مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۴۵ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: در حوالی مفهوم الگو» ثبت شده است

سیری در اندیشه‌های رهبری عزیز و تأملی در چگونگی تحقق آن و ارائه روشی برای آغاز این راه طولانی:

امروز فوری ترین و واجب ترین و مبرم ترین وظیفه مسئولان امر این است که سازماندهی آموزش و در دوره های مختلف تعلیم را عوض کنند. یعنی محتوا و قالب در نظام آموزشی کشور باید تغییر کند.

***

شکل و محتوای آموزش با هدفهای امروز کشور ما و با آرمانهای جمهوری اسلامی منطبق نیست.

***

یک معلم ریاضی، یک معلم فیزیک، یک معلم فارسی و ادبیات هم با یک نکته‌گویی به جا و با یک تک‌مضراب میتواند تفکردینی را در عمق دل شاگرد و مخاطب خود جا دهد تا یادش نرود.

***

مطلوب این است که وسط درس ریاضی یا فیزیک یا طبیعی، از فرصتی استفاده کنند . یک نکته دینی را-ولو در یک جمله- بیان کنند. گاهی اوقات این کار از منبر ما هم مفیدتر است؛ چون در اعماق ذهن مخاطب کاملا جا می افتد. این کار بسیار خوبی است.

***

شنیدم در آموزش و پرورش مطرح شده است که بخش تعلیم را با تربیت همراه کنیم تا معلم در کلاس، تربیت هم بکند. این حرف بسیار درستی است؛ بنده هم معتقدم که معلم فیزیک، معلم زیست شناسی، معلم ریاضی، یا هر معلم دیگری، می تواند با یک کلمه و تلنگر ، آنچنان تاثیری روی ذهن دانش آموز بگذارد و چنان تربیتی بکند که گاهی با یک کتاب نشود آن تاثیر را گذاشت.

***

ما درس دینی را یک درس جداگانه قرار داده ایم؛ آن هم با جاذبه بسیار کم و کتاب های نه چندان گیرا ؛ بلکه در بعضی از سطوح گیرا هم نیست، عمق هم ندارد! در بعضی از سطوح ممکن است مثلاعمق داشته باشد، ولی گیرا نباشد.بالاخره ان طوری که ما دیده ایم نقایصی دارد.

***

 گاهی استاد میتواند یک کلاس را، یک مجموعه‌ی دانشجو یا دانش‌آموز را با یک جمله‌ی بجا تبدیل کند به انسانهای متدین. لازم هم نیست حتماً رشته‌ی علوم دینی یا معارف را تدریس کند؛ نه، شما گاهی یک جا در درس فیزیک، یا در درس ریاضی، یا در هر درس دیگری - علوم انسانی و غیر انسانی - میتوانید یک کلمه بر زبانتان جاری کنید، یا یک استفاده‌ی خوب از یک آیه‌ی قرآن بکنید، یا یک انگشت اشاره به قدرت پروردگار و صنع الهی بکنید که در دل این جوان میماند و او را تبدیل میکند به یک انسان مؤمن. استاد اینجوری است.

***

من هم عقیده‌ام این است که شمای معلم فیزیک یا ریاضیات یا هندسه یا ادبیات یا علوم اجتماعی یا هرچه، میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورش‌دهنده‌ی اخلاق در دانش‌آموز خودتان باشید. گاهی یک معلم ریاضی در هنگام حل یک جدول ریاضی یک کلمه میگوید که آن کلمه در اعماق قلب دانش‌آموز اثر ماندگاری میگذارد. این را همه‌ی معلمین بایستی وظیفه‌ی خودشان بدانند.

***

من خیال می کنم سرلوحه و محور برنامه های آموزشی در تنظیم کتاب، در تربیت معلم، در نظارت بر کار بخشهای مختلف آموزش و پرورش، در نظارت بر کار آموزش دهندگان و داخل مدارس باید بر این باشد که ببیند آیا تفکر اسلامی منتقل شده یا نه؟ انسان سازی بر مبنای اسلامی و مسلمان سازی کودکان در این مدارس انجام می گیرد یا انجام نمی گیرد؟

***

باید مفاهیم قرآنی به وسیله خبره های این کار دسته بندی شود و به تناسب در جای خود و در کتاب های درسی-چه در مدرسه ها و چه در دانشگاهها-گنجانده شود. این ارتباط باید دائمی باشد.

