مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: تشکیلات عاشورایی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۱ ق.ظ

نامزدهای دوران حکومت امام علی

با فکر رأی دهید!

به کدام گزینه برای تصدی حکومت رأی خواهید داد:

اشعث بن قیس

کمیل بن زیاد

مالک اشتر

زیاد بن ابیه

عثمان بن حنیف

مصقله بن هبیره شیبانی

ما بعد التحریر:

دعوا سر اولویت است...

ولی امام علی چه کنند در خشک‌سالِ دمشقیِ نیروی متعهد متخصص برای انتخاب کادر خود؟!

جایی که به دلیل نبود نیروهای ارزشمندی مانند مالک اشتر باید سراغ کسانی چون زیاد بن ابیه هم باشد...

کادرسازی را باید جدی گرفت...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۱
سید علی اصغر علوی

 لذت فهم مدیریت و درک کار تشکیلاتی را با امام حسین تجربه کنید!

سیره و شیوه مدیریتی امام حسین علیه‌السلام که مورد تأکید ائمه علیهم‌السلام است، یکی از بهترین منابع برای مدیران است. در یک نگاه می‌توان گفت که این سبک و شیوه مدیریتی برای بشریت قابل استفاده است و حتی ضروری؛ چون مهدی صاحب‌الزمان ‌که اداره جهان را در دست بگیرند، از امام حسین شروع خواهند کرد...

حلاوت این فهم را در محضر ایشان  باید چشید!

سیری در «گزیده‌ای مدیریتی» از مجموعه آثار عاشورایی «زیر خیمه امام حسین سلام‌الله‌علیه»:

 

Ø       روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)

همان‌گونه که بعضی روضه‌ها را پدرانی که بچه شش‌ماهه دارند، می‌فهمند، بعضی روضه‌ها را فقط مدیران می‌فهمند! برای فهم برخی روضه‌ها باید مدیر بود و حداقل یک کار کوچک تشکیلاتی انجام داد... از سویی دیگر با تجربه‌های بیشتر مدیریتی می‌توان افق‌های جدیدتری از روضه‌ها را تجربه کرد و فهمید...

به این نیت هم می‌توان بهتر مدیر شد و هم گم‌گوشه‌های بیشتری از روضه‌های کربلا را فهمید! با این حساب راه فهم بسیاری از روضه‌ها مدیر بودن است. این کتاب فصل جدیدی از روضه‌خوانی را خواهد گشود که در آن هر صنف، گروه و رشته از منظر خود، مسائل عرصه خود را بهتر در کربلا خواهد دید.

 

Ø       مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)

این اثر متنی آموزشی در قامت دایره المعارفی در حوزه‌ی مدیریت عاشورایی است. بنابراین تلاش کرده تا خلأ محتوایی این حوزه را تا حدی پر کند. در این اثر رابطه‌ی سیره‌پژوهی در حوزه‌ی عاشورا و مطالعات قرآنی تبیین شده، دیدارها، نامه‌ها، خطبه‌های حضرت امام حسین علیه السلام تشریح گردیده و به نظریات و رویکردهای مدیریت عاشورایی پرداخته است. این کتاب محوری‌ترین مباحث مربوط به حوزه مدیریت عاشورایی را با تمرکز بر روش‌شناسی و رویکردها جمع‌آوری کرده است.

 

Ø       روضه اصحاب چیست؟

«روضه اصحاب چیست؟» نظریه «امام و امّت» در کربلا و یا الگوی «رهبر و پیروان» را به زبان ساده و روان برای عموم مردم تبیین کرده است. در دانش مدیریت، راجع به منشاء، چرایی و چگونگی اطاعت و پیروی، پژوهش اندکی صورت پذیرفته است. این اثر نشان می‌دهد تصویری که از الگوی «امام و امّت» یا همان «رهبر و پیروان» در کربلا رقم خورد، کامل‌ترین، بی‌بدیل‌ترین و دل‌پذیرترین، هم در عرصه رهبری و هم پیروی بوده است.

«روضه اصحاب» یعنی تقاضای تجربه زیستن با امام حسین، روضه اصحاب یعنی نقشِ یارِ هفتاد و سوم امام را تجربه و تمرین نمودن.

 

Ø       خادم ارباب کیست؟

کارگاه عملی با  استادی حضرت جَوْن علیه‌السلام و درس‌هایی از کلاس ایشان!

