مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۳۷ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: ...تا زندگی به سبک حسین» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ق.ظ

«تنها علاج»؛ با امام حسین به همه‌جا می‌توان رسید

مرکزیت، عاشوراست و از آنجا باید به عرصه‌های دیگر نظری و نیز عزیمتی داشت.

تنها با امام حسین میتوان فتح الفتوح عالم را به دست گرفت آنچنان که حتی امام عصر هم به این ابزار نیرومندِ عاشورا برای ظهورش محتاج است.

راهی جز حضرت حسین نیست و چه خوب که راهی جز او نیست!

...سخن آغازین این بود: «با امام حسین به همه جا میتوان رسید» ولی تأملات بعدی در سخنان بزرگان، جلوه تازه ای برای تحقیق و محقق نشان داد  که از توانستن به بایستن سوقمان میداد و از وادی «شاید» به وادی «باید» هجرتمان، که: «با امام حسین باید به همه جا رسید!»؛ از این حقیقت «چاره»‌ای نیست! هرزمان بشریت به بی«چاره»گی رسید، مضطر حقیقی شده است و دعای مضطر هم مستجاب است: «أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیکْشِفُ السُّوءَ» (النمل/62) آن روز خورشید ظهور در آستانه خانه جانمان خواهد تابید.

 تنها علاج با امام حسین به همه جا میتوان

فهرستی از مباحث:

با امام حسین به «درک بهتر قرآن» می‌توان رسید

با امام حسین به « فهم انسانِ 250 ساله» می‌توان رسید

با امام حسین به «وادی سلوک» می‌توان رسید

با امام حسین به «حریم تربیت» می‌توان رسید

با امام حسین به «قله رفیع تمدن» می‌توان رسید

با امام حسین به «محضر علم» می‌توان رسید

با امام حسین به «عرصه اقتصاد مقاومتی» می‌توان رسید

با امام حسین به «سرزمین اندیشه‌ورزی و تفکر خلاق» می‌توان رسید

***

و البته تنها و تنها با امام حسین به این سرفصلها میتوان رسید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۳
سید علی اصغر علوی

زندگی جهادی

به حرمت رحلت عمه سادات، عقیله بنی‌هاشم، علیا مخدره حضرت زینب کبریسلام‌الله علیها

میپرسی: فلانی کجاست؟ چرا دیگر او را در هیات نمیبینیم؟ در کارهای فرهنگی رد پایی از او نیست؟!

پاسخ میشنوی: کار دارد... درس دارد...

و با خود می‌اندیشی آیا این جمله، مفهوم مخالفی هم دارد؟ یعنی آنها که هیات می‌آیند کار ندارند و درس ندارند... آیا هیات مجمع بی‌کاران و بی‌عاران عالم است؟!

و باز میپرسی دیگری چرا نیست؟ و پاسخها و عذرهایی مانند اشتغال و ازدواج و...

***

امید که اشتغال و ازدواج و... کسی را از حسین جدا نکند

امید که اینها بهانه انس و همراهی بیشتر با امام حسین باشد...

اشارتی از عقیله بنی هاشم در بیان «آفتاب در حجاب»:

ازدواج اما برای تو مقوله‌ای نبود مثل دیگر دختران.

تو را فقط یک انگیزه، حیات می‌بخشید و یک بهانه زنده نگاه می‌داشت و آن حسین بود.

فقط گفتی: «به این شرط که ازدواج، مرا از حسینم جدا نکند.»

گفتند: «نمی‌کند.»

گفتی: «اقامت در هر دیار که حسین اقامت می‌کند.»

گفتند: «قبول.»

گفتی: «به هر سفر که حسین رفت، من با او همراه و همسفر باشم.»

گفتند: «قبول.»

گفتی: «قبول.»

و علی گفت: «قبول حضرت حق.» (آفتاب در حجاب، سید مهدی شجاعی، صفحه54)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۲۰
سید علی اصغر علوی
جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۴۳ ق.ظ

تذکری برای جهاد علمی

یادنوشتی به شکرانه الطاف مهربان آفتابیش که شامل حال این ذره‌ی کم‌ترین کرد و چند صباحی مهمان سفره نورانی نجفش نمود؛ اللهم لک الحمد...

یک:

علیکم ب"الغدیر"!

دعوتی برای خوانش الغدیر

خواندن "الغدیر" علامه شیخ عبدالحسین امینی در این ایام توفیقی بزرگ بود.

در شهر طلایه‌دار غدیر و در کنار مضجع حضرت امیر و نیز حوالی خانه و مزار و کتاب‌خانه مؤلف الغدیر، مطالعه این کتاب گرانسنگ چیزی بود از جنس اکسیر، کبریت احمر و یا غنیمتی وصف ناشدنی...

کتاب کسی که از روی گریه‌هایش می‌شد فهمید او به حرم مشرف شده، کسی که در وسط گریه‌هایش همه‌روضه‌اش همین یک جمله‌بود: "علی مظلوم است...علی غریب است..."

و کتابی که به تعبیر خود علامه امینی:

" من برای نوشتن الغدیر 10 هزار کتاب را (که ممکن است هر کتاب در چندین مجلد باشد) از بای بسم‌الله تا تای تمت) خوانده‌ام و به 100 هزار کتاب مراجعات مکرر داشته‌ام." {تذکری برای جهاد علمی طلبه-دانشجوها}

باز هم سپاس امیر مؤمنان را که اجازه داد در حریمش باشیم و لیاقتی بیابیم در شهر رؤیایی نجف این کتاب را بخوانیم و نیز پای صحبت‌های فرزندش(شیخ احمد امینی) در کنار مزار پدر بنشینیم.

یک ایده یک پیشنهاد: خواندن این کتاب و یا لااقل گزیده‌جامع از الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی که به کوشش مؤسسه میراث نبوت در 1320 صفحه کار شده است را از دست ندهید!

مدیران، روحانیان و مادحان محترم نیز می‌توانند از این کتاب به عنوان ره‌توشه‌ای برای زائران استفاده کنند.

چشمه های جوشان علم، تو را میخواند...

***

دو:

باید سیل راه انداخت...

جهاد علمی به سبک علمای نجف

برداشتی از بیانات آیت‌الله محمدی امام جمعه محترم همدان در جلسه روحانیان و مادحان بعثه مقام معظم رهبری در نجف

o        جهاد علمی یعنی علامه امینی که از تبریز آمد در خانه مولا علی را زد و گفت: از شما نوکری می‌خوام و بهش هم دادند...

10هزار کتاب را خواند و به 100 هزار کتاب مراجعه داشت.

o        جهاد علمی یعنی صاحب جواهر که وقتی پسرش در وسط نگارش کتاب جواهرش فوت کرد همان‌طور که قلم در دستش بود گفت: "هذا واجب عینی، هو واجب کفایی": این کار واجب عینی است(نگارش کتاب) ولی تشییع میت واجب کفایی است

به تعبیر علامه جوادی آملی حج نرفت چون نذر کرده بود هر سال کربلا باشد فلذا استطاعت نداشت

گفته بود: "اذهبوا، دفّنوه" قلم بگرفت و ادامه داد...

o        باید در این مسیر اهل اشک و توسل بود، به تعبیر علامه جوادی با یک قطره نمی‌شود، باید سیل راه انداخت.

گریه احمد را نبی‌الله کرد                  گریه حیدر را ولی‌الله کرد

o        اگر همین حوزه نجف خوب بعد تبلیغی‌ش را کار می‌کرد، در عراق یک غیر شیعه نداشتیم

ما که نمی‌فهمیم ولی یکی از عرفا می‌گفت: حوزه نجف به موفقیت اصلی‌ش نرسید به خاطر همین ترک تبلیغ.

ما هم که در شهر و دیار خودمان برای خودمان تعین درست کردیم و تبلیغ نمی‌کنیم هم در معرض همین خطریم.

روایت می‌گوید: ولیثور القرآن (مَن أَرادَ العِلْمَ‏ فلْیُثَوِّر القُرآن‏) ثوره یعنی انقلاب، انقلاب‌گر قرآن باشید!


گزیده ای از پایگاه مجازی «طلبه-دانشجو در مدار نجف»: اینجا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۴۳
سید علی اصغر علوی
شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۹ ق.ظ

تنها علاج کربلاست...

راهی جز حضرت حسین نیست و چه خوب که راهی جز او نیست!

«تنها علاج امروز دنیا این است که درس حسین بن علی را بفهمند و به آن عمل کنند. اساس دین با عاشورا پیوند خورده است و به برکت عاشورا هم باقی مانده است.»

(امام خامنه‌ای،26/3/1372)

تنها علاج با امام حسین به همه جا میتوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۲۹
سید علی اصغر علوی

 در حال و هوای دوره تربیتی خادمین شهدای هویزه که جای خیلی‌ از رفقا در آن خالی است...

 برداشتی از اثر «تا دانشگاه هویزه»:

دانشگاه هویزه

 کربلای هویزه که در عملیات نصر سال 59 به وقوع پیوست برای آن بود که در سایه‌سار آن درخت بلند باشکوه، علم‌آموزی مجالی و  فرهنگ و اندیشه، فرصتی پیدا کند، همه آن خون‌های پاکی که ریخته شد نبود مگر آن که بشریت از جهالت نجات پیدا کند آن چنان  که سالار همین شهیدان حضرت حسین بن علی نیز با این انگیزه قیام کرد و به شهادت رسید، " وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ  مِنَ الْجَهَالَة"

 آن وصیتی که سید حسین علم الهدی به برادرش سید حمید کرد مؤید همین مطلب است که برادر را به مبارزه‌ای دیگر فراخوانده بود  و پس از جنگ تحمیلی، عرصه جنگ علمی فرهنگی را فراروی خود می‌دید تا آن‌جا که به برادرش وصیت کرده بود که: پس از پایان  جنگ، باید به حوزه علمی سفر داشته باشیم.

 آن چه که حسین علم الهدی آرزو داشت شکل‌گیری فضای پر انگیزه علمی و فرهنگی بود، آن چه که او پس از شهادتش از راهیان  نورانی مسیرش طلب می‌کند آن چیزی است که خود در ظاهر نتوانست به آن جامه عمل بپوشاند.

 این پاسخ پرسشی بزرگ است که اگر امروز حسین علم الهدی بود چه می‌کرد؟ حسین همان را انجام می‌دهد که به برادرش وصیت  می‌کند، در ورای جنگ نظامی، جنگ فرهنگی و نبرد علمی را دیدن، بصیرت علم الهدایی می‌طلبد و آماده شدن برای آن نیازمند  دانشگاهی است که هم در آن روزگاری نبرد نظامی اتفاق افتاده و در جوار آتش و خون، سلاح قرآن و نهج‌البلاغه نیز برای جنگاوران  مسلح شده است.

 رسالت دانشگاه هویزه "ترجمه دیروز به امروز" همان معارف در قالب و لعاب اندیشه و فرهیختگی است.

 فرهیختگی و اندیشه ای که پشتوانه‌اش اشک و خون شهیدانی است که در آن دیار، خود را به آن سلاح‌های زمینی و آسمانی مجهز  کرده‌اند.

 دانشگاه هویزه ساحتی است برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی، تمدنی که به برکت همین خون‌ها شکل گرفته و روز به روز  باسق‌تر و برومندتر خواهد شد.

 ***

 تا دانشگاه هویزه

 استاد دانشگاه هویزه (شهید علم‌‌الهدی)

 درخت هویزه که روزگاری از کلاس‌های قرآن و نهج‌البلاغه سید‌‌حسین علم‌‌الهدی تغذیه می‌شده است امروز هم همان میوه‌های  شاداب را تقدیم ناظران و مهمانان خود خواهد کرد. اگر یک روز خاک هویزه، حسین علم‌‌الهدی‌‌را زیارت کرده است، امروز در اقصی نقاط  کشور، سراغ این خاک می‌آیند تا با آن‌ها سخن گوید، خاکی که هر روز یک جلوه از او را دریافته است، شاخص‌ها و محورهای  شخصیتی حسین علم‌‌الهدی کدام است؟ اگر خاک زمین را استعداد سخن گفتن ظاهری با دل‌های زائر نیست ولی خاک دل‌ها و  طینت خادمان این لیاقت را یافته است که در کنار خاک هویزه آمادگی و استعداد سخن گفتن بیابد و به نیابت از خاکِ بی زبانِ هویزه  زبان بگشاید.

 مقاله وجودی حسین علم‌‌الهدی اگر قصد تألیف پیدا کند باید دارای واژگان کلیدی زیر باشد:

 1.جوان انقلابی

 2.دانشجوی پیرو خط امام

 3.استاد قرآن و درس نهج‌البلاغه

 4.شخصیتی اجتماعی و برخاسته از مردم

 5.مربی جسم و روح

 6.فردی کادرساز و شخصیتی تشکیلاتی

 7.هماهنگ در بین ابعاد مختلف و به ظاهر متعارض و...

 از بین صفات گفته شده  شش محور کلیدی و اصلی در زندگی شهید علم‌‌‌الهدی بررسی می‌شود.

 ***

 مؤلفه‌های شخصیتی استاد دانشگاه هویزه: (درنگی در شخصیت شهید علم الهدی)

      1)شخصیت معرفتی (علمی – معنوی – فرهنگی):

الف) درس‌های قرآن

ب) درس‌های نهج‌البلاغه

ج) درس‌های علمی – مطالعاتی

2)شخصیت اجتماعی – سیاسی

3) شخصیت تربیتی (بدنی – روحی – رزمی)

4) شخصیت تشکیلاتی (کادر سازی و فعالیت‌های اجرایی جریان‌‌ساز)

5) شخصیت فروتن (اخلاص و تواضع)

6) شخصیت هماهنگ در رشد کمالات 


معرفی کتاب:

 هویزه به مثابه یک دانشگاه، در «تا دانشگاه هویزه»

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۶
سید علی اصغر علوی

سخنرانی بلافاصله بعد از نماز ظهر و عصر با مبحث «شمریت و حرّیت» در شبستان حضرت امام خمینی حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها

تلنگرها:

مصاحبه‌های ضبط نشده‌ای از شمر و حرّ

مصاحبه خیالی است، اما واقعی است!

********************************

تلاشی برای متقاعد کردن و نشاندن دو فرمانده عالی‌رتبه ابن زیاد برای مناظره

دعوتی برای یک گفتگو...

*****************************

اما از میان همه نقشهای دشمن، «شمر» ایفاگر نقشی خاص است. شمری که فرستاده و نماینده «عبیدالله بن زیاد» است. اما وقتی نام فرستاده و نماینده ابن زیاد آورده میشود ذهنها به طور ناخودآگاه به یک شخصیت دیگر متمایل میشود: «حربن‌یزید ریاحی»

چه شد که یکی شمر شد و دیگری حر؟! این دو که در بخشی از داستان از یک نفر یعنی ابن‌زیاد خط میگرفتند؟ اما چه شد که یکی ذلیل عالم شد و دیگری عزیز؟ چه شد که یکی مشمول لعن هرروزه عاشوراخوانان تاریخ است و دیگری لایق سلام؟!

***************************

برخی اشخاص فقط خودشان هستند، اما ظرفیت برخی آنقدر بالاست که فراتر از خودشان هستند! اینها دیگر «شخص» نیستند، «شخصیت»‌اند؛ مثل «شمریت» یا «حرّیت»

***************************

«ما شمر را لعنت مى‏کنیم، براى اینکه ریشه‏ى شمر شدن و شمرى عمل کردن را در دنیا بکنیم؛ ما یزید و عبید الله را لعنت مى‏کنیم، براى اینکه با حاکمیت طاغوت، حاکمیت یزیدى، حاکمیت عیش و نوش، حاکمیت ظلمِ به مؤمنین در دنیا مقابله کنیم. حسین بن على قیامش براى این بود که بینى حاکمیتهاى علیه ارزشهاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاک بمالد و نابود کند؛ و همین کار را هم امام حسین با قیام خود کرد.

مجالس ما؛ مجالس حسینى، یعنى مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمرها و یزیدها و ابن‏زیادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنایش این است. این استمرار ماجراى امام حسین است.»[1]

*************************

ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این مسئله نیاز به تحلیل و بررسی دارد. این هشدار و انذاری برای امروز و فردای ما است. [2]

************************

ببخشید!

خدا فقط یک امام حسین داشت که شمر شد قاتلشان؛ خدا که نمی‌تواند هزار امام حسین بیافریند تا شمر بودن تک‌تک انسان ها را اثبات کند. انسان ها باید خودشان خودشان را محاسبه کنند و حتی محاکمه.

و الا ممکن است روز قیامت اسرار دل‌ها هویدا شود: « یوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»[3]

«در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار میشود»

*************************

«انسان در آغازمحرم باید محاسبه ای داشته باشد تا ببیند که کجای کار است:

حبیب است که از قبل آماده بوده

یا زهیر است که در وسط راه خودش را رسانده است

یا حُر است که روز عاشورا خودش را رسانده

یا کسی است که حج اش را انجام داده و به خانه رفته است و دارد استراحت می کند و خیالش راحت است.

انسان باید قبل از عاشورا مراقبه داشته باشد که اگر نرسیده است خودش را برساند. و وقتی روز عاشورا می رسد احساس کند که لااقل مثل حُر است، همه چیز را پشت سر انداخته و فارغ از همه چیز است.»[4]

****************************

فهرستی از گامهای «شمریت» و «حریت»

انتخاب با شماست...

«إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»[5]

ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!

*************************

مواظب خوبی‌هات باش!

از بدی هات هم ناامید نشو!

به پشتوانه تجربه تاریخی «شمریت» و «حرّیت»



[1] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم‏19/ 10/ 1386

[2] برگرفته از روز دهم، «شمر کیست؟» صص113-127

[3] الطارق/9

[4] برداشتی از استاد سید مهدی میرباقری

[5] الإنسان/3

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۲۱
سید علی اصغر علوی

باب حسین

حضرت عباس

مُقتَدیاً بالصّالحینَ وَ مُتّبِعاً لِلنَّبیّینَ فَجَمَعَ اللهُ بَینَنا و بَینکَ وَبینَ رَسوله وَ اولیائه

فی مَنازِلِ المُخبتینَ فَاِنَّه اَرحمُ الرّاحمینَ

به ما راه اقتدار بیاموز!

ای آموزگار مهربان عاشوراییان! ای دروازه ورود به کربلا! ای باب حسین!

بی تو هیچ زلال معرفتی با لبانمان آشنا نمی شد.

امروز را در حضور تو در دنیا می نشینیم و شرف هم نشینی خواهیم داشت.

به ما اجازه هم نشینی در آخرت را نیز می دهی؟

برایمان دعا کن!

از رحمت خدا به دور است که تا اینجا از تو بگوییم و دست خالی برگردیم

به حکم "ارحم الراحمین" بودنش ما را خواهد پذیرفت در مجمعی که همه خوبان عالم باشند، رسول و اولیای خدا؛ و تو هم پیاله گردان.

فَجَمَعَ اللهُ بَینَنا و بَینکَ وَبینَ رَسوله وَ اولیائه فی مَنازِلِ المُخبتینَ فَاِنَّه اَرحمُ الرّاحمینَ

دعای تشنه مان را به خنکای آمینی بنواز!

.

کنار دریا بیایی و لب تشنه بمانی؟

کنار باب الحوائج بیایی و دست خالی برگردی؟

حاشا به کرم سقا که همه را سیراب کند، شرمندگی لبان رقیه برایش بس است ...

حرم عباس جایگاه دعاست، دروازه ی حوائج مردم.

این آدابی است که امام صادق علیه السلام آموخته است زائران عمویش را.

راه دعا کردن:

ابتدا مدح و ذکر فضایل عمو، سپس ذکر صلوات، و آن گاه دعا ...

به پشت گرمی دعای امام، این موارد را با ایمان از خدا بخواه، با اطمینان.

شک نکن، دعای امام صادق را بهانه کرده ایم، او اخلاق عمویش را بهتر می داند.

در محضر باب الحوائج باید سنگ تمام گذاشت

هرچند:

"از غلامان شماهم می شود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر ..." (به نقل از وب عطش)

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۴ ، ۰۵:۰۴
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ

دست دادند ولی دست ندادند

رحمت خدا بر آنان که در تحریم آب، تن به سازش نداده‌اند و از عباس آموخته‌اند که به این سادگی ها عزتشان را معامله نکنند. این پیام حریم عزتمند ابالفضل، علم‌دار رشید دشت کربلا است...

این‌ها شاگردان کلاس کربلای امام حسین اند: دست دادند ولی دست ندادند! در راه حسین دست دادند ولی با دشمن دست ندادند. دستهایش را انداختند اما ندیدند به نشانه تسلیم دستی بلند کند و برای همین است که همیشه پرچمش بلند و در اهتزاز است: رفع الله رایه العباس

علمداری که دست نداد

طرح از برادر عاشورایی مان حاج حسین آقای براتی

"اگر زندگى بخواهد عزّتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل میکنند؛ انسانهایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزّاً، کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّاً؛ فرمولى که انسانهاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب میکنند و اتّخاذ میکنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده‌است. به جاى اینکه به خدا پناه ببرند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى اینکه به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریّت متمسّک میشوند براى اینکه براى خودشان عزّت درست کنند، و این عزّت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد: کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدّا. این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست". (دیدار رهبری عزیز در روز مبعث)

مطالب مرتبط:

مستکبر هیچ وقت معتدل نیست (شاخص‌های رفتاری مستکبر)

بهترین الگوی استکبارستیزی: دشمن را باید ناامید کرد...(به سبک حضرت ابالفضل العباس)

بررسی شاخص "عزم" در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با رهیافت عاشورایی: مطالعه موردی حضرت ابالفضل‌العباس