***

علم در مرحله کشف حقایق بی‌طرف است اما هنگامی که علم در خدمت یک جهت‌گیری قرار گیرد به هیچ وجه بی‌طرف نیست و وضع کنونی جهان شاهد این مسئله است.

***

دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه  می کند. علم را می آموزد و جهت گیری علم را از اخلاق و ایمان می‌گیرد. این که گفتند علم با دین می سازد یا نمی‌سازد این ندیدن منطقه علم و دین است.

***

چگونه است که قرن‌های متمادی، علم در خدمت سلطه گری و استعمار ملت‌ها، تولید سلاح و کشتار انسانها و جنگ افروزی قرار گرفته است اما نباید در خدمت عدل، ارزشها و پیام اسلام قرار گیرد.

***

دانشگاه باید جهت دار، دین دار و به شدت متمایل به ارزشهای انقلابی باشد.

***

مابعد التحریر:

پیدا کنید راه وصول به این هدف را، هدفی که خود، پیش‌نیاز اتفاقات مبارک بعدی خواهد شد

برای تحقق این مهم، به اقدامی عاشورایی و جهادی نیاز است.

مدیریتی عاشورایی! آنم آرزوست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۵۰
سید علی اصغر علوی

سخنرانی بلافاصله بعد از نماز ظهر و عصر با مبحث «شمریت و حرّیت» در شبستان حضرت امام خمینی حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها

تلنگرها:

مصاحبه‌های ضبط نشده‌ای از شمر و حرّ

مصاحبه خیالی است، اما واقعی است!

********************************

تلاشی برای متقاعد کردن و نشاندن دو فرمانده عالی‌رتبه ابن زیاد برای مناظره

دعوتی برای یک گفتگو...

*****************************

اما از میان همه نقشهای دشمن، «شمر» ایفاگر نقشی خاص است. شمری که فرستاده و نماینده «عبیدالله بن زیاد» است. اما وقتی نام فرستاده و نماینده ابن زیاد آورده میشود ذهنها به طور ناخودآگاه به یک شخصیت دیگر متمایل میشود: «حربن‌یزید ریاحی»

چه شد که یکی شمر شد و دیگری حر؟! این دو که در بخشی از داستان از یک نفر یعنی ابن‌زیاد خط میگرفتند؟ اما چه شد که یکی ذلیل عالم شد و دیگری عزیز؟ چه شد که یکی مشمول لعن هرروزه عاشوراخوانان تاریخ است و دیگری لایق سلام؟!

***************************

برخی اشخاص فقط خودشان هستند، اما ظرفیت برخی آنقدر بالاست که فراتر از خودشان هستند! اینها دیگر «شخص» نیستند، «شخصیت»‌اند؛ مثل «شمریت» یا «حرّیت»

***************************

«ما شمر را لعنت مى‏کنیم، براى اینکه ریشه‏ى شمر شدن و شمرى عمل کردن را در دنیا بکنیم؛ ما یزید و عبید الله را لعنت مى‏کنیم، براى اینکه با حاکمیت طاغوت، حاکمیت یزیدى، حاکمیت عیش و نوش، حاکمیت ظلمِ به مؤمنین در دنیا مقابله کنیم. حسین بن على قیامش براى این بود که بینى حاکمیتهاى علیه ارزشهاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد.

مجالس ما؛ مجالس حسینى، یعنى مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمرها و یزیدها و ابن‏زیادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجراى امام حسین است.»[1]

*************************

ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد. این هشدار و انذاری برای امروز و فردای ما است. [2]

************************

ببخشید!

خدا فقط یک امام حسین داشت که شمر شد قاتلشان؛ خدا که نمی‌تواند هزار امام حسین بیافریند تا شمر بودن تک‌تک انسان ها را اثبات کند. انسان ها باید خودشان خودشان را محاسبه کنند و حتی محاکمه.

و الا ممکن است روز قیامت اسرار دل‌ها هویدا شود: « یوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»[3]

«در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار میشود»

*************************

«انسان در آغازمحرم باید محاسبه ای داشته باشد تا ببیند که کجای کار است:

حبیب است که از قبل آماده بوده

یا زهیر است که در وسط راه خودش را رسانده است

یا حُر است که روز عاشورا خودش را رسانده

یا کسی است که حج اش را انجام داده و به خانه رفته است و دارد استراحت می کند و خیالش راحت است.