به­جای نوشتن از اساس­نامه و شرح وظایف و رسالت برای خادمین هیات، کافیست خادم خود امام حسین علیه‌السلام معرفی شود. خادمی که عمری پا به پای امام زیسته و آیین نوکری آموخته و هم البته می­آموزد.

کافیست فقط شرحی از نحوه­ی تعامل او با امام و دیگران در منظومه­ی خدمت را بیان کنی، آن وقت این کار از ده­ها کتاب و صدها جزوه ارزشمندتر خواهد بود؛ چرا که این تجسم واقعیت است. این تبلور آن چیزی‌ست که وجود داشته است. این توصیف می‌تواند با شبکه‌ای از مفاهیم عمیق دینی هم‌راه شود و سرانجام به یک مجموعه توصیه منتهی شود، هرچند اگر توصیفی عالمانه و دقیق تبیین شود، به تنهایی خود محرکی برای اجرا در بعد عمل خواهد بود. آیین پیروی را از این اصحاب باید آموخت.

 

Ø       الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)

برای تربیت، الگو حرف اول را می‌زند. هشت محور از شاخص‌های زندگی یاران امام حسین در مدار حبیب. «حبیب تشکیلاتی» یکی از این محورهاست: درسهای تشکیلاتی زندگی حبیب.

حبیب شاگرد خصوصی امام حسین علیه‌السلام است. وقتی از حبیب تعریف می‌کنی، یعنی از کسی تعریف می‌کنی که امام به پایش شکسته شده است، به خاطر نقش‌های گوناگونش در کربلا... چه کنیم تا حبیبِ امام‌مان باشیم؟!

 

Ø       دعوا سر اولویت است

این اولویت‌هاست که زندگی را می‌سازد. اشاراتی کوتاه از کربلا برای مدیریت بهتر زندگی در زمان جاری. مدیریت یعنی تصمیم گیری و این اولویت‌هاست که تصمیم‌سازند و در این میان کربلا بهترین موردکاوی. راز «هل من ناصر» امام را باید فهمید و این‌جا بهترین مکان است برای گرفتن جواب مسائل امروز. انتخاب‌ها در گرو اولویت‌هاست که معنا می‌یابد به روایت مصادیق زنده‌ای از کربلا.

در زندگی اصولاً دعوا سر اولویت است. «دعوا سر اولویت است» ضرب‌المثل اهالی سال 61 هجری است. ضرب‌المثلی که هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود. زبان دل آن‌ها که رسیدند و آن‌ها که نرسیدند...

 

Ø       جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس)

روضه‌های حضرت عباس محل تربیت سربازان ولایت‌مدار امام زمان است و این راز آن علقه‌ای است که امام عصر به شخصیت کادرساز آخرالزمانی عمویش و مجالس و روضه‌های تشکیلاتی او دارد. جای خالی عباس، پرشدنی نیست، اما…

تأملاتی خواندنی و مساله‌محور را از ابعاد تشکیلاتی حضرت عباس با تأکید بر کلام معصومان در این کتاب خواهید خواند.

 

Ø       توجیه المسائل کربلا

توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن

بیایید یک بار به اهل کوفه، حق بدهیم (به ناحق!) که امام حسین را تنها گذاشتند. یک‌طرفه به قاضی نرویم! بهانه‌هایشان خواندنی است و مبتلابه. این کتاب در جستجوی دلایلی برای رها کردن امام حسین علیه‌السلام است. شما هم خودتان را مخاطب این کتاب ببینید!

ماجراهایی شنیدنی از «عدم تجانس شناختی» که به توجیه‌گری کشیده می‌شود...

 

Ø       توضیح الرسائل کربلا

چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟

اشتباه چاپی نیست. اسم کتاب هم دو بار تکرار نشده. اینجا قدم به قدم نکته و حرف است. اینجا کربلاست!

پاسخ‌های زیادی به معمای تاریخی «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» داده شده است: دل‌هایی با او و شمشیرهایی بر او؟! چه حکایت شگفتی! این رساله به دنبال پاسخی برای یک درد تاریخی شیعه خواهد بود: چرا سرنوشت، قاتلان امام حسین را از مردمان «کوفه» انتخاب کرد؟ چرا قلم تقدیر حتی یک نفر را از «شام» به کربلا نیاورد و تماماً کوفیانی را در مقابل امامشان قرار داد که ادعای محبت او و انتظار آمدنش را داشتند؟ حسین را منتظرانش کشتند!

ارائه راهکارهایی برای آنها که به دنبال تصمیم‌های بزرگ و تحقق آن هستند... «چه کنیم اهل اراده شویم؟» را در این اثر پاسخ بگیرید...

