مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۳۷ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: ...تا زندگی به سبک حسین» ثبت شده است


مجموعه مروری مختصر از اشارات عاشورایی برای بحث جمعیت و نسل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۹
سید علی اصغر علوی

معرفی مجموعه‌ کتاب‌چه‌های «باغ سیب»: درنگهایی در سبک زندگی عاشورایی

Slide13

با تشکر از همت دوستان نشریه قبیله هابیل، خاصه برادر عاشورایی‌مان آسد طه باقی‌زاده

کتاب

بعضی کتاب‌ها را باید داشت، بعضی‌ کتاب‌ها را باید هدیه داد، بعضی کتاب‌ها را باید خواند، بعضی کتاب‌ها را باید همراه خود همه‌جا برد، و بعضی کتاب‌ها را باید خورد!

شاید عجیب باشد که گاهی پیش می‌آید کتابی به درد همه این‌کارها بخورد. خوراک خواندن است، یک هدیه خیلی خوب است، در جیب‌هایت جا می‌شود تا حرف‌هایش را مدام برایت یادآوری کند، اگر نداشته‌باشی‌ش انگار یک چیزی در قفسه دوست‌داشتنی‌هات کم داری، و آن‌قدر شیرین است که خوردنی است!

 

خوردنی

بعضی خوردنی‌ها، شیرین‌اند، ولی مضر. بعضی‌ها تلخند ولی مفید. بعضی‌ها تلخند و بی‌خاصیت و البته بعضی‌ها شیرین‌اند و مفید، مثل عسل.

کتاب‌ها هم گاهی همین‌جورند؛ شیرین‌اند، و در عین شیرینی پر از مغز و محتوی. شبیه عسل که شفاست برای همه مردم. مزه‌اش اگر پای دندانت بنشیند، دیگر نمی‌توانی رهایش کنی. هر روز باید بروی سراغش. شیرینی‌ها فقط در خوردنی‌ها و کتاب‌ها خلاصه نمی‌شوند. گاهی شیرینی‌ها برای دل توست، نه شکمت! مثل یک سخنرانی شیرین، یک کتاب شیرین، و یا یک کلاس درس شیرین.

 

کلاس درس

بعضی کلاس‌ها خیلی پربارند، اما خسته‌کننده و ملال‌آور، بعضی کلاس‌ها بی‌بارند و چیزی دست مخاطبشان نمی‌دهند، اما نشاط دارند، پای آن کلاس خسته نمی‌شوی. بعضی کلاس‌ها هیچ کدام را ندارند که تکلیفشان روشن است، و البته هستند کلاس‌هایی که هر دو را دارند، اگرچه کم‌ پیدا می‌شوند!

کتاب‌هایی هم هستند که مثل کلاس‌های دسته آخر، اگر اولش پای حرف‌های معلم بنشینی، تا آخرش می‌مانی، و گذر زمان را هم حس نمی‌کنی. کلاس‌های عاشورایی همه این‌گونه‌اند. و این‌بار دعوتت کرده‌ایم برای شرکت در کلاسی از این جنس، که در یک باغ با صفای بهشتی برگزار می‌شود. باغ سیب!

 

باغ

بعضی باغ‌ها با صفا هستند، شاخسار درختانش، سایه‌ دلپذیری بر سرت می‌افکند و نسیم از لابه‌لای برگ‌ها تصفیه می‌شود و لطافت مطبوعی پیدا می‌کند، اما درختانش میوه‌ای ندارند، سوی دیگر باغ‌هایی هستند که پر از میوه‌اند و درختان پربار و پرثمر دارند، اما تفرج‌گاه نیستند و ساعتی اگر درآن پرسه بزنی خسته می‌شوی. باغ سیب، اما هر دو را دارد، خصوصاً این باغی که ما تو را به آن دعوت کرده‌ایم؛ باغی بهشتی که هم خاطرت را صفا می‌دهد، و هم پر است از بار معرفت برای دلت.

باغ سیب ما، نسیمی دارد پر از عطر کربلایی ناب. و ثمری دارد برای قلبی که تشنه معرفت باشد. چنان که تا درکش نکنی، ندانی! « باغ سیب» مجموعه‌ای است از شش کتاب کم‌حجم ولی پر از محتوا، مجموعه‌ای از عشق‌ها و نفرت‌های مقدس، مجموعه‌ای از آموختنی‌های مدرسه کربلا، مجموعه‌ای پر از جمله‌های خیلی کوتاه، و مفاهیم خیلی بلند. مجموعه‌ای برای هر دلی که دوست دارد هر روز بیش‌ از پیش بوی عطر کربلا بگیرد.