انسان باید قبل از عاشورا مراقبه داشته باشد که اگر نرسیده است خودش را برساند. و وقتی روز عاشورا می رسد احساس کند که لااقل مثل حُر است، همه چیز را پشت سر انداخته و فارغ از همه چیز است.»[4]

****************************

فهرستی از گامهای «شمریت» و «حریت»

انتخاب با شماست...

«إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»[5]

ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!

*************************

مواظب خوبی‌هات باش!

از بدی هات هم ناامید نشو!

به پشتوانه تجربه تاریخی «شمریت» و «حرّیت»



[1] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم‏19/ 10/ 1386

[2] برگرفته از روز دهم، «شمر کیست؟» صص113-127

[3] الطارق/9

[4] برداشتی از استاد سید مهدی میرباقری

[5] الإنسان/3

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۲۱
سید علی اصغر علوی

باب حسین

حضرت عباس

مُقتَدیاً بالصّالحینَ وَ مُتّبِعاً لِلنَّبیّینَ فَجَمَعَ اللهُ بَینَنا و بَینکَ وَبینَ رَسوله وَ اولیائه

فی مَنازِلِ المُخبتینَ فَاِنَّه اَرحمُ الرّاحمینَ

به ما راه اقتدار بیاموز!

ای آموزگار مهربان عاشوراییان! ای دروازه ورود به کربلا! ای باب حسین!

بی تو هیچ زلال معرفتی با لبانمان آشنا نمی شد.

امروز را در حضور تو در دنیا می نشینیم و شرف هم نشینی خواهیم داشت.

به ما اجازه هم نشینی در آخرت را نیز می دهی؟

برایمان دعا کن!

از رحمت خدا به دور است که تا اینجا از تو بگوییم و دست خالی برگردیم

به حکم "ارحم الراحمین" بودنش ما را خواهد پذیرفت در مجمعی که همه خوبان عالم باشند، رسول و اولیای خدا؛ و تو هم پیاله گردان.

فَجَمَعَ اللهُ بَینَنا و بَینکَ وَبینَ رَسوله وَ اولیائه فی مَنازِلِ المُخبتینَ فَاِنَّه اَرحمُ الرّاحمینَ

دعای تشنه مان را به خنکای آمینی بنواز!

.

کنار دریا بیایی و لب تشنه بمانی؟

کنار باب الحوائج بیایی و دست خالی برگردی؟

حاشا به کرم سقا که همه را سیراب کند، شرمندگی لبان رقیه برایش بس است ...

حرم عباس جایگاه دعاست، دروازه ی حوائج مردم.

این آدابی است که امام صادق علیه السلام آموخته است زائران عمویش را.

راه دعا کردن:

ابتدا مدح و ذکر فضایل عمو، سپس ذکر صلوات، و آن گاه دعا ...

به پشت گرمی دعای امام، این موارد را با ایمان از خدا بخواه، با اطمینان.

شک نکن، دعای امام صادق را بهانه کرده ایم، او اخلاق عمویش را بهتر می داند.

در محضر باب الحوائج باید سنگ تمام گذاشت

هرچند:

"از غلامان شماهم می شود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر ..." (به نقل از وب عطش)

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۴ ، ۰۵:۰۴
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ق.ظ

روشی برای آشنایی با منظومه فکری امام حسین

   تلاشی برای حسینی‌تر شدن و بهانه‌ای برای تربیت؛ ویژه مربیان و متربیان

بهترین تکنیک برای آشنایی با فضای ذهنی یک شخص، در موقعیت او قرار گرفتن است. به عنوان تمرین و انس بیشتر با منظومه فکری حضرت امام حسین از دوستان بخواهید که خودشان را در فضای گفتمانی امام و نظام اندیشه ایشان قرار داده و مبتنی بر آن، سیر نامه‌ها و لحن کلام امام  را حدس بزنند و سپس به آن مراجعه کرده و حدس خود را محک بزنند.

اگر شما به جای امام حسین بودید در هر مورد مواجهه با اشخاص، چگونه پاسخ میدادید؟

امتحان کنید! پیش از مطالعه پاسخهای امام در هر موقعیت، حدس بزنید و سپس پاسخ را ببینید؛ با این حساب، چقدر حسینی تر شده اید؟

(از این پس گفتگوهای امام را از این زاویه ببینید و لذتی مضاعف از انس با کلام معصوم ببرید.)