 

Ø       آبروی علم

این کتاب، به بازاندیشی در بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان (خطبه منا) به همراه بیان بایسته‌های علمی می‌پردازد. در این اثر نسبت نهضت تولید علم با نهضت حسینی مقایسه و تحلیل شده است. به بیان دیگر نهضت حضرت اباعبدالله الحسین به عنوان پارادایم متعالی در نظر گرفته شده است و بایسته‌های علمی و وظایف دانشمندان که آن حضرت در جمع نخبگان ایراد فرمودند، تبیین شده است.

در صورتی که دانشمندان و نخبگان که عامل راهبری در هر نظامی برای رسیدن به کمال به شمار می‌آیند، به مسئولیت‌های خود آگاه باشند و عمل نمایند، تحول عظیمی در جامعه پدیدار خواهد شد. باشد که از دریای نهضت حسینی، ساحل تشنه نهضت تولید علم، لبی تر کند.

Ø       ‌...تا دانشگاه هویزه

آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند...

تقدیم به استاد دانشگاه هویزه، شهید سیدحسین علم‌الهدی که خود شاگرد کوچک دانشگاه کربلاست. از منظر رفتار سازمانی شخصیت او را باید تحلیل کرد و به عنوان الگویی منقح و مدون ارائه داد...این اثر با تبیین نظری اردوی خادمی شهدا در یادمان شهدای هویزه به‌مثابه دانشگاه تربیتی، به مصادیق عملی آن نیز می‌پردازد. در نتیجه، برای همه فعالان فرهنگی به‌ویژه در زمینه برگزاری اردوها قابل استفاده است.

 

Ø       امضای کوچک

دل‌پذیرترین و دل‌چسب‌ترین مباحث تربیتی و روانشناسی رشد را باید با علیِّ‌اصغر امام حسین و سر کلاس ایشان آموخت: تربیت، محیط، وراثت، جریان نام‌گذاری و... به روایت علیِّ‌اصغر امام حسین!

کربلا صرفا حماسه «شخص» امام حسین نبود. حتی در حماسه گروه یا سازمان هم خلاصه نشد. کربلا حماسه «خانواده‌»ها هم بود. نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌هایی برای مدیریت خانواده از مدرسه کربلا تقدیم خانواده‌ها!

این اثر عهده‌دار طواف گرداگرد قنداقه شیرخواره کربلاست. به مرکز عاطفه‌ کربلا خوش آمدید!

 

Ø       وفا به رنگ کربلا (از مجموعه باغ سیب)

اصحابی به وفاداری شما ندیدم. این کتاب تقدیم می‌شود به عاشوراییان وفادار، به سعیدبن‌عبدالله حنفی و همه یاران باوفا. وفا را بیاموز، آن‌گاه همه‌چیز خواهی داشت. قصه بی‌وفایی قصه همیشگی تاریخ است؛ حتی در اوج قصه کربلا. چه رازی است در صفت وفا که اصحاب عاشورا به آن ستوده می‌شوند؟ اساس دوستی‌ها و بالاتر از آن، گروه‌ها و تشکل‌ها وفاست. تعهد سازمانی را در موردکاوی شخصیت‌هایی مثل سعیدبن‌عبدالله باید آموخت. سلام بر اهالی وفا!

 

Ø       رفاقت به سبک حبیب

خوشا دردی که درمانش حسین است. به دارالشفای کربلا خوش آمدید. درد رفاقت نیمه‌راه را به محضر طبیبی چون حبیب‌بن‌مظاهر بیاورید. حبیب؛ هم او که نامش چون مرامش، همه رفاقت و دوستی است. زائر صفحات کربلایی کتاب شو تا با شبکه ارتباطی حبیب بیشتر آشنا شوی و به پاسخ مسأله «عدم همکاری» گروه‌ها و  مجموعه‌ها برسی!

Ø       رقابت به سبک حبیب

اشتباه چاپی نیست. اسم کتاب هم دو بار تکرار نشده. پای درس حبیب بنشینی، خیلی حرف برای گفتن دارد. رفاقت، رقابت و… این‌بار نوبت «والسابقین الی ارادته» است. خوشا کسانی که به دریای حسین پیوستند. آن‌وقت، این‌قدر حرف و سخن در باطن خود برای تشنگان شنیدن دارند، از رفاقت تا رقابت… تا سعادت به سبک حبیب. کسانی لیاقت رسیدن به امام را دارند که اهل رقابت باشند! این اثر پاسخی برای درد شایع «رخوت سازمانی» است.