 

شش کلاس درس شیرین در یک باغ بهشتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۸
سید علی اصغر علوی

 

راز دیدار علم نگاهی به عنوان بصری

 

کشف حلقه‌های مفقوده

پرسیده بود: در این اتاق غیبت شده؟

-بله، چطور؟

-پس در این اتاق دیگر نمی‌شود درس خواند!

چه نسبت مبهمی است بین غیبت کردن در یک اتاق و درس خواندن؟ چه تعارضی بین این دو وجود دارد؟

حدیث عنوان بصری، کلیدِ فهمِ این نسبت‌های پنهان و مبهم است، راه حل درک این حلقه‌های مفقوده همین جاست.

غیبت از جنس سیاهی و کدورت و ظلمت است و علم از جنس نور، و این دو با هم معارض‌اند.

پس اتاقی که منظومه‌ای هماهنگ با نورانیت علم ندارد مانند اتاق گناه‌آلود شب‌زده‌ای که در آن غیبت شده لیاقت درس خواندن ندارد و مطالعه در آن به کمال خود نخواهد رسید. صدر و ساقه باید با هم سنخیتی داشته باشند.

گناه نسبتی وارونه و کاهش‌گرا با علم دارد. به همان نسبت امور نورانی ومعنوی هماهنگ با علم‌اند و عامل هم‌افزای همدیگرند. این‌ها همان حرف تازه مکتب اهل بیت است و الا بقیه نکات را که دیگران هم گفته‌اند.

نسبت هم‌افزای توسل و زیارت با ورود در علم را در حدیث عنوان بهتر می‌توان حس کرد. خاصه که خود عنوان بصری با همین توسل و زیارت لیاقت رسیدن به آستان امام را پیدا کرد. طلیعه حدیث را دوباره باید دید:

رجوع کنید به سرفصل: "زیارتی به قصد علم"

{فدخلت مسجد الرّسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّمت علیه، ثمّ رجعت من الغد إلى الروضة و صلّیت فیها رکعتین، و قلت أسألک یا اللّه یا اللّه! أن تعطف علیّ قلب جعفر و ترزقنی من علمه ما أهتدی به إلى صراطک المستقیم}

یک سوال:

در اتاقی که غیبت شده است نمی‌شود خوب درس خواند، کدورت آن مانع فهم بهتر است...

به عکس در اتاقی که روضه سراسر نور حضرت ارباب خوانده باشند آن‌جا چطور؟

شما بفرمایید آیا بهتر می‌شود درس خواند، آیا؟!

گریه بر حضرت ارباب سراسر نور است... (برگرفته از "راز دیدار علم" دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری، صفحه115)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۳ ، ۰۹:۱۵
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

خلاقیت در آفرینش سلاح

کربلا، الگوی عزم در شکستن بن‌بست‌ها

سال‌های دور تتبعی در فلسفه‌های هنرهای رزمی داشتم و بعضی از کتابخانه‌های دیارمان (مانند کتابخانه شرف‌الدین‌علی‌یزدی، وزیری و...) را به تفصیل مورد کنکاش قرار داده بودم...

اخیرا توفیق مجددا یار شد و به صورت نسبتا متمرکز، کتب رزمی کتابخانه وزیری یزد (که بزرگترین کتابخانه یزد میباشد) بررسی شد و رهاورد مطالعات منابع (اعم از کتاب و جزوه و پایگاه مجازی و...) به همراه تاملاتی چند، سطوری است به زودی منتشر خواهد شد. ذکر این نکته هم ضروری است که برای اهالی رشته‌‎هایی مثل رشته مدیریت، نسبت مفاهیم رزمی و جنگی با سرفصل‌های رشته‌هایی مثل استراتژی، تحقیق در عملیات و ...آشناست و اصلا بسیاری از اصطلاحات این رشته‌ها وام‌دار صحنه‌های عملیات‌های جنگی است...

در یکی از کتاب ها بحثی با عنوان "سلاح‌های ابتکاری" در کانگ‌فو‌توآ" آمده بود که یادآور نکاتی بود:

«اگر فردی دوره های سلاح‌های رسمی در کانگ‌فو‌توآ  را به پایان برساند موظف به ابداع سلاح‌های جدید و پیاده نمودن آن بر محور فرم تکنیکی کانگ فو به وسیله اندیشه توانای خود است.

