل و تکمیل جریان ظهور

آری امام زمان از حسین می‌گوید و زبان مشترک و ادبیات جهانی بر پایه و محور آموزه‌های عاشورایی شکل خواهد گرفت و کسانی در مسابقه زمینه‌سازی ظهور پیشگام خواهند شد که معرف امام عصر یعنی امام حسین را به عالم بهتر و خوب‌تر بشناسانند و دل‌ها را پذیرای شنیدن «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ...» کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۲
سید علی اصغر علوی


گفت: ما کجا و عباس سلام‌الله‌علیه کجا؟!

گفتم: حتی اگر سیب‌زمینی هم باشی می‌توانی نقش‌آفرینی کنی!، البته اگر جایگاهت را خوب بشناسی:

«من که در هیات تو سیب‌زمینی هستم

کاش در قیمه تو سیب زمینی باشم!»

قیمه امام حسین

 

همان اندازه که می‌توانی، خاصیت داشته باش!

موثر بودن انسان‌ها به اندازه شناختشان از جایگاه‌ها و ظرفیت‌هایشان است.

در کربلا ولی «...وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ» الگوساز است...

(از «جای خالی عباس» (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله علیه))

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۶
سید علی اصغر علوی

به کربلا رسیدن لذت خود را دارد، لذت همراهی با حسین علیه السلام، لذت هم جواری با او، لذتی از جنس هم نفسی.

اما لذت بالاتر، جدا شدن است از این لذت برای کسب لذتی دیگر. آشنایی دوستان با این لذت!

همان که قرآن پرده از رازش بر می دارد:

وَماکانَ المُؤمنونَ لِینفِروا کافَّةً فَلولا نَفَر مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهوا فی الدّینِ (سوره توبه/آیه122(

شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طائفه ای کوچ نمی کند (وطائفه ای در مدینه بماند( تا در دین (ومعارف و احکام اسلام) آگاهی یابند.

اما اصل لذت، لذت آشنا کردن دوستان است با این لذت:

وَ لِیُنذِروا قَومَهُم اذا رَجَعوا الیهِم لَعَلّهُم یَحذَرون (توبه/122(

و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!

شاید(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند!

.

قصه ی حبیب به سمت قبیله اش، در همان آشنایی دوستان بود

از لذت همراهی با حسین.

حبیب نزد امام علیه السلام آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا!

در نزدیکی ما قبیله ای از بنی اسد است. به من اجازه می فرمایی نزد

آنان رفته و آنان را به یاری تو فراخوانم؟ امید است خدا آنان را یاور تو کند.

امام علیه السلام فرمود:"ای حبیب! من به تو اذن دادم"

حبیب به صورت ناشناس در تاریکی شب نزد آنان رفت و

.

کار شب هفتم حبیب ترجمان عملی همان آیه بود.

چنان که خود می فرمود:"بهترین ارمغانی را که نماینده ای برای مردم خود می آورد، برای شما آورده ام.

آمده ام شما را به یاری فرزند دختر پیامبرتان فراخوانم"

هدیه ای از جنس یاری.

به حقیقت در عالم حب و محبت، حبیب یکه‌تاز است.

.

بعضی دوستی ها انسان را بیچاره می کند.

حبیب که سهل است، هرکس دیگر را هم بود این طور بیچاره می کرد.

با رفقایش به حسین علیه السلام پیوست.

اما باز دلش آرام نشد. بازهم سراغ دوستانی می گشت برای حبیبش حسین.

 90 نفر دیگر قبیله‌ی خود را هم، شیدای حسین کرد و آورد.

اما حیف که نشد ...

حسین راز همه دوستی ها و نخ تسبیح رفاقت هاست.

هرجا نام اوست حرکتی از این جنس را می توان دید.

اشتیاقی به نام رفاقت؛ رفاقت به سبک حبیب.

.

.

.

«برگرفته از کتاب رفاقت به سبک حبیب»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۳
سید علی اصغر علوی