 

Ø       و لعن الله شمرا (اولین کلاس کارگاهی شمرشناسی)

تقدیم به همه آنانی که زیارت عاشورا را دقیق می‌خوانند! این کتاب کارگاه درس شمرشناسی است؛ کمی هم دشمن‌شناسی لازم است. می‌خواهیم ببینیم چه‌طور می‌شود سرباز علی علیه‌السلام می‌شود قاتل پسرش! چه‌طور می‌توان قاتل امام زمان شد؟! این‌جا سرفصل مدیریتی «تغییر» را بهتر و عینی‌تر می‌شود فهمید. اصلاً بعد از مطالعه این کتاب، محتاطانه‌تر خواهیم گفت: «ولعن‌الله شمرا»

 

Ø       راه عباس شدن

تا حالا به زیارت‌نامه حضرت عباس دقت کردید؟ تقدیم به بهترین عموی دنیا. وقتی یک چیزی را امام معصوم فرمودند، روی تک‌تک عبارتش می‌شود تامل کرد؛ مثلاً تأملاتی در زیارت حضرت عباس با صدا و نفس امام صادق علیه‌السلام.

زیارت و زیارت‌نامه را برای تحقیر زائر و سوزاندن دل او خلق نکرده‌اند، زیارت‌نامه آینه‌ای است برای دیدن خود، دیدن خود واقعی و اصلاح ضعف‌ها و تقویت خوبی‌ها. زیارت‌نامه، شیوه‌نامه اجرایی برای زندگی است، راه رسیدن به صاحب آن حرم است، الگویی است برای شبیه شدن. زیارت حضرت عباس یعنی راه عباس شدن!

زیارت را باید این‌گونه دید، عباس غبطه‌خور همه شهدا می‌شود تا همگان در رسیدن به مقامش قدری بیش‌تر تلاش کنند. این‌جا روضه حضرت عباس است. همه هیئتی هستید و توجه دارید که جایی که روضه عمو باشد، چه کسی حاضر است؟ خوش آمدید، آقاجان!

 

 

Ø       تنها علاج

با امام حسین به همه جا می‌توان رسید.  این اثر تلاشی در جهت نظام‌مند کردن  مطالعات و پژوهش‌های مجموعه آثار عاشورایی «زیر خیمه حسین سلام‌الله‌علیه» است.

این اثر سعی در نشان دادن پاره‌ای از مشکلات جامعه و ارائه راه حل آن با مراجعه به فرهنگ عاشورایی دارد. مؤلف به طور مشخص به سراغ مسائلی نظیر درک بهتر قرآن، انسان 250 ساله، تولید علم، اقتصاد مقاومتی، تمدن‌سازی و موضوعات مشابه رفته است و کلیدواژه‌هایی را از فرهنگ عاشورا در این زمینه ارائه داده است.

فهم دقیق این نسبت‌ها برای مدیران، مسئولان و سیاست‌گزاران فرهنگی ضروری است.

 

 

کربلا باید برای همه چیز حرف داشته باشد؛ چنان‌که دارد...

آری! «کل الخیر فی باب الحسین»

نوع نگاه به این واقعه را باید این‌گونه تعریف کرد تا کربلا کربلا باشد. ورود نگاه‌های تخصصی به عاشوراپژوهی نویدبخش دریافت‌های جدید است...

امام حسین از اندیشه تا زندگی!

نشر سدید: 02166485850

09109805055

@sadidisu_ir

@tanhaelaj

http://modirekarbala.ir/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۵ ، ۰۹:۲۲
سید علی اصغر علوی

معرفت‌هایی که پای دیگ امام حسین می‌دهند، گاهی پای منبر نمی‌دهند!

کنار سفره امام حسین تلنگرهایی برای «ایجاد کادر و شبکه‌سازی» به برکت امام حسین است. اینجا به برکت امام حسین هر لحظه و هر اتفاقش سرشار از نکته و درس است...

چگونه یک غذا به دست عزاداران حسینی می‌رسد؟

مطالعه «نقش‌ها» و نیز فهم «زنجیره ارزش» آن قابل توجه و الهام‌بخش است.

مراحلی که در این «جریان» طی می‌شود:

یک: باید برای آشپز مقدمات را فراهم کرد. عده‌ای نیروی «پشتیبانی» نخود و لوبیای آش را تهیه می‌کنند. نقش واحد «حمل و نقل» از همین ابتدا دیده می‌شود...