یکی از خصوصیات مهم و بارز کانگ فو، دینامیزم و پویایی آن می‌باشد یعنی هیچ‌گاه از حرکت نمی‌افتد، حدود و مرز نمی‌شناسد و پویا و در حرکت همیشگی است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۱۹
سید علی اصغر علوی


صفات زشت کوفیان منحصر در «بی‌وفایی» نبوده است، حضرت زینب(س) صفات پایه‌ای کوفیان را بیان فرموده‌اند: اینجا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۰
سید علی اصغر علوی

سبک زندگی عاشورایی: زندگی مبتنی بر نشاط جهادی برخواسته از مسئولیت‌پذیری

سر کلاس زیارت‌نامه ها و مقاتل: این جلسه "زیارة الشهداء الخارجة من الناحیة المقدسة" منسوب به سال252 هجری

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ‏ قَتِیلٍ‏ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ‏، مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 487)

پایین پا علی اکبر حسین

چرا اولین شهید بنی‌هاشم باید علی‌اکبر باشد؟ راز پیش‌گامی این جوان را در چه می‌توان جستجو کرد؟ شاخص اصلی این جوان عاشورایی برای الگوگیری در حوزه رفتار چیست؟

حضرت علی اکبر سلام‌الله‌علیه از منظر رهبر معظم انقلاب:

"هر کدام از اصحاب و یاران امام حسین علیه‌السّلام برای رفتن به میدان جنگ و مبارزه کردن اجازه می‌خواستند، امام به سرعت اجازه نمی‌داد. بعضیها را ممانعت می‌کرد؛ به بعضی می‌گفت که اصلاً از کربلا برگردید و بروید. او با جوانان بنی‌هاشم و اصحاب خود، چنین رفتار می‌کرد. اما علی‌اکبر - جوان محبوب و فرزند عزیزش - که اجازه میدان خواست، امام یک لحظه هم درنگ نکرد و به او اجازه داد. این‌جا می‌شود معرفت پسر و عظمت مقام پدر را فهمید.

تا وقتی اصحاب بودند، می‌گفتند جانمان را قربان شما می‌کنیم و اجازه نمی‌دادند کسی از بنی‌هاشم - فرزندان امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السّلام - به میدان جنگ بروند. می‌گفتند اوّل ما می‌رویم و کشته می‌شویم، اگر بعد از کشته شدن ما خواستید، آن وقت به میدان بروید. وقتی که نوبت به جانبازی و شهادت بنی‌هاشم رسید، اوّل کسی که درخواست اجازه برای میدان می‌کند، همین جوان مسؤولیت‌شناس است؛ او علی‌اکبر، پسر آقا و پسر امام و از همه به امام نزدیکتر است، پس برای فداکاری از همه شایسته‌تر است. این هم یک مظهر امامت اسلامی است؛ این‌جا جایی نیست که دنیا، منافع مادّی، سود اقتصادی و شهوات نفسانی تقسیم کنند؛ این‌جا مجاهدت و سختی است؛ اوّل کسی که داوطلب می‌شود علی‌بن‌الحسین، علی‌اکبر است. این، معرفتِ این جوان را می‌نمایاند و امام حسین هم عظمت روحی‌اش را در مقابل این کار نشان می‌دهد و به مجرّد این‌که او درخواست می‌کند، امام حسین علیه‌السّلام هم اجازه می‌دهد که به میدان برود.
اینها برای ما درس است؛ همان درسهای ماندگار تاریخ، همان چیزهایی که امروز و فردا، بشریت به آنها نیازمند است ".(بیانات معظم له در فروردین1381)

گذرواژه الگوی عاشورایی پیش‌رفت: این‌جا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۷
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ

مدیریت جهادی در آینه اهل‌بیت با نگاهی به زندگی شهدا

 تشکر ویژه از برادر بزرگوار جهادگرمان حضرت حجت‌الاسلام زندیه زید نوره که باعث خیر بوده و هستند...

 

اگر مدیریت جهادی یا همان «کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت» حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد. (23/10/92)

 

مدیریت جهادی: کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت

مفهوم و ارکان مدیریت جهادی

1.       در مقابله با دشمن

2.       تلاش مجاهدانه

3.       نیت الهی

4.       مبتنی بر علم

·         علم

·         تجربه

5.       مبتنی بر درایت

 

یک شرط جهاد، این است که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۳
سید علی اصغر علوی

سبک زندگی عاشورایی: زندگی مبتنی بر عزم

سر کلاس زیارت‌نامه ها و مقاتل: این جلسه "زیارت‌نامه حضرت عباس علیه‌السلام"

پیام بزرگ کربلا: در نداشتن‌ها هم می‌توان حماسه آفرید اگر اهل "عزم" باشیم.

تحلیل تاریخ عزم حضرت به روایت عاشورا:

تهدید1: عطش

تهدید2: خستگی

تهدید3: جراحت زیاد

تهدید4: از دست دادن دست راست

تهدید5: از دست دادن دست چپ

تهدید6: از دست دادن بینایی

تهدید7: ...