دریافت متن نامه‌های امام حسین

این روش را برای فهم منظومه فکری ولی زمان هم میتوان به کار برد. بسم الله!

مطلب مرتبط:

منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۰:۰۵
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ

دست دادند ولی دست ندادند

رحمت خدا بر آنان که در تحریم آب، تن به سازش نداده‌اند و از عباس آموخته‌اند که به این سادگی ها عزتشان را معامله نکنند. این پیام حریم عزتمند ابالفضل، علم‌دار رشید دشت کربلا است...

این‌ها شاگردان کلاس کربلای امام حسین اند: دست دادند ولی دست ندادند! در راه حسین دست دادند ولی با دشمن دست ندادند. دستهایش را انداختند اما ندیدند به نشانه تسلیم دستی بلند کند و برای همین است که همیشه پرچمش بلند و در اهتزاز است: رفع الله رایه العباس

علمداری که دست نداد

طرح از برادر عاشورایی مان حاج حسین آقای براتی

"اگر زندگى بخواهد عزّتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل میکنند؛ انسانهایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزّاً، کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّاً؛ فرمولى که انسانهاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب میکنند و اتّخاذ میکنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده‌است. به جاى اینکه به خدا پناه ببرند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى اینکه به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک میشوند براى اینکه براى خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا. این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست". (دیدار رهبری عزیز در روز مبعث)

مطالب مرتبط:

مستکبر هیچ وقت معتدل نیست (شاخص‌های رفتاری مستکبر)

بهترین الگوی استکبارستیزی: دشمن را باید ناامید کرد...(به سبک حضرت ابالفضل العباس)

بررسی شاخص "عزم" در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با رهیافت عاشورایی: مطالعه موردی حضرت ابالفضل‌العباس

مدیر در مدار کربلا: انقلابی یا دیپلمات؟


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۴
سید علی اصغر علوی

پیشنهادی به نام «دیدوبازدید تشکیلاتی» با هدف تولید علم بومی درون‌زا

برای هر کس که  نان گندمی از وادی مدیریت خورده و یا لا اقل در دست مردمانش دیده باشد، دیدار از مجموعه‌های موفق تشکیلاتی، هم فال است و هم تماشا؛ خاصه امروزه که بحمدالله نیاز به فهم تشکیلاتی، عطش بسیاری از مجموعه ها شده است.

مدتی بنا بود این دیدار رقم بخورد...این جا خیمه ای برپاست که راه خودش را پیدا کرده و برای مسائل جاری مجموعه‌ها، ایده‌هایی راهگشا دارد و تاکنون در محورهای متنوعی موفقیت داشته است. چند سطری در هوای این حسینیه کادرساز نوشتن، «خدا قوت»ی است برای اهالی آن.

در بسیاری کارهای فرهنگی حساب‌کتاب ها و دقتها گم شده است اما این جا خیلی حسابها رعایت شده است. دقت هایی از جنس افزایش کاربری فضاها، از زیر پله‌ها تا مهندسی درها و حتی کفشداری و... در اینجا یک سرفصل الهام‌بخش است که هوشمندانه و دقیق حساب شده است. این کار درجا نمی زند چرا که روی قدم هایش محاسبه است.

حرف ها اینجا خیلی مانوس بود. از لحن حکیمانه و صمیمی برادر بزرگوار جناب غلامحسین مردانی عزیز، مروری بر حسینیه گودال قتلگاه خواهیم داشت، هرچند که گرمای لحنی از جنس حنجره خود ایشان میخواهد که از سوز دل، ماجرای این حسینیه را بازگو کند، حسینیه ای که اعتقاد سازندگانش بر این است که: «همه کارها را امام رضا کرد، او نیرو فرستاد وکارها چفت شده» و تاکید میکردند که: «در همه این صفحات این را بنویسید که همه کارها را امام رضا کرد.» تواضع و اخلاص این خادم‌الحسین را باید از نزدیک دید و از لابلای کلامش احساس کرد؛ هر چند جمله ای که گزارش مجموعه را ارائه میداد با این جملات تمام میشد: «این مشق اول بود که نوشتیم شما خط بزنید.» «اینها مشق هایی بود که محضر شما ریختیم و پر غلط هم بود!» «چون در کار امام حسین همه چیز در طبق اخلاص هست این طرح ها را بیان می کنیم تا شما اصلاح کنید آنها را» «من تمام قد در خدمت شما هستم از شستشوی کف یا نوک مناره» و حرفش نهایتا این بود که: «ما به پلوخوری امام حسین رسیدیم! این کار فرهنگی ماست!»

