اینجا "باغ سیب" است، مجلس حضرت سیدالشهداعلیهالصلاهوالسلام
معرفی مجموعه کتابچههای «باغ سیب»: درنگهایی در سبک زندگی عاشورایی
با تشکر از همت دوستان نشریه قبیله هابیل، خاصه برادر عاشوراییمان آسد طه باقیزاده
کتاب
بعضی کتابها را باید داشت، بعضی کتابها را باید هدیه داد، بعضی کتابها را باید خواند، بعضی کتابها را باید همراه خود همهجا برد، و بعضی کتابها را باید خورد!
شاید عجیب باشد که گاهی پیش میآید کتابی به درد همه اینکارها بخورد. خوراک خواندن است، یک هدیه خیلی خوب است، در جیبهایت جا میشود تا حرفهایش را مدام برایت یادآوری کند، اگر نداشتهباشیش انگار یک چیزی در قفسه دوستداشتنیهات کم داری، و آنقدر شیرین است که خوردنی است!
خوردنی
بعضی خوردنیها، شیریناند، ولی مضر. بعضیها تلخند ولی مفید. بعضیها تلخند و بیخاصیت و البته بعضیها شیریناند و مفید، مثل عسل.
کتابها هم گاهی همینجورند؛ شیریناند، و در عین شیرینی پر از مغز و محتوی. شبیه عسل که شفاست برای همه مردم. مزهاش اگر پای دندانت بنشیند، دیگر نمیتوانی رهایش کنی. هر روز باید بروی سراغش. شیرینیها فقط در خوردنیها و کتابها خلاصه نمیشوند. گاهی شیرینیها برای دل توست، نه شکمت! مثل یک سخنرانی شیرین، یک کتاب شیرین، و یا یک کلاس درس شیرین.
کلاس درس
بعضی کلاسها خیلی پربارند، اما خستهکننده و ملالآور، بعضی کلاسها بیبارند و چیزی دست مخاطبشان نمیدهند، اما نشاط دارند، پای آن کلاس خسته نمیشوی. بعضی کلاسها هیچ کدام را ندارند که تکلیفشان روشن است، و البته هستند کلاسهایی که هر دو را دارند، اگرچه کم پیدا میشوند!
کتابهایی هم هستند که مثل کلاسهای دسته آخر، اگر اولش پای حرفهای معلم بنشینی، تا آخرش میمانی، و گذر زمان را هم حس نمیکنی. کلاسهای عاشورایی همه اینگونهاند. و اینبار دعوتت کردهایم برای شرکت در کلاسی از این جنس، که در یک باغ با صفای بهشتی برگزار میشود. باغ سیب!
باغ
بعضی باغها با صفا هستند، شاخسار درختانش، سایه دلپذیری بر سرت میافکند و نسیم از لابهلای برگها تصفیه میشود و لطافت مطبوعی پیدا میکند، اما درختانش میوهای ندارند، سوی دیگر باغهایی هستند که پر از میوهاند و درختان پربار و پرثمر دارند، اما تفرجگاه نیستند و ساعتی اگر درآن پرسه بزنی خسته میشوی. باغ سیب، اما هر دو را دارد، خصوصاً این باغی که ما تو را به آن دعوت کردهایم؛ باغی بهشتی که هم خاطرت را صفا میدهد، و هم پر است از بار معرفت برای دلت.
باغ سیب ما، نسیمی دارد پر از عطر کربلایی ناب. و ثمری دارد برای قلبی که تشنه معرفت باشد. چنان که تا درکش نکنی، ندانی! « باغ سیب» مجموعهای است از شش کتاب کمحجم ولی پر از محتوا، مجموعهای از عشقها و نفرتهای مقدس، مجموعهای از آموختنیهای مدرسه کربلا، مجموعهای پر از جملههای خیلی کوتاه، و مفاهیم خیلی بلند. مجموعهای برای هر دلی که دوست دارد هر روز بیش از پیش بوی عطر کربلا بگیرد.
شش کلاس درس شیرین در یک باغ بهشتی
«راه عباس شدن»، «رفاقت به سبک حبیب»، «رقابت به سبک حبیب»، «تا خدمت حسین»، «وفا به رنگ کربلا»، «ولعنالله شمرا».