دو: جناب آشپز بر اساس «محتوا» یعنی نخود و لوبیا و «نقشه راهِ» خود، دست به پخت غذا یا همان آش می‌زند.

سه: دیگ غذا حاضر است. عده‌ای باید آن را «بسته‌بندی» کنند و در کاسه‌ها و «ظروف قابل ارائه مخاطب» ظرف کنند.

چهار: هنوز خوراک به دست عزاداران حسینی نرسیده است. هرجای این ماجرا بلنگد، غذا به اهلش نرسیده است. این‌جا نقش «توزیع» مهم می‌نماید.

البته در طول مسیر، بعضی نقش‌ها هم باید حضوری دائمی داشته باشد: مثل نقش «حمل و نقل»

***

نکته قابل توجهی که نباید فراموش کرد این است که هرچند هر لحظه این کار سرشار از «اجر و ثواب» است؛ اما کسی اینجا صرفا به ثوابش دل‌خوش نیست و به آن بسنده نمی‌کند. برای همین تا لحظه شکوهمند تقدیم غذا به عزاداران از پا نمی‌نشیند. اینجا کسی برای رفع تکلیف کار نمی‌کند و «اثربخشی» کار برایشان مهم است!

شاید من علم آشپزی ندانم! اما اگر بسته به «توان، تمایل و نیاز»، جای خود را بشناسم عملا در «خط تولید آش« نقشی ایفا خواهم کرد که از آشپز به تنهایی ساخته نیست. گاهی اجر کمک‌آشپز شدن کم از اجر آشپزی نیست!

لازم نیست همه آشپز باشند تا امام حسین از آن‌ها راضی شود؛ اصلا بعضی اگر آشپز شوند امام حسین از آن‌ها راضی نیست! چون کار را خراب می‌کنند! مهم آن است که «جایگاه» خودت را بشناسی.

***

کارهای فرهنگی نیز به یک چنین «زنجیره ارزشی» و «کادری منسجم و تشکیلاتی» محتاج است؛ تشکیلات عاشورایی!

معرفت‌هایی که پای دیگ امام حسین می‌دهند، گاهی پای منبر نمی‌دهند!

***

تو چه کمکی به آشپز در «تکمیل فرایند» پخت و پز و توزیع می‌توانی بدهی؟

پشتیبانی و پیگیری تولید محتوای آش؟

پخت آش و تولید آن؟

برنامه کردن و قالب ریزی در قالب‌های قابل ارائه به مخاطب؟

توزیع و نشر آش؟

کدام؟!

جای خودت را بشناس!

***

جا دارد از خود سؤال کنیم: به برکت عاشورای امام حسین و امور هیأتشان و پای دیگ و سر سفره پر روزیشان چقدر تشکیلاتی‌تر شده‌ایم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۰۸:۴۸
سید علی اصغر علوی

«وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ‏ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُم‏»

به کوچکی نقشی که به عهده داری نگاه نکن، نگاه کن مسئولیت تو کدام خیمه‌گاه را «آماده‌تر» می‌کند؟

همه نقش‌ها لازم و ملزوم‌اند، این سرفصل را در جان روضه‌ها باید دید، با روضه بهتر می‌شود «اثر نقش‌ها» را باور کرد.

برای نبرد باید «زمینه‌ها» را آماده کرد، همه می‌دانند بدون «پشتیبانی» قوی طرحی انجام نمی‌شود! این قصه از کلان تا خرد، از کل تا جزء مصداق دارد:

مثلا برای لگدکوب کردن بهتر پیکر یک دشمن باید اسب‌ها را تجهیز کرد، این زحمت به عهده نیروهای پشت صحنه  خواهد بود، برادران با اخلاص «ستادی» که کسی آن ها را در میدان نمی‌بیند ولی از نیروهای «صفی» پشتیبانی می‌کنند!

 فلذا این نقش‌ها لازم است: «اسرجت، الجمت...»

یا مثلا برای قوت قلب فرمانده باید همکاری کرد و الا امثال عمر سعد آن قدر جرئت ندارد که اولین تیر را در چله کمان بگذارد و جماعتی را شاهد بگیرد که نبرد را او آغاز کرده است. این زحمت بر عهده نقش‌های «سیاهی لشکر» است، نقش‌هایی برای دل‌گرمی فرماندهان: «شایعت، بایعت، تابعت...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۰۸:۰۷
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۲ ب.ظ

هنر تشکیلاتی شدن با امام حسین

برای درک عصر ظهور باید تشکیلاتی زندگی کنیم،

برای این کار الگویی بهتر از زندگی تشکیلاتی اصحاب الحسین پیدا نخواهیم کرد.