هر چند در فضای ذهنی ما، بیشتر مطالب علمی باید در قالب مقاله ارائه شود تا جدی گرفته شود ولی باید باور کرد که گزارش‌های موردکاوانه مدیریتی هم سهم بزرگی در ایجاد نگرش و افزایش انگیزش برای اقدامات تشکیلاتی دارد و اصلا علم بومی و درون‌زایی که باید کشف کرد و به آن رسید یعنی همین!

دید و بازدید فردی و خانوادگی برای ما فرهنگ شده است، اما در این میان، امروز نیازی به نام «دید و بازدید تشکیلاتی» نیز احساس میشود؛ نیازی با هزار و یک دلیل! با هدف شناخت از ظرفیتهای یکدیگر، تکمیل و تقویت یکدیگر، همدلی، افزایش صمیمیت و نتیجتا انسجام و هم‌افزایی و تشکیل جبهه واحد علمی فرهنگی.

در این دیدار که در حسینیه گودال قتلگاه رقم خورد از هر دری سخنی رفت! و شبی که با محوریت یاد امام حسین و در هیات او باشد باید هم، چنین باشد. هر چند این گزارش‌واره مجددا بازنویسی و تبویب شده تا به ساختار فعلی رسیده است، اما سعی شد برای حفظ لطافت و گرمای لحن بحث و نیز درگیر شدن بیشتر ذهنها و همراهی دلها، با همان ادبیات ارائه شود، چرا که ادبیات ویژه ای را در دل خود ایجاد کرده است و برای بیان افقهایی تازه تقدیم میشود:

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۹
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۴۱ ب.ظ

درسی که از محضر ابوترابی آموختم: علم باید زلال باشد

مقتل‌شناسی3

مردی که با نام ارباب، دردهایش را فراموش کرد

این روزها حال این مرد بزرگ روبه‌راه نیست... در بخش مراقبت‌های ویژه، کسی روزگار می‌گذراند که صدایش برای مردمان دیار دارالعباده و دارالعلم یزد آشناست: همان حاج‌آقاابوترابی که عمرش را در پاسخ به مسائل شرعی گذرانده است؛ صدای ماندگاری که احکام شرعی را در رسانه به جان تشنه مردم می‌رساند ولی در ورای این شهرت، که همگان، او را بیشتر به همین می‌شناسند، حرف‌هایی از جنس تاریخ اسلام هم دارد بخصوص بحث شناخت مقاتل. علاقه وافر او به مطالعه و اندیشه مثال‌زدنی است...

زیر دستگاه دیالیز و در معیت آقازاده‌شان به دیدار رفتیم. برایشان قدری تربت قتلگاه تحفه بردیم. همین که نام امام حسین و تربت قتلگاه آمد وجود این مرد، بارانی شد! و شروع کرد به گریستن، از حضرت حسین برایمان گفت. داستان مجنون و یافتن قبر لیلی از روی بوییدن جابه‌جای خاک بیابان را گفت...می‌گفت و می‌سرود و از حسین می‌گفت...با اشکی که سراسر، شور و وجد عارفانه بود. آقازاده‌شان می‌فرمود: در این دوسه روز و خاصه امروز از شدت درد به خود می‌پیچیدند اما همین که نام ارباب بی‌کفن آمد نشاط و شادابی آمیخته با حزن را می‌شد حس کرد...

فهمیدم که روح او از همه ما سالم‌تر است! به علم و معرفت این مرد بزرگ غبطه خوردم و به این چند لحظه‌های در کنارش بودن، افتخار کردم. علم و عالم باید زلال باشد. برای باسواد شدن باید اول از همه نورانی بود، با صفا بود، زلال بود، باید مثل ابوترابی بود! زلالِ زلال، طوبی له!

برای شفای‌شان حمدی بخوانیم...