همیشه می‌توان برای امام حسین  کار کرد حتی در بی‌دستی...

دو شعار زیارت حضرت عباس:

اول: "أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْکُلْ ": گواهی می دهم که براستی تو سستی نکردی و سر نتافتی ...کوتاهی نکردی و شانه خالی نکردی...

دوم: "...وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ" : و نهایت تلاش خود را در این راه بذل کردی.

از میان اصحاب امام حسین، ابالفضل العباس به تنهایی می‌تواند ملتی را به کمال پیشرفت نایل کند

شیوه زندگی سراسر عزم و اراده او در این دو عبارت خلاصه می‌شود: اولی در بعد سلبی و دومی در بعد ایجابی

 

تذکار: برای گذر از حکمت نظری به حکمت عملی، توجه و دقت بر یکی از این دست موارد عاشورایی و الگوهای موجود در کربلا کافی است. از نداشته‌ها می‌توان داشته‌هایی به بلندای یک تاریخ داشت.

 


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۲ ، ۰۸:۵۳
سید علی اصغر علوی

با تشکر از اشاره برادر‌بزرگوار‌حضرت‌حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین دکتر‌سید‌منذر‌حکیم، (مدیر کل پژوهش مجمع جهانی اهل بیت و عضو هیئت علمی معاونت بین‌الملل بعثه مقام معظم رهبری و پایه‌گذار گروه علمی تربیتی "فقه خانواده" در جامعة المصطفی العالمیة)  که با زاویه نگاهشان نظام جدیدی به فیش‌های پراکنده عاشورایی‌مان دادند:

تاکنون صرفا با سوز و گداز این تعبیر را از مقاتل شنیدیم: "امام به همراه خانواده‌اش به کربلا آمد"، اما چرا امام حسین خانواده‌اش را با خود همراه کرد؟

اصلا چرا همه ائمه باید از یک خانواده باشند؟ ظاهرا از پدر و مادری معصوم و خانواده‌ای نورانی زمینه و بستر بهتری برای این اتفاق مبارک و امتداد امامت فراهم است: آغاز دریچه‌ای برای ورود به بحث خانواده در کلیدواژه "اهل بیت"

v      در زیارات بر روی این مفهوم تکیه می‌کنیم، شهادت می‌دهیم بر پاکی امام و این که از یک دامن پاک تربیت شده بود، نتیجه این تبار پاک هم پاکی و سلامت زمین مبارکشان شد: "أَشْهَدُ أَنَّکَ طُهْرٌ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طَاهِرٍ مُطَهَّرٍ طَهُرْتَ- وَ طَهُرَتْ أَرْضٌ أَنْتَ بِهَا وَ طَهُرَ حَرَمُک‏"( کامل الزیارات، النص، ص: 235)

آری انسان سالمی که در خانواده سالمی تربیت شده محیط را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و پدیده‌های پیرامونی را هم سالم‌سازی می‌کند.

v      سرآغاز زیارت عاشورا سلام بر جزء جزء خانواده و سلاله امام حسین است، شناسنامه‌ای در قالب زیارت‌نامه:" السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِین"‏ این است عقبه نورانی بزرگ عاشورا آفرین، حضرت حسین علیه‌السلام.

v      در سمت مقابل، در زیارت عاشورا هم سخن از تبار و دودمان است نه یک شخص. این خانواده‌ها هستند که ایفا‌گر این نقش تربیتی(مثبت یا منفی) هستند: خاندان و آل‌زیاد و آل‌مروان:"  فَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَة... آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة " این جا نیز ردپای نقش خانواده قابل توجه است. بررسی مجدد قاتلان امام و اشقیای صحنه کربلا از این دریچه مهم می‌نماید: بررسی فضای تربیتی خانوادگی آن‌ها و نیز بحث محیط رشد آنها ظرفیت‌های جدیدی برای پژوهش ایجاد می‌کند.(فتأمل!)