اصحاب الحسین و شیوه تعاملشان با یک‌دیگر را باید شناخت.

مقدمه لازم این کار، مطالعه تاریخ تحلیلی کربلاست

تاریخ تحلیلی کربلا- محرم الحرام 1438

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۲
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ق.ظ

چه کنیم تا امام حسین را بهتر بشناسیم؟

کسی نتوانسته است مانند امامین انقلاب، امام حسین را معرفی کند.

چرا؟ چون خودشان با اصلی‌ترین مسأله زندگی امام حسین درگیرند و عینا با همین نگاه جلو آمدند: اصلاح جامعه و برقراری حکومت اسلامی، رهبری جامعه، کار تشکیلاتی و...

ما هم باید همین کارها را انجام دهیم تا عاشورا را آن‌طور که شایسته‌تر است بفهمیم

برای فهم بهتر امام حسین باید به سراغ ولیّ جامعه رفت و در ادامه در راستای فعالیت‌هایی که آنها برای تکمیل ظرفیت وجودی خود و جامعه داشته‌اند (مانند کار تشکیلاتی، برنامه‌های تربیتی و...) برنامه‌های خود را تنظیم نماییم تا ما هم اندکی عاشورا را بهتر لمس کنیم و از این دریچه قدری با امام حسین زندگی کرده باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۰۸:۰۹
سید علی اصغر علوی

دعوتی برای خوانش مجدد نظرات و اندیشه‌های عاشورایی امامین انقلاب

چنانچه در اثر «روضه‌های ناشناخته کربلا» (نخستین مقتل مدیریتی) بیان شد، ما ارتباط امام حسین و حضرت زینب را با خود شبیه‌سازی کرده و گوشه‌ای از آن را در روضه‌ها می‌فهمیم؛ مانند ارتباط برادر و خواهری که برای برقراری ارتباط بهتر با روضه‌های امام حسین بهانه می‌کنیم. هم‌چنین مادران می‌توانند حس بچه مریض روی دست داشتن را احساس کنند تا با حضرت رباب هم‌درد شوند و روضه علی‌اصغر را بهتر بفهمند.

اما عاشورا روضه‌های مهم دیگری نیز دارد؛ چه کسی می‌فهمد حس امام حسین علیه‌السلام را در از دست دادن یاران؟ یاوری فداکار مثل مسلم‌بن‌عقیل را؟ چه کسی می‌فهمد امام حسین بالای سر حبیب‌بن‌مظاهر چه کشید؟ (چه چیز باعث شد امام جمله‌ای را که برای یاور پیرمرد خود حبیب‌بن‌مظاهر به کار برد، برای طفل شیرخوارش علی‌اصغر نیز به کار برد؟)

اگر کسی رئیس باشد (مثل امام حسین) و نماینده‌ای بفرستد، می‌فهمد عُلقه رئیس به نماینده‌اش چه‌قدر است، آن وقت روضه مسلم را می‌فهمد و این که چرا امام با شنیدن خبر شهادت مسلم فرمود: پس از این‌چنین اصحابی خیرى در زندگى نیست. ‏لاخیر فی العیش بعد هؤلاء...

حسین جان ممنونیم! لااقل زن و بچه‌ات را به کربلا آوردی تا راحت‌تر بتوانیم گریه کنیم، چون همه زن و بچه دارند...

با فهم بعضی شبکه‌های ارتباطی، بعضی روضه‌ها را می‌فهمیم:

·         برادر و خواهر (روضه وداع امام حسین و حضرت زینب)

·          پدر و پسر (روضه امام حسین و علی‌اکبر)

·          مادر و پسر (روضه حضرت رباب و علی‌اصغر)

·         برادر و برادر (روضه حضرت عباس)

اما در شبکه ارتباطی رهبر و پیروان و یا امام و امت تا به‌حال روضه‌های کربلا را نشنیده‌ایم! شبه ارتباطی که مهم‌ترین مسأله عاشورا است و اصلا مابقی روضه‌ها در مدار آن محقق می‌شود. باید این شبکه ارتباطی را فهمید تا عمق بعضی روضه‌ها درک شود.

***

همان‌طور که باید پدر باشی تا روضه‌های پدرانه را بهتر متوجه شوی؛ باید ولیّ جامعه باشی تا غم‌های اصلی ولیّ جامعه را بفهمی و لمس کنی... روضه حضرت علی‌اکبر را پدرها می‌فهمند؛ روضه‌های اصلی و مسأله‌های محوری جامعه را امام جامعه بهتر می‌فهمد!