مطلب مرتبط: حاشیه‌ای از درس مقتل‌شناسی آیت‌الله ابوترابی (نشست اهالی باغ سیب)

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۴۱
سید علی اصغر علوی

 

عاشورا الگوی بی‌بدیل هستی است و امام عاشورا در تمام عصرها و مصرها شبیهی برای یارانش ندید. این الگو میتواند الگوی اصحاب المهدی نیز باشد. حبیب، افضل شهدای غیر بنی‌هاشم است. در این اثر، حبیب را به عنوان شاخص «اصحاب الحسین» باید دنبال کرد؛ «اصحاب الحسین»ی که بهترین الگوی «اصحاب المهدی» هستند. هشت محور و شاخص وجودی حضرت حبیب برای سرمشق شدن!

جلوه قرآنی حبیب (حبیب قرآنی)، جلوه تبلیغی حبیب (حبیب مبلغ)، جلوه دین‌شناسی حبیب (حبیب فقاهت)، جلوه تشکیلاتی حبیب (حبیب تشکیلات) و...

الی الحبیب جلد

 

گذری بر یکی از فصول هشتگانه اثر «...الی الحبیب»: حبیب تشکیلات

تشکیلاتی عمل کردن یکی از وظایف امروز هر فرد است. امروزه اگر بخواهی فردی عمل کنی نمی توانی آن کاری که انجام می دهی را درست انجام دهی.

در ضرورت تشکیلات گفته اند که کارها منسجم می شود، از موازی کاری ها جلوگیری می شود و.....

مقام معظم رهبری و بزرگان دیگری چون امام موسی صدر  و شهید بهشتی تاکید زیادی بر تشکیلاتی کار کردن می کردند. مدیران، فرماندهان و دیگر کسانی که مسئولیت های مدیریتی دارند باید از کار تشکیلاتی آگاه باشند تا بتوانند مسئولیتشان را به خوبی انجام دهند. 

حبیب ابن مظاهر به عنوان یک فرمانده در کربلا و فردی که تکیه گاه برای امام و اصحاب بود بهترین فردی است که می توان از او نکات تشکیلاتی را فرا گرفت. اگر حبیب که غرق در حسین است اسوه تشکیلاتی ما باشد، تشکیلات ما نیز غرق در حسین می شود و تشکیلاتی حسینی عاشورایی خواهیم داشت.

به امید تشکیلات عاشورایی حسینی...

***

سرفصلهای بحث: «حبیب تشکیلاتی»»  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۸
سید علی اصغر علوی

روضه‌های حضرت عباس محل تربیت سربازان ولایت‌مدار امام زمان است و این راز آن علقه‌ای است که امام عصر به شخصیت کادرساز آخرالزمانی عمویش و مجالس و روضه‌های تشکیلاتی او دارد...

جای خالی عباس پر شدنی نیست، اما باید کاری کرد...

جلد جای خالی عباس

 

نام‌ها گاه، سلسله صفات و شبکه فضیلت‌ها را تداعی می‌کنند و در این میان هیچ نامی را نمی‌شناسم که شکوه و شوکت نام عباس یافته باشد، نامی رشک‌انگیز و اشک‌انگیز، رشک همه خوبان در عرصه رستاخیز و اشک همه آنان که به شوق می‌گریند و جلال و جمال ابوالفضلی را ادراک می‌کنند.

تنها توصیف عباس‌شناس بزرگ، موعود عصرها و نسل‌ها کافی است که دریابیم این قله رازناک و این اقیانوس کران‌ناپیدا را نمی‌توان با پیمانه حقیر واژه‌ها شناخت:

السَّلَامُ عَلَى ابی الفَضْل العباس‌بن‌امیرالمؤمنین، الْمِوَاسِی‏ أَخَاهُ‏ بِنَفْسِهِ، الْآخِذِ لِغَدِهِ مِنْ أَمْسِهِ‏، الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی، السَّاعِی إِلَیْهِ بِمَائِهِ، الْمَقْطُوعَةِ یَدَاه‏...(المزار الکبیر ص 486. و اقبال الاعمال ج 3. ص 71.)

سلام بر فرزند برومند علی، ابوالفضل العباس که غم‌خوار و غم‌گسار و جان‌نثار برادر بود و دیروزش را به پای فردایش قربانی کرد. فدایی و نگهبان و پاسدار امام بود، آب (آبرو) به کربلا بخشید و دستان بریده‌اش (پیوندگاه کربلا و تاریخ شد.)