مدیر در مدار کربلا: انقلابی یا دیپلمات؟


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۴
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۱ ق.ظ

راه تولید علم از کربلا می‌گذرد

قتلونا بقتل الحسین و قتلناهم بحب الحسین

عاشوراپژوهان اولین و برترین تجربه‌گرایانند، اگر بنا بر تجربه‌گرایی باشد که نیست! عاشورا تجربه موفق تاریخ است. ما در عاشورا تنها از انتزاعات و معقولات سخن نمی‌گوییم.سخن عاشورا فقط در عرش نیست، در فرش هم قابل دیدن است، ملموسِ ملموس. (چرا که امام، انسان مافوق است و نه مافوق انسان؛ که بیانش بماند...)

عاشورا عینی ترین تجربه تاریخ است؛ اتفاقی به روایت سال 61 هجری؛ منتها «اتفاق»ی که «اتفاقی»نیست. در ورای تاریخ و جغرافیایش فرهنگی نهفته برای عالم دارد. تجربه موفقی در تاریخ که فهم فلسفه تاریخ را در انسان تغییر خواهد داد...

***

از همه اینها گذشته، برگ برنده عاشوراپژوهی، باور به آن نورانیتی است که دارد. (ر.ک. «راز دیدار علم» دریچه ای به حدیث عنوان بصری و«آبروی علم» شرح خطبه منای امام حسین) به دلالت مصباح الهدایش که چشم‌های رمق‌کشیده را فرصت تماشاست.

زندگی در این محیط نورانی علم زیباست! آن‌جا که همه چیز با یک رنگ خدایی همراه می‌شود: خواندن و نوشتن و گفتن و اصلا بودن برای او.

...اربعینش نیز همه انسان‌ها و وجدان‌ها را به خود فرا می‌خواند تا بیشتر در «بزرگترین همایش حسین‌دوستان عالم» ببینیم، بیندیشیم و گفتگو کنیم.

پیاده‌روی در شعاع نگاه حضرت ارباب (آن هم از نجف به کربلا) اگر با چاشنی مباحثات علمی عجین شود چه کیمیایی خواهد شد! چرا که نفس کشیدن در راه کربلا و استمداد از برکت آن سرزمین، زمینه‌ساز علم و معرفت است.

"چشمه‌های جوشان علم" تو را می‌خواند!

خوشا گفتگوهای در این مسیر...

راه کربلا و مباحثه علمی

(سپاس از علی آقای سلیمانی از ثبت خاطره شیرین پیاده روی کربلای اربعین در محضر استادنا حضرت سوزنچی عزیز)

هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله!

پیوندهای مفید:

هم علم ریزه‌خوار علی است هم فرزندش حسین!

یادمانه‌ای از آن دیار: ایده: ایجاد فرصت مطالعاتی در شهر نجف

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۰:۱۱
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۹ ب.ظ

الی الحبیب: سرمشق‌هایی برای حبیب شدن

 

در فقه گفته می شود آب قلیل اگر به کر متصل باشد دیگر حکم آب کر را دارد. اصحاب هم اینگونه بودند: خود را به اقیانوسی وصل کردند که برای همیشه حضور دارد، پس آن ها هم حضورشان همیشگی است. این سرّ جاودانگی اصحاب امام حسین(ع) با خود امام است.

اما چرا از بین اصحاب، حبیب را گلچین کرده ایم؟!

الی الحبیب جلد 

 

پیش درآمد

خوشا به حال اصحاب امام حسین علیه السلام که در اردوگاه حسینی قرار گرفتند. در حیاتشان با حسین بودند و در مماتشان با حسین هستند . هرکس به امام حسین (علیه السلام)سلام می کند به شما اصحاب هم سلام می کند؛ بعد از اینکه «السلام علیک یا ابا عبدالله» می گویی بلافاصله بعد از آن سلام بر اصحاب می دهی ( وعلی الارواح التی حلت بفنائک).

اصحاب بهترین وسیله ارتباط با امام هستند. بهترین مسیر برای وصول به امام عاشقان، اصحابش که عاشقش بودند، هستند. باید از اصحاب درس آموخت، چه درسی؟ در جواب می گوییم هزاران درس! ولی مهم ترین درسی که می توان آموخت، معیت با امام است. اصحاب یک لحظه، هم نفسی و معیت با امام را ترک نکردند. و این معیت باعث شد که هم در دنیا در حرم اربابشان باشند و هم در بهشت مصاحب امام در بهشت باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۹
سید علی اصغر علوی