به همین حساب برای فهم گفتمان ولیّ جامعه نیاز به عاشورا شدیدا احساس می‌شود؛ آن هم با این تقریر که گذشت...

در آن حالت حتی برای فهم بهتر امام حسین باید رفت سراغ ولیّ جامعه و نیز سراغ تحلیل‌های عالمانه او از این ماجرا بود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۰۸:۰۶
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۶ ق.ظ

شکر در چای؛ تمثیلی برای جامعۀ ایمانی!

برگرفته از «چای روضه‌دم»، مروری بر آموزه‌های هیئت طراز انقلاب با طعم چای روضه امام حسین

 

باید در جمع حل شد، آن‌چنان که مقتدای‌مان از تشکل‌ها می‌خواهد:

«یک کار تشکیلاتی، یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند؛ که این گم‌کردن عین بازیافتن به نحو درست است. چیزی کم نمی‌شود از آدم، چیزها افزوده می‌شود. من مثال می‌زنم به آن لیوان آبی که داخل آن یک حبه قند را شما می‌اندازید. این یک حبه قند چیز مشخصی است. به قدر خودش شیرینی دارد. وقتی در (لیوان آب) انداختی، تمام است؛ یعنی یک دانه از این ذرات ریزی که زیر دندان می‌آمد و صدا می‌کرد و خودش را نشان می‌داد که هان! منم؛ یک دانه از این‌ها باقی نمی‌ماند، تمام حل می‌شود در آب.

در آن‌جایی که قبل از آن یا بعد از آن، 10 حبه قند دیگر هم حل شده؛ اما به نظر شما از این حبه قند یک ذره‌اش از بین رفت؟ هیچ‌چیز از آن از بین نرفته است. این قند یک ذره کم نشد، بلکه یک خرده به آن زیاد شد؛ زیرا آن مقدار شیرینی که در این قند بود، آمیخته شد با شیرینی‌های دیگری که در قندهای دیگر بود و در تمام اجزای این آب حل شد، سرایت پیدا کرد، چیزی هم از آن کم نشده، اما آن تشخص خودش را از دست داده، آن فردیت خودش را از دست داده، یک تشکیلات باید این‌جور باشد. شکل کامل یک تشکیلات درست، این‌جوری است که باید فرد در جمع حل بشود. این شکل درست تشکیلات است.

...این ارتباط صمیمانه و توأم با صفا، نتیجتاً سعی ایجاد می‌کند؛ یعنی موجباتی را فراهم می‌کند که حل‌شدن در جمع برایمان آسان شود. آن درشتی‌ها و ناهنجاری‌ها و اصطکاک‌هایی که لازمۀ خودمحوری است، آن‌ها از بین برود... به‌این‌ترتیب است که روابط برادرانه و دوستانه هر چقدر بیش‌تر می‌شود و بالأخره به این ترتیب است که این قندهای شیرین عزیز در لیوان یک تشکیلات حل می‌شوند و به معنای واقعی کلمه یک شربت حیات‌بخش و لذت‌بخش و مفیدی را تشکیل می‌دهند.» (جهاد فرهنگی در بیان رهبر معظم انقلاب، صفحۀ 218)

***

شکرِ چای هیئت امام حسین هم سرشار از ایده‌های تشکیلاتی است. این حکایت دانه‌های قند و شکرش بود و پیام‌هایش! شکرِ چای هیئتش اگر این‌طور است، خودش چه محشری است؟!

 امام حسین همۀ شئونش ذوابعاد است و ژرف؛ فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، فرهنگی، تشکیلاتی و...

کسانی که این‌ها را نفهمیده‌اند از امام حسین، چه فهمیده‌ا‌ند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۳۶
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ق.ظ

درنگی در الگوی رهبر و پیروان (امام و امت)

جایگاه زندگی و کار تشکیلاتی در ظهور حضرت

«قرآن به دشمنان بهایی نمی دهد چرا که آنها عددی نیستند. «ان الباطل کان زهوقا» کسانی که با خدا درگیر می شوند خداوند اثر آنها را منهدم می کنند و آنها دیگر اثری ندارند.

برای آخر الزمان که فتن و امتحان برای غربال شیعیان و امتحان ولایت مداری است. پس مهم ترین موضوع در مهدویت بهبود وضعیت ولایت مداران است و کسانی که چنان دغدغه ای ندارند از زمینه سازی ظهور آنها را معاف کنیم. تمام جوامع منتظر حضرت نیستند. اصلاً بحث مردم نیستند که اگر همه مردم آمادگی باشند امام بیاید خیر اینگونه نیست. مردم اگر ضعف ایمان دارند تقصیری ندارند و پیشتازان آنها مقصر هستند.