v      امام در سخن معروف خود پس از جمله معروف " هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ " به سرفصل مهمی اشاره می‌کند: این خانواده و تربیت عاشورایی حسین است که به او این احساس عاشوایی و انقلابی را هدیه داده است، حسین هر چه دارد از تربیت خانوادگی و دامن‌های پاک است و در سمت مقابل یک ناپاک فرزند یک ناپاک:" اى عصرها و نسل‏ها! بهوش که این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است: بر سر دو راهى ذلّت پذیرى و تسلیم خفّت‏بار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، و یا مرگ پر افتخار و با عزّت و سرفرازى! و چقدر دور است از ما که ذلّت و خوارى را برگزینیم. خدا و پیامبر او و ایمان‏آوردگان و روشنفکران و دامانهاى پاک و رگ و ریشه‏هاى پاکیزه و مغزهاى روشن اندیش و غیرتمند و جانهاى ستم ستیز و با شرافت نمى‏پذیرند که ما فرمانبردارى فرومایگان و استبدادگران پست و رذالت پیشه را بر شهادتگاه رادمردان و آزادمنشان مقدّم بداریم.از این رو بهوش باشید که من با همین خاندان و با این یاران اندک و با وجود پشت به حقّ و عدالت نمودن پیمان‏شکنان، راه خویش را برگزیده و براى دفاع از حق آماده‏ام.( در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )، ص: 202)

أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَى اللَّهُ ذَلِکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْکِرَامِ أَلَا وَ إِنِّی زَاحِفٌ بِهَذِهِ الْأُسْرَةِ مَعَ قِلَّةِ الْعَدَدِ وَ خِذْلَةِ النَّاصِر(اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 97)

مادرم راضی نیست که منِ حسین تن به ذلت دهم، چه تعبیر عجیب و چه زاویه زیبایی برای تربیت!

v      حتی در وصف قصه انتقام نیز سخن از کدام امام منتقم منصور است؟" أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ..." کسی از همین خانواده: "مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه‏"

v      عاشورا نقش‌آفرینی تمام خانواده حضرت حسین بود: از خواهرش، از همسرش، از دخترش...همه خانواده در این ماجرا دخیل بودند. کربلا قصه "خانواده حسین" بود نه "شخص حسین". حتی صدام نیز قصه این نقش ها را در کربلا می‌دانست. او نقش‌ها را درک کرده بود که گفته بود: من از عاشورا درس گرفتم! فلذا آمنه صدر را هم که خواهر شهید صدر بود به شهادت رساند.

این‌ها همه و همه فضایی برای توجه به سرفصل خانواده در بحث تربیت است.برای پاسداری از این حریم به برکت عاشورا و برای تربیت نسل‌هایی عاشورایی به این معرفت از عاشورا سخت محتاجیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۲
سید علی اصغر علوی

چه شد که: شمر با حالت خشم به لشکرش برگشت...(الگویی برای تحرکات دیپلماتیک)

انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران بهوجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوى شد، منطق استکبار را به چالش کشید. [استکبار] نمیتواند تحمّل کند، مگر وقتى که مأیوس بشود. ملّت ایران، جوانان ایران، فعّالان ایران، کسانىکه به هر دلیلى ولو به دلیلى غیراسلامى به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کارى کنند که این یأس در دشمن بهوجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد. (مقام معظم رهبری،  ۱۳۹۲/۰۸/۲۹)

مورد مطالعه: امان‌نامه شمر برای فرزندان ام البنین سلام الله علیها

محل درنگ: قاطعیت، صراحت و صلابت در عین کوتاهی پیام و بررسی عکس العمل رفتاری آن

وَ جَاءَ شِمْرٌ فَوَقَفَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ فَقَالَ أَیْنَ بَنُو أُخْتِنَا فَخَرَجَ إِلَیْهِ الْعَبَّاسُ وَ جَعْفَرٌ وَ عُثْمَانُ بَنُو عَلِیٍّ ع فَقَالُوا مَا تُرِیدُ قَالَ أَنْتُمْ یَا بَنِی أُخْتِی آمِنُونَ فَقَالُوا لَعَنَکَ اللَّهُ وَ لَعَنَ أَمَانَکَ أَ تُؤْمِنُنَا وَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ لَا أَمَانَ‏ لَهُ. (إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، النص، ص: 237)

ترجمه: شمر آمد و فریاد زد فرزندان خواهران ما کجا هستند؟ در این هنگام عباس و جعفر و عثمان فرزندان علی علیه السّلام بیرون شدند گفتند: چه میگوئى گفت: آمده‏ام و براى شما امان‏ آورده‏ام، گفتند: خداوند تو را و امانت را لعنت کند، ما در امان هستیم ولى فرزند پیغمبر در امان نیست.

نوشتند: فَرَجَعَ الشِّمْرُ لَعَنَهُ اللَّهُ إِلَى عَسْکَرِهِ مُغْضَباً: شمر در حالى که خشمگین و سرافکنده بود، به سوى لشکرش بازگشت. (غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 112)

امان نامه شمر برای حضرت عباس

خصوصیات و شاخص‌های رفتاری مستکبر در آینه کلان رهبری عزیز:این‌جا


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۹
سید علی اصغر علوی