در این سلام، عباس‌بن‌علی گفته نشده، عباس‌بن‌امیرالمومنین، طلیعه سلام است و این نسبت، خود گویای چه دقائق و لطایفی است که تنها اهل بصیرت و معرفت می‌فهمند.

در سلام موعود، عباس «مُواسی» است و مواسی، کسی است که اندوه خویش را در اندوه دیگران گم می‌کند و محور «خود» را به پاس‌داشت ناز و نیاز دیگران می‌گسلد و در این میانه «خویشتن» نمی‌خواهد و نمی‌بیند و عباس در «حسین» گم شده است و همه، او می‌بیند و او می‌خواهد، حتی در موج‌خیز علقمه، تصویر حسین فراچشم اوست که می‌گوید: هذا حسین شارب المنون.

در حلقه مدیریت عاشورا، در جنگ روانی دشمن، در شیهه و قهقهه و تمسخر و شماتت و دشنام و غبارخیزی اسب‌های مهاجم، خیمه‌ها به برکت «مواسی» خویش –عباس- آرام می‌شوند و در میدانی که از غبار «تار» شده است، چشمان حسین، عباس می‌جوید و صدا می‌زند: بنفسی انت یا اخی و پاسخ می‌یابد: لبیک سیدی، لبیک مولای و به تعبیر مکاشفه‌ای شاعر در «کدر العجاج» عاشورا ماهتاب کربلا، تاریکی می‌شکند و ظلمت می‌زداید. (والشمس فی کدر العجاج لثامها)

چه مدیریتی بر زمان دارد عباس! از دیروز برای فردا می‌گیرد و لحظه‌هایش را برای اکنون هزینه نمی‌کند، همه فردا مال اوست چون همه دیروز و امروزش را می‌بخشد و به تعبیر شگفت خودش در علقمه «انی اُحامی ابدا عن دینی» او در ابدیت جاری است و ابدیت جرعه‌نوش مشک زلال اوست. جرعه‌نوش مشکی که تشنگی دیگران دید و لب‌های ترک‌بسته خویش را در محرومیت علقمه جا گذاشت تا همه «لب‌های حق‌گو» او را بخوانند و نام او تبرک لب‌ها و آبروبخش زبان‌ها و زمان‌ها باشد.

ابوالفضل «مدیر مستمر تاریخ» است، مدیر ابدی انسان، چراکه «زمان» خود را به فردا بخشید و پروای دیروز و امروز نداشت. شگفتا عباس که به پاس این مدیریت هرچه فرداتر می‌شود از او بیش‌تر می‌گویند و در فردای ناگزیر قیامت چنان بشکوه می‌آید که غبطه، سهم همه چشم‌ها و لب‌ها می‌شود! (بخشی از مقدمه استاد دکتر محمدرضا سنگری)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۹
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۹ ب.ظ

الی الحبیب: سرمشق‌هایی برای حبیب شدن

 

در فقه گفته می شود آب قلیل اگر به کر متصل باشد دیگر حکم آب کر را دارد. اصحاب هم اینگونه بودند: خود را به اقیانوسی وصل کردند که برای همیشه حضور دارد، پس آن ها هم حضورشان همیشگی است. این سرّ جاودانگی اصحاب امام حسین(ع) با خود امام است.

اما چرا از بین اصحاب، حبیب را گلچین کرده ایم؟!

الی الحبیب جلد 

 

پیش درآمد

خوشا به حال اصحاب امام حسین علیه السلام که در اردوگاه حسینی قرار گرفتند. در حیاتشان با حسین بودند و در مماتشان با حسین هستند . هرکس به امام حسین (علیه السلام)سلام می کند به شما اصحاب هم سلام می کند؛ بعد از اینکه «السلام علیک یا ابا عبدالله» می گویی بلافاصله بعد از آن سلام بر اصحاب می دهی ( وعلی الارواح التی حلت بفنائک).

اصحاب بهترین وسیله ارتباط با امام هستند. بهترین مسیر برای وصول به امام عاشقان، اصحابش که عاشقش بودند، هستند. باید از اصحاب درس آموخت، چه درسی؟ در جواب می گوییم هزاران درس! ولی مهم ترین درسی که می توان آموخت، معیت با امام است. اصحاب یک لحظه، هم نفسی و معیت با امام را ترک نکردند. و این معیت باعث شد که هم در دنیا در حرم اربابشان باشند و هم در بهشت مصاحب امام در بهشت باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۹
سید علی اصغر علوی