نامۀ امام زمان(عج): «وَ لَوْ أَنَ‏ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ على اجتماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»(احتجاج/2/499) 

تکی فایده ای ندارد که کسی بگوید یا بن الحسن ما آماده هستیم. ممکن است فرشته ها به او بگوید شما غلط کرده اید که بی جا حرف می زنی. «یَأَیهَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتىِ اللَّهُ بِقَوْمٍ یحُبهُّمْ وَ یحُبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلىَ الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلىَ الْکَافِرِینَ یجَاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ» (مائده، ۵۴)  زندگی اجتماعی شیعه محور بحث است.

گناهی که ظهور را به تأخیر می اندازد. گناه ناتوانی شیعه از زندگی اجتماعی است وگرنه گناهانی مانند زنا و شراب خواری که مانعی برای ظهور نیستند و اگر هم اصلاح شود می شود مانند وضعیت ما که خود یک مانع دیگر است. گناه ما را از حضرت دور می کند و تقوا ما را به حضرت نزدیک می کند. طاعات و عبادات تأثیری در ظهور ندارد چرا که اعمال انفرادی که میلیون ها نفر تک تک عبادت کنند ذره ای نمی ارزد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (آل عمران، ۲۰۰) یعنی جمعی صبر کنید.

وقتی افراد کنار هم قرار می گیرند تازه مشکلاتی برای آنها پیش می آید. با این مشکلات که ظهور رخ نمی دهد!

در معارف مهدوی مسئله ی اصلی مسئله ی توجه به امام نیست. یعنی با معرفت به امام مشکل ظهور حل نمی شود. بلکه مسئله ی اصلی این است که امت به آنچه باید باشد معرفت پیدا کنند. یعنی امت بدانند که چگونه باشند. مدعیان ولایت مداری مشکل اصلی دارند و اینکه رشد ولایتمداران در زندگی اجتماعی است. وگرنه گناهکاران کوچه و خیابان که مانعی برای ظهور حضرت نیستند.

ما برای اینکه از امتحان های اجتماعی به زرنگی رد شویم این است که کار تشکیلاتی نمی کنیم بلکه هر کسی به تنهایی کار انجام می دهد و سریع احوال پرسی می کنند و از هم رد می شوند. خیر باید با هم کار کنند و عیوب هم را بپذیرند و مصالح هم را بپذیرند و همدیگر را اصلاح کنند

(برداشتی از استاد پناهیان)

بهترین الگو برای «اصحاب المهدی» شدن، الگوی «اصحاب الحسین» است. با این زاویه باید زندگی اصحاب الحسین را دوباره دید: از منظر الگوی رهبر و پیروان (امام و امت)، و اخلاق تشکیلاتی را از این معدن انسان‌ساز و تمدن‌آفرین استخراج نمود...

آثار مرتبطی از مجموعه زیر خیمه حسین سلام الله علیه:

روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)

جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام الله علیه)

مبانی مدیریت عاشورایی (رویکردها و روشها)

الی الحبیب (سرمشقهایی برای حبیب شدن)

تا دانشگاه هویزه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۲۲
سید علی اصغر علوی

گفتند: امام حسین، معرِّف جریان ظهور امام عصر است...

و باز گفتند: در علم منطق، معرِّف باید اعرف و اجلای از معرَّف باشد؛ یعنی در آن موقع باید امام عصر را به امام حسینی بشناسند که از حضرتش شناخته شده‌تر است.

عاشورا و کربلا و حضرت حسین باید همه را برای آن اتفاق بزرگ به هم وصل کند تا یک جریان تشکیلاتی منسجم برای ظهور رقم بخورد؛ تا هم یکپارچه شوند برای یاری امام عصر...

و این فرصت را امروز حضرت زینب فراهم کرده است.

سر این سفره ایرانی و افغانی هست، عراقی و لبنانی و سوری هست؛ حتی شیعه و غیر شیعه نمیشناسد یاری این جبهه. چقدر اخوت ها اینجا بروز و ظهور زیبایی پیدا کرده است!

شهدای حرم شاهد و گواه این مدعایند.

نفحات شکل‌گیری این «امت واحده» از وادی زینبِ حسین برخاسته است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۴۱
سید علی اصغر علوی