اینششتا نام کتابهاست. هرکدامشان را کف دستت بگیری از دستت بیرون نمیزند! راحت در جیبهایت جا میشود تا برای نخواندنش هیچ بهانهای نداشتهباشی - اگرچه آنقدر شیرین و روان است که جایی برای بهانهگیری نمیماند!
هر صفحه را با یک نفس عمیق میتوانی بخوانی و نفست را آبرومند کنی به ذکر اباعبدالله، و بیاموزی راه و رسمهای حسینی شدن و حسینی ماندن، و پای درسهای وفاداری بنیشینی، و از شاگردان مکتب کربلا، درسهای حیاتی بیاموزی، و لعن کنی دشمن حسین را، و یادبگیری که چهطور مراقبت کنی از یزیدی شدن.
حجت الاسلام سیدعلی اصغر علوی، با قلمی جذاب و بدیع، در «راه عباس شدن» تو را به تأمل وامیدارد پیرامون زیارت حضرت عباس ابن علیعلیهالسلام، در «رفاقت به سبک حبیب»، آداب رفاقتهای کربلایی را در آیینه حضرت حبیببنمظاهر تماشا میکنی؛ «رفاقتها کاش رنگ کربلا داشتهباشد، کاش همه حبیب باشند، رفیق!»
در «رقابت به سبک حبیب»، از جناب حبیب میآموزی رسم مسابقه را، کجا باید سبقت گرفت، کجا باید سرعت گرفت، و کجا باید از سرعتگیرها گذشت. و میفهمی «لیاقت رسیدن به امام را کسانی یافتهاند که اهل رقابت باشند، رقابت به سبک حبیب.»
در «تا خدمت حسین» یاد میگیری که نوکری آدابی دارد، و آن آداب را میآموزی. خادمی حضرت ارباب چگونه است و چیست؟ وظیفهی خادم چیست؟ جایگاهش کجاست؟ چه خصلتی به او چنین شأنی بخشیده؟ چه امتیازی دارد؟ مزدش چیست؟ و اصلاً یک خادم حسینی چه باید داشتهباشد و چه نباید داشتهباشد. همقدم میشوی با غلام سیاه اباعبدالله، حضرت جون؛ که رسم خدمت را تمام به جا آورد و در کربلا به آرزویش رسید.
در «ولعنالله شمرا»، برایت دوره کارگاهی شمرشناسی میگذارد، تا بشناسی دشمن را؛ و ویژگیهایی که سرباز امیرالمومنینعلیهالسلام و جانباز نبرد صفین را تبدیل کرد به قاتل حسینبنعلیعلیهماالسلام. و بدانی کدام خصلتها بود که عاقبتْ چنان شقاوتی برای شمر رقم زد. میخوانی و تأمل میکنی، و تأمل میکنی تا مبادا ناخواسته نسبت تو و امام زمانت شبیه شمر شده باشد و خدایناکرده خودت غافل باشی.
حق بده که گزاف نیست اگر بگوییم فردا برای خواندن «باغ سیب» دیر است، کار واجب را به فردا نینداز! خالی از لطف هم نیست اشاره کنیم که این شش مجموعه در یک جعبه خوشاندازه، میتواند هدیه محرّمیِ خوبی باشد برای همیشه هر دلی که شور و شعور حسینی را همراه هم دغدغه دارد.
و یک نشانی هم از چشمه
بگذار حالا که چند جرعه زلال بهشتی تعارفت کردهام، دستت را بگیرم و ببرمت سر چشمه، تا هر وقت دلت هوای این آبادی کرد، راه را خودت بلد باشی. آسیدعلی اصغر علوی خیمهای مجازی برپا کرده است برای عاشقان ارباب. اسم وبلاگش هم هست مدیر در مدار کربلا و نشانیاش هم: modirekarbala.ir. آنجا هم از یادداشتهای نگارنده پیرامون آموزههای عاشورایی استفاده میکنی و هم فرصت ارتباط با نویسنده و پرسش و پاسخ یا نقد و نظر برایت فراهم است.
ناگفته نماند که این شش کتاب، اعضای منتخبی هستند از مجموعه «زیر خیمه حسینعلیهالسلام»، که کتابهای کاربردی عاشوراست، از شهدا تا سیدالشهدا؛ که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادقعلیهالسلام منتشر شده. شاید روزی توفیقی شد، دیگرانِ این خانواده را هم مفصل برایت معرفی کردیم.