چقدر آقا این آیه را تکرار
کند، چرا از بیگانه تمنا کنیم؟!
بار قبل در دیدار مقام
معظم رهبری با اهالی قرآن بود که این آیات خوانده میشد و این بار در دیدار جمعى
از بانوان برگزیده کشور:
بعضىها براى اینکه غربىها بدشان نیاید، بعضى از حقایق
احکام اسلامى را، واضحات احکام اسلامى را عوض میکنند. قرآن میفرماید: وَ اِن
تُطِع اَکثَرَ مَن فِى الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِاللهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلّا
الظَّنَّ وَ اِن هُم اِلّا یَخرُصُون؛( انعام/۱۱۶) دنبالهروِ فکر رایج در دنیاى جهل و
خرافه نباید بود؛ فکر اسلامى را باید پیدا کرد، دنبال آن باید رفت، ولو حالا یک
عدّهاى بد
بگویند. (30/01/1393)
اگر الگوی قرآن و اهل بیت
به عالم معرفی شود بدون تردید نیازی به دانشگاه دیگری نیست...
طرح مسأله
مدیریت جهادی بیش از آن که رهاورد عقل
نظری باشد رهین عقل عملی است. به عبارت دیگر مدیریت جهادی بیش از آن که به "گفتن"
باشد به "شدن" است که از گذرگاه"دیدن" سریع تر حاصل میشود،
تا انسان باور کند با وجود سیطره تفکر مادیگرانه غرب باز هم میشود فراتر از دنیا
را دید و احساس ترجیح دنیا بر آخرت را به سخره گرفت و زشتی "الَّذِینَ یسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ"
(الإبراهیم/3) را لمس کرد.
یکی از "موانع تحقق مدیریت جهادی"
که ریشه در سبک زندگی غیرمومنانه دارد و از مصادیق ترجیح دنیا بر آخرت است محبتهای
هشتگانه ای است که قرآن به زیبایی بیان میدارد:
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران
و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و
خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر
است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیت نافرمانبردار
را هدایت نمیکند! قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ
وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ
تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ
وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ
لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(التوبة/24)
محبتهای هشتگانهای که تکیهگاهشان بر
خانواده و عناصر نرمافزاری و سختافزاری آن است در این آیه به چشم میخورد. اما
کتاب خدا به دنبال کسانی میگردد که این معادله را به بهترین وجه هدایت میکنند.
در کربلا این نمونه را که "عبور از موانع زندگی جهادی" است به وضوح میتوان
مشاهده کرد، مفاهیمی که در کصادیق جریان یافتهاند، قالبهایی که بهترین دلیل و
شاهد بر امکان وجود و وقوعشان، تحقق و وقوع آن در خارج است؛ به عبارت دیگر هنگامی
که کربلا و واقعه عاشورا موجود است و عناصر آن را میبینیم بحث از امکان به وجود آمدن
آن بی دلیل است، به تعبیر دقیقتر: "اَدَلُّ
دَلیلٍ عَلَی اِمکان الشّیئ وُقُوعُه"(فرهنگ اصطلاحات طلاب، ص17)
در علم مدیریت سخن از تجربیاتی برای غنای مفاهیم
است که تازه ایجاد شده اند و این سبدهای تازه ساخته شده با تجربیاتی باید پر شوند:
"نظریات از انتزاعات شناخته شدهای به نام مفاهیم
ساخته میشوند. یک مفهوم که از میان سایر مفاهیم انتخاب میشود به عنوان کانون
تئوریزه کردن، مد نظر قرار میگیرد و سپس مفاهیم مرتبط با آن برای تبیین مفهوم اصلی،
تعریف و مورد استفاده قرار میگیرند."( نظریه سازمان هچ، ص26) "مفاهیم
را شبیه سبدهای خالی تصور کنید که باید با تجربه پر شوند. اگر برای اولین بار در
حین مطالعه علمی، با یک مفهوم تازه و نا آشنا مواجه میشوید، آن مفهوم به مثابه
ظرفی خالی است. شما باید با ارتباط دادن تجارب شخصی خود با آن، آن را از معنا پر
کنید. هر چند شما تجربه های بیشتری را با مفاهیم خود مرتبط کنید، بیشتر می توانید
به غنی سازی مفاهیم اقدام کنید...هیچ پایانی برای غنی سازی مفاهیم وجود ندارد. میتوانید
به نحوی ظرافتمندانه، به کمک غنیسازی مفاهیم و البته از طریق افزودن مفاهیم جدید
به پایه دانش خود، درک را توسعه دهید... وظیفه شما آن است که این مفاهیم را با
تجارب خود و دانشهای موجود در ذهنتان مرتبط سازید."( نظریه سازمان هچ،
صفحه33)
این سخن از متفکرانی است که دسترسی به
درک اصیلی چون اهل بیت ندارند و دائما با درک زمینی خود باید به دنبال غنی سازی
مفاهیم و وسعت این درک با مشاهده تجربیات جدید باشند ولی مکتبی که به عالی ترین
تجربه زمینی مانند واقعه عاشورا متصل است باید فراتر از این قالبها به پدیده ها نگاه
کند چرا که در عرصه مفاهیم با یک الگوی بیبدیل به نام کربلا سرشار است.
مدیریت خانواده پشتوانه
مدیریت جهادی
مدیریت جهادی در زمینه مدیریت خانواده
مجال رشد مییابد و بدون توجه و کنترل عوامل آن و حرکت در دامنه مدیریت خانواده،
وصول به قلههای مدیریت جهادی ممکن نیست.
کلام
عاشوراییان ترجمانی از همان آیه 24 سوره توبه است که نشان از این نوع مدیریت دارد،
آنجا که حتی اسارت فرزند، پدر را از انجام ماموریتش باز نمیدارد و طنین گرم
کلامش، قلب هر انسانی را با آمیخته شور و شعور میانگیزاند: