مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

 

دعوتی به نهضت روشنگری

پیش‌نوشت: سرزمین «منا» یادآور اتفاقات بزرگی در تاریخ خود است؛ فاجعه بزرگی که امسال در این سرزمین اتفاق افتاد توجه همه عالم را به این نقطه جلب کرد. حال که افکار عمومی به این نقطه عنایت ویژه‌ای را بذل کرده است بی‌مناسبت نیست از ماجرایی دیگر از این سرزمین پرده‌بردای شود: خطبه‌ای که امام حسین قبل از مرگ معاویه در صحرای منا در جمع صدها نفر از نخبگان آن زمان بیان فرمود...

آنچه در ادامه خواهد آمد اشاره‎‌ای است از اثر «آبروی علم» که شرحی است بر خطبه «منا»ی امام حسین

***

آبروی علم شرح خطبه منای امام حسین

«علم نور است و جهل ظلمت و راه مبارزه با تاریکی نور، و حسین(ع) مصباح است... علم و حسین(ع) باعث شکوفایی یکدیگر می‌شوند؛ «انّ الحُسین(ع) مِصباحُ الهدی» اگر حسین(ع) مصباح است و نور می‌دهد، پس به تعبیر عرفای ما می‌تواند تاریکی جهالت‌های درون انسان را تا دورترین اعماق به عقب براند. نور حسین(ع) است که این ظرفیت را دارد... قصه علم هم قصه نور است (العلم نور).کسی که دلش نورانی باشد بهتر علم را فهم می‌کند. این هم یک ساحت است که این‌ها (علم و حسین(ع)) از یک جنس‌اند. منشأ آن‌ها از یک چیز است. هر دو نورند، با نورند و از نورند».

این‌ها بخشی است از متن کتاب «آبروی علم». نویسنده در این کتاب به روابط میان نهضت حسینی و نهضت علمی می‌پردازد. او که حسین(ع) را آبروی علم می‌داند، شباهت‌هایی را نیز بین این دو نهضت قائل است.

در فصل اول این کتاب نویسنده پس از بیان ویژگی‌های نهضت عاشورا به مقایسه آن با نهضت علمی پرداخته و آن شاخص‌ها را برای علم نیز تعریف می‌کند چرا که اصیل‌ترین نهضت بشری، نهضت حسینی است و می‌تواند به عنوان یک منبع الهام بخش برای نهضت‌های دیگر استفاده شود. در این مجموعه با تقریری استعاری نهضت حسینی به مثابه روحی در کالبد نهضت هایی مانند نهضت علمی تعریف شده است که هویت بخش نهضت علمی را در جان نهضت حسینی جستجو  می‌کند. او الهی‌بودن را از ویژگی‌های مهم جریان عاشورا و نیز از لازمه‌های قیام علمی می‌داند. همچنین نافع و جهادی بودن علم را نیز از منافع الهی بودن آن برمی‌شمرد.

بررسی نسبت‌های موجود میان علم و حسین(ع) این نتیجه را می‌دهد که هر یک از این دو، مایه رشد و شکوفایی دیگری است و هم‌افزایی این دو نیز بر مدار یکدیگر است. همچنین «نهضت عالمان» در این کتاب مقدمه «نهضت علمی» برشمرده شده و آن را مایه سعادت جامعه دانسته‌اند.

فصل دوم این کتاب به خطبه امام حسین(ع) در صحرای منی-که در جمع نخبگان و دانشمندان ایراد فرمودند- پرداخته است. به طوری که از آن می‌خوانیم:

«...شما ای گروه حاضر! ای گروهی که به علم و دانش شهرت دارید و از شما به نیکی یاد می‌شود و به خیرخواهی و اندرزگویی و به راهنمایی در جامعه معروف شده‌اید و به خاطر خدا در دل مردم شکوه و مهابت پیدا کردید به طوری که مرد مقتدر از شما بیم دارد و ناتوان به تکریم شما بر می‌خیزد... آیا بر همه این احترامات و قدرت‌های معنوی از این جهت نایل نگشته‌اید که به شما امید می‌رود تا به اجرای قانون خدا کمر ببندید گر چه در بیشتر قوانین خدا کوتاهی کرده‌اید و بیشتر حقوق الهی را که بر عهده دارید، فرو گذاشته‌اید؟»

این خطبه تبیین نسبت «علم و عالِم و عالَم» است؛ هویتی که علم به عالم میدهد و وظایفی که عالم در قبال جامعه خویش برعهده دارد. نویسنده این کتاب در این فصل سعی کرده است تا به وسیله گفته‌های امام(ع) ثابت کند که دلیل قیام عاشورا کوتاهی نخبگان، عالمان و جامعه علمی آن زمان بوده است و امام مجبور بودند برای حفظ دین یک تنه این عَلَم را بر دوش کشند، خواه در نهایت با شهادت ایشان همراه باشد.

امام حسین(ع) در این خطبه علت تسلط دشمن بر جامعه را کم همتی دانشمندان و بسته شدن دهان‌های آنان چه با پول و زر و چه از ترس و خوف می‌دانند و همچنین شکیبایی در برابر مصائب را نیز راه مرجعیت علمی و پیروزی بر دشمنان خوانده‌اند. در نهایت این خطبه نیز امام، خدا را شاهد بر خود می‌گیرند:

«بار خدایا! بی شک تو می‌دانی آنچه از ما سر زده (یعنی مبارزه ضد دستگاه حاکمه اموی) نه رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسی است و نه جست و جوی ثروت و نعمت‌های زاید، بلکه برای آن است تا اصول و ارزش‌های درخشان دین تو را بنماییم و در کشور اصلاحات پدید آوریم و بندگان ستم دیده‌ات را ایمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانیم. بنابراین شما (گروه علمای دین) اگر ما را یاری نکنید و در گرفتن داد ما هم صدا نگردید، ستمگران در برابر شما قدرت بیشتری پیدا خواهند کرد و در خاموش کردن مشعل فروزان نبوت گستاخ تر خواهند شد».

در فصل سوم نیز نویسنده مهمترین درس عاشورا را برای نهضت علمی درس «اقدام» می‌داند به نحوی که می‌گوید: «شاید مهمترین درس عاشورا برای نهضت علمی درس اقدام باشد، قیام برای خدا که وقتی عالمان در سال60 هجری به آن لبیک نگفتند، خود حضرت(ع) لبیک‌گوی خویش و علمدار و یکه‌تاز آن شد... به یک معنا نهضت حسینی تنها نهضت علمی نبود؛ نهضت عالِم هم بود؛ آن‌چه که نصیحت خود بود در خطبه منا (قیام بحق‌الله) موعظه و نصیحت آشکار قرآن نیز هست؛ "ان تقوموالله..." و این است هم‌تایی قرآن و حسین(ع)».

و به راستی که حسین(ع) آبروی علم بود و نیز آبروی همه عالمان از ابتدای پیدایش انسان تا انتهای وجود... و این حقیقتی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌را کتمان کند.

استاد دکتر علی رضاییان در مقدمه این کتاب نوشت: «در کتاب "آبروی علم" نسبت نهضت تولید علم با نهضت حسینی مقایسه و تحلیل شده است. به بیان دیگر نهضت حضرت اباعبدالله الحسین به عنوان پارادایم متعالی در نظر گرفته شده است و بایسته‌های علمی و وظایف دانشمندان که آن حضرت در جمع نخبگان ایراد فرمودند، تبیین شده است» و در آخر می‌گوید: «ناگفته نماند که این کتاب دعوتی است برای دانشمندان و پژوهشگرانی که به دنبال سخنان تازه‌ای از جنس علم می‌گردند».

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۹
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ق.ظ

امام حسین کجای تولید علم قرار دارد؟

جایگاه یک مقوله و نسبتش با بقیه عناصر پیرامونی باید مشخص باشد؛ عنایت به این که در چه سطحی با یکدیگر ارتباط دارند؟ به تعبیر علمای منطق حتی نسبت اربعه شان باید دیده شود.

در نسبت امام حسین و علم و یا به تعبیری نسبت نهضت حسینی و نهضت تولید علم چگونه است؟ اصلا در این میان، عاشورا چگونه باید دیده شود؟ به عنوان یک تاریخ که در قسمتی از سال 61 هجری در قطعه ای از زمین به نام کربلا اتفاق افتاد؟ یا این همان اشتباهی است که برخی مورخان در ماجرای کربلا دچار شده اند و در حصار تاریخ به کربلا نگریسته اند؟ و یا باید آن را فراتر از تاریخ و جغرافی دید؟ ملکوت کربلا که به عنوان روحی برای کالبد تاریخی آن بوده و عملا همان عامل ماندگاری و جاودانگی این نهضت بوده است در کجا باید دیده شود؟ اصلا قبل از آن، جایگاه عاشورا در معارف دین کجاست؟ و سوالی دیگر: ما در عاشورا با این مسأله به دنبال چه هستیم؟ به دنبال نظریات جدید و حرف تازه؟ به دنبال تأیید نظریات قدیمی دیگران؟ یا چیزی شبیه ضمانت اجرا؟ یا ...؟ جایگاه انگیزه ها و عاطفه ها در کنار منطق عاشورا کجاست؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۱
سید علی اصغر علوی

هرچند کار نگارش اثر و نیز زحمت مقدمه استاد بزرگوار، جناب دکترسنگری، اواخر بهمن ماه 1393 به انجام رسیده است ولی هنوز این اثر از عالم غیب به شهود نرسیده است! برای استجابتش دعا کنید!

ما لایدرک کله، لایترک کله (همان: آب دریا را اگر نتوان کشید...) میوه‌ای از این باغ تقدیم نگاهتان:

 

برای آشنایی با فهرستی از محورهای قابل بحث در وادی «تربیت عاشورایی»، مراجعه به اثر گنبد مستجاب میتواند الهام‌بخش باشد. «گنبد مستجاب» از فراز آموزه‌هایی می‌گذرد و سرفصل‌هایی را عبور می‌کند تا به «تربیت زیر نگاه امام» برسد، تربیتی که رشد در محیط ولایت امام است و تنفس در حریم او. تربیتی که امام عاشورا و اصحابش برترین مربیانش هستند و گمشدۀ اصلی این اثر همان است: «تربیت عاشورایی». تربیتی ضروری برای تمدن‌سازی و به تعبیری، چاووشی قبل از ظهور است. مقصود این است و الاّ حائر و قبه، همه بهانه است...

«زیر قبه» یعنی زندگی با امام داشتن و حیات طیبه -یعنی زندگی گوارا و دلنشین حسینی- را تجربه کردن. زیر قبه یعنی شب عاشورا، هفتاد و سومین نفرِ اصحاب شدن و پیوستن به خیمه‌های امام. زیر قبه یعنی حضور در خیمه‌های امام عاشورا را احساس کردن، -همان احساسی که حر در روز عاشورا پیدا کرد!- زیر قبه یعنی در کنار حبیب و سعید و عابس و جون و دیگر اصحاب نفس‌کشیدن و با آن‌ها روزگار گذراندن. زیر قبه یعنی در همسایگی خیمۀ حضرت عباس، پناه گرفتن. تحت قبه بودن یعنی زیر خیمۀ امام حسین بودن و با حضرتش از دردانگی «علی اصغر»، تا رشادت «علی اکبر» بالیدن، زیر نگاه امام تربیت شدن و رشد کردن در محیط ولایت امام عاشورا. زیر قبه یعنی پر شدن از امام حسین. زیر قبه یعنی زیباترین آرزویی که می‌شود در زیارت عاشورا طلب کرد: «معیت با امام»

«گنبد مستجاب» تنها توصیف «قبه» نیست که به بیان تاریخ و جغرافیا و مانند آن بسنده کند؛ بلکه تلاشی است در جهت تجویز، مروری سریع است از همۀ دانستنی‌های لازم در کنار مرقد نورانی امام عاشورا تا دعوتی باشد برای در حریم حسینی قرار گرفتن و در محیط ولایت او وارد شدن. مقدمه‌ای است برای «حرم» او شدن و در نهایت «حسین» شدن! این وجود، عطر شش‌گوشه خواهد داد چرا که خانۀ حضرت حسین شده است. «گنبد مستجاب» شدنی است، نه دیدنی و یا شنیدنی. خوشا قلبی که لیاقت قدومش را پیدا کند و منزل جانان شود.

کربلا گنبد مستجاب خدا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۵۵
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۸ ق.ظ

«فتأمل»: ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول

به قول طلبگی از باب «طردا للباب» (بخوانید: ضمیمه، حاشیه، پیوست...) این مطلب تقدیم میشود...

مجالی برای صفحه‌آرایی نشد، اما اگر کسی فرصتی یافت و دلش خواست که کار را اندکی بیشتر پیش ببرد، مانعی نیست!

بخشی از مقدمه:

خوشا آن که از آغاز مکاسب، در همان مکاسب محرمه، از باب «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ‏ اللَّهِ» ما بین بحث فرث و دم، به لبن خالص اندیشه ورزی و تحلیل روایات برسد که «نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَینِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِینَ»(النحل/66) ...از درون شکم آنها، از میان غذاهای هضم‌شده و خون، شیر خالص و گوارا به شما می‌نوشانیم!

مکاسب دعوتی است برای شیوه تفکر. کارگاهی است برای اندیشه ورزی به همت شیخ انصاری. در مکاسب باید ذهن ورزیده معامله کرد! و فهمید چرا شیخ به سادگی مطلب ذی قیمت را به دست مخاطب نمیدهد و اصلا چرا شسته رفته (به تعبیر ما) سخن نمیگوید! اصلا غرض این شیوه سخن چیست؟

در کتبی مانند مکاسب چگونه «از لابلای مطالب دیگران، استدلال مشاهده کردن» را باید دید! دیدن نادیدنی ها! بالاتر از آن داستان شیرین «گیجی» است، گیجی لطیفی که بخصوص درسلوک با کتابی چون کفایه، رفیق راه است!

گیج شدن های کفایه، بهانه گیج نشدن های بعدی در عرصه های علم است! مانوری است برای جنگ! دورخیزی برای جهاد علمی است.

***

در حین عبور از باغ شکوهمند فقه و اصول، منظره های جذاب بدیع و چشم گیر تماشا شدند که دریغمان آمد با شما در میان نگذاریم.

امید که شما هم از کرانه‌ها و کشف‌های خویش بهره‌مندمان کنید.

***

قدم زدن در این عرصه خطیر، نیازمند انتسابی به تبار جرات و شهامت و شاید جسارت است و هم محتاج پایه هایی مستحکم و ریشه دار در زمین علم...

هم سفره با فحول و تراث فقاهت شدن و در کنار پر فروغ ترین ستارگان این عالَم حضور داشتن و احساس ارتباط صنفی مشترک کردن...

اما این چند ورق پاره را اصلا به این حساب‌ها نگذارید!

دریافت مطلب: «فتأمل» (ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۲۸
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ

انسان 250 ساله در مدار کربلاست

         مقدمه یک: در سیره اهل بیت با یک انسان 250 ساله روبرویم.

زندگی معصومین بزرگوار، علی رغم تفاوت ظاهری در مجموع یک حرکت مستمر و طولانی است؛ که از سال دهم، یازدهم هجرت شروع می‌شود و دویست و پنجاه سال ادامه پیدا می‌کند و به سال دویست و شصت -که سال شروع غیبت صغری است- در زندگی ائمه(علیهم السلام) خاتمه پیدا می‌کند. یعنی در حقیقت ما با یک انسان 250 ساله روبروییم.

مقدمه دو: گفتمان همه اهل بیت در عین تنوع به خاطر شرایط مختلف، جانمایه‌هایی عاشورایی دارد

سه (نتیجه): انسان 250 ساله در  مدار کربلاست.

*************************

امام علی: اباعبدالله! تو از قدیم اسوه و الگوی خلق بوده‌ای!

امام حسین ‌علیه‌السلام‌ نه برای ائمه بعد از خود و نه فقط برای مردمان آخرالزمان الگو است، بلکه طبق فرمایش وصی رسول‌الله حضرت امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام‌ به فرزندشان امام حسین ‌علیه‌السلام‌ می‌فرمایند: «یا اباعبدالله أُسْوَه‌ أَنْتَ قُدُماً» تو از قدیم اسوه و الگوی خلق بوده­ای:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۲۲
سید علی اصغر علوی

انتشار نسخه الکترونیک اثری دیگر از آثار عاشورایی زیر خیمه حسین علیه‌السلام به همت اهالی سدید:

جای خالی عباس

پیوند دریافت فایل کتاب: اینجا

کتاب جای خالی عباس - ناشر: انتشارات سدید(انتشارات بسیج دانشگاه امام صادق(ع)) - نویسنده: سید علی اصغر علوی

 دکتر محمدرضا سنگری در ابتدای کتاب با عنوان «مقدمۀ استاد» آورده است :
نام‌ها گاه، سلسلۀ صفات و شبکۀ فضیلت‌ها را تداعی می‌کنند و در این میان هیچ نامی را نمی‌شناسم که شکوه و شوکت نام عباس یافته باشد، نامی رشک‌انگیز و اشک‌انگیز، رشک همۀ خوبان در عرصۀ رستاخیز و اشک همۀ آنان که به شوق می‌گریند و جلال و جمال ابوالفضلی را ادراک می‌کنند.
و این نوشته‌های برخاسته از جان که به مدد نفس رحمانی باب‌الحوائج است و قطره‌های اشک قلبی عباس آشنا، دریچه‌ای است تا به باغ سبز و آسمان فراخ «قمر» و اقیانوس کران ناپیدای «ساقی» چشمی بیندازیم و این «مدیر رشید» را بهتر و بیشتر بشناسیم.
برادر عزیز و فرهیخته و ادیب و نکته‌یابم سیّد علی‌اصغر علوی را سپاس که این جرعه را به جام جانتان بخشیده است. توفیقاتش مستمر وعباس عاشورا، یاور و یار هماره‌اش باد.
نگارنده خود نیز در بخشی از «مقدمه» آورده است :
باید هر شب دید چقدر به حسین نزدیک‌تر شده‌ایم، باید در مراقبات شبانه به این پرسش پاسخ داد: چقدر حسین‌تر شده‌ایم؟!
منیّت‌ها باید در حسین فانی شود، اصلاً در آینه‌ها باید به جای تصویر خود، او را دید! آنچنان که در تحلیل عرفانی رفتار ابوالفضل در کنار شریعه این‌گونه گفته‌اند: دست در آب برد تا ببیند چقدر حسین شده است؟ او دست در آب برد تا «او» را ببیند، چرا که دیگر از عباس چیزی نمانده است! هرچه هست حسین است.
همۀ اهل‌بیت علیه السلام وقتی از زیارت امام حسین علیه السلام فارغ می‌شدند، به علقمه سری می‌زدند و به زیارت یار باوفای امام حسین علیه السلام می‌پرداختند. خیابان منتهی به حرم حضرت عباس (خیابان بین‌الحرمین) فرصتی برای تأمل در شخصیت حضرت عباس علیه السلام است. حرم حضرت عباس علیه السلام از دیگر شهدا جدا شده است تا فرصت خلوت در این شخصیت بهترفراهم شود و بتوان سلوک ذیل این شخصیت داشت.
جای خالی عباس به دنبال این است که دریچه‌ای باشد به‌سوی تفکر در شخصیت حضرت عباس‌بن‌علی علیه السلام…

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۸
سید علی اصغر علوی

انتشار نسخه الکترونیک سه اثردیگر از آثار عاشورایی زیر خیمه حسین علیه‌السلام به همت اهالی سدید

مولای عاشورا یارشان و یادشان!

1. الی الحبیب:

الی الحبیب

 

http://www.faraketab.ir/content/6273/کتاب-الی-الحبیب

2. دعوا سر اولویت است:

دعوا سر اولویت است

 

 

http://www.faraketab.ir/content/6274/کتاب-دعوا-سر-اولویت-است

3. خادم ارباب کیست:

خادم ارباب کیست؟

http://www.faraketab.ir/content/6280/کتاب-خادم-ارباب-کیست؟

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۹
سید علی اصغر علوی

با تلاش های فراوانی که صورت گرفت، پس از یک ماه پیگیری، نسخۀ الکترونیک کتاب مبانی مدیریت عاشورایی آماده شد. ان شاء الله نسخه الکترونیک سایر کتب هم در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

مبانی مدیریت عاشورایی

 

پیوند:

http://www.faraketab.ir/content/6272/کتاب-مبانی-مدیریت-عاشورایی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۲
سید علی اصغر علوی

متن زیر نقد یکی از دوستان خوبمان درباره مطلب«تذکاری برای رستاخیز» است که ابهامات و سوالاتی طرح شده است که به نظر بیان آن برای دیگر اندیشه های دغدغه‌مند مفید مینماید و نیز پاسخ به آن...

 

نقد بر نقد «تذکاری برای رستاخیز»:

با سلام خدمت برادر ارجمند جناب آسید علی اصغر؛

متن حضرتعالی را خواندم و البته این متن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۸
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ب.ظ

تذکاری برای رستاخیز

عاشورا به عنوان مهم‌ترین عقبه نظری شیعه و نه فقط شیعه بلکه برای هر انسان آزادی‌خواه باوجدانی قابل احترام است، و هرگونه جفای به آن را بر نمیتابد؛ نعمتی که انقلاب اسلامی ایران و مانند آن هرچه دارد از اوست. عاشورایی که انقلابهای عالم ریزه‌خوار سفره اوست؛ البته عاشورای مهذب و تحریف نشده، والا عاشورای محرف با یزید زمان هم از در صلح در می‌آید!

...مدتی است مراجع عظام تقلید، علما، اساتید و بزرگان مواضع خود را نسبت به اثر (رستاخیز) بیان داشته‌اند و اصلا هرکس که خود را وام‌دار عاشورا میداند نباید هم در مقابل این اتفاق بی‌تفاوت باشد –و کیست که وام‌دار عاشورای او نباشد؟!- هرچند نگارنده هم پیشتر و در ابتدای این هیاهو نکاتی را بیان داشته (مدیران فرهنگی در مدار ضد کربلا: به اسم "رستاخیز") اما مجددا در حواشی غبارآلودی که برای برخی اندیشه‌ها هنوز وجود دارد و بعضا القای شبهاتی که در این ایام میشود بیان نکاتی از باب تذکار ضروری است. امید که این گونه نوشتارها موثر افتد و عملا دیگر نیازی به تکرار این تذکارها نباشد:

·         عاشورا به اندازه کافی برای خودش جذابیت دارد و جدای از این حقیقت، اصلا هیچ جذابیتی به اندازه واقعیت نیست؛ واقعیتی که 14 قرن است به برکتش انقلابهایی رقم خورده است و در اوجش انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، در هوایش فتح الفتوح جبهه های هشت ساله دفاع مقدس رقم خورده است... و حتی بساط شوم فتنه 88 را نیز همین حماسه برچیده است... برای معرفی عاشورا نیازی به صحنه های هالیوودی نیست، چرا که در متن ماجرا روح حماسه به قدر کافی موج میزند. البته نگارنده با پرورش داستان مخالفتی ندارد، چنان که در مقتل‌خوانی نیز پرورش روضه و اصلا زبان‌حال‌خوانی را شأنی است -و نیز البته به همراه مراعات ملاحظات خاص خودش-، اما سخن آن است که «پرورش» داستان یک چیز است و «دستکاری» داستان چیز دیگر؛ به عنوان نمونه کدام یار عاشورایی امام حسین چشمان خود را بسته و متهورانه و نعره زنان به قلب دشمن یورش برده است؟ تهوری دقیقا به سبک فیلم گلادیاتورها! که شجاعت غیر از تهور است، این سبک ساخت داستان حتی غیر از ماجرای جناب «عابس» است که در مقابل سنگ پراکنی و نامردی سربازان سپاه عمر سعد که به جای رزم تن به تن در مقابل این پهلوان برگزیده اند، برهنه میشود و وارد میدان جنگ میشود؛ حرکتی که در تقویت روحیه دوستان و تضعیف روحیه دشمن موثر است. تاکتیکی که فرماندهان دفاع مقدس ما هم برای روحیه‌دهی در مواقع سخت از آن بهره‌ها برده اند. اما این صحنه مذکور –بستن چشم و حمله به دشمن- بیان کدام تاکتیک رزمی است؟! آیا این تحریف یک واقعیت نیست؟

·         عده‌ای تاکید دارند که بعد از حذف 45 دقیقه از فیلم مشکلاتش رفع شده و این حساسیت ها بی مورد است، اما انصاف آن است که آنچه از صحنه های فیلم بیرون آمده و ما بر مبنای آن قضاوت خواهیم کرد و در تیزرهای رسانه‌ای در تلویزیون هم پخش میشود باز شاهد وقایعی هستیم که با اصل تاریخ عاشورا در تعارض است و نگرش غلطی به مخاطب از کربلا خواهد داد، «تصویر»هایی که «تحلیل»های اشتباهی را القا خواهد کرد که این مختصر مجال تفصیل آنها نیست، مانند حضور کوههایی در کربلا، دویدن با چشمان بسته یکی از اصحاب امام به قلب دشمن و...  آیا اینها تحریف عاشورا نیست؟

·         در فیلمی که میخواهد امام حسین را به عالم معرفی کند باید روی همه شخصیتهایش حرف داشته باشد حتی اگر شخصیتی دور از قصه باشد. این جزو اصول اولیه نویسندگی تاریخی است که  لااقل این شخصیت به اصل ماجرا نباید لطمه ای بزند. در این اثر منظور از شخصیت بکیربن حر چیست؟ اگر دارای یک سابقه بدی است آیا نباید سیر تحول و تغییر او در داستان بحث شود. اینها به عنوان سوالاتی حرفه ای طرح میشود. واقعا ضرورتی برای برجسته کردن این صحنه های حداقل خلاف مشهور چیست؟ آن هم با این پرداخت؟ دعوا سر محکمات  عاشوراست. عنایت به این تذکر هم به جاست که مقایسه این اثر با سریال «مختار»ی که به اصل عاشورا لطمه ای نمیزد حتی در پرورش شخصیتی مثل ابوعمره ایرانی در کنار مختار، تا بکیر بن حر «رستاخیز» که در متن داستان کربلا حضور خواهد داشت و نه در حاشیه و نهایتا در اوج داستان جزو شهدای بی بدیل تاریخ عاشورا خواهد شد، کاملا متفاوت است؛ هرچند همان مختار هم با عناصر داستانیش در اذهان مردم با همان اثر ماندگار خواهد شد و این نشان از تاثیر جاودانه هنر در تثبیت آموزه های دینی است...

·         سخن از تایید کارشناسان و یا حمایت برخی بزرگان است که بسیاری از آنها تاکنون تکذیب شده است. بعد از 12 میلیارد هزینه چطور میتوان باور کرد اگر سخن از یک کار کاشناسی است -آن هم عرصه ای به این حساسیت و اهمیت که کار کارشناسی در آن حیاتی است- کدام کارشناس، و اصلا یک منبری ساده، و یا حتی یک مستمع ساده، این فیلم‌نامه را تایید میکند؟ عاشورایی که به برکت محرم و صفر و تکرار هفتگی روضه‌هایش آن قدر صحنه هایش تازه، واضح و شفاف است که گاهی این قدر تخصص هم نیاز نیست! آیا سازندگان این اثر با این همه هزینه و در کاری با این حساسیت، یک بار روضه‌ها را استماع کرده اند؟! این متن اگر در اختیار یک مستمع عادی روضه های امام حسین قرار گیرد از آن ایراد خواهد گرفت حال چطور بعد از خرج میلیاردی -به گفته خود سازندگان اثر- در آن اشتباهاتی فاحش است. کدام کارشناس این خطاهای واضح را تایید کرده است؟

·         چرا باید روز عید فطر برای اکران انتخاب شود؟ اگر حداقل قایلیم در مورد این اثر شبهاتی هست «قف عند الشبهات»، اگر فیلم محل مناقشه هست چرا پیش از بحث نخبگانی در پخش آن عجله میکنید؟! البته عاشورا در تقریر هالیوودیش که زد و خوردهایش در رقابت با فیلمهای خشن و اصطلاحا اکشن بیفتد برای روز تعطیل و تفرج خاطر مردم برنامه بدی نیست تازه با چاشنیی از یک عشق زمینی! چرا که در این تقریر از عاشورا، جهاد و حماسه و ایثار و استکبار ستیزی و مفاهیمی این چنینی مجالی برای حضور نخواهد یافت. با این تقریر از عاشورا است که درس بزرگ عاشورا که در گفتمان حضرت امام روح الله همه چیز هست جز سازش، درس عاشورا درس مذاکره و آشتی خواهد شد! و الا با هیچ توجیهی روز عید فطر برای نمایش این کار سنخیتی نداشته و نخواهد داشت خاصه با بهانه‌های آشنایی که برخی همیشه به دوستان ارزشی و آیینی روا داشته اند که: «عید مردم را با کربلا و عاشورا عزا نکنید!»؛ حال چطور روز عید با این فیلم قابل جمع شده است؟

·         در پایان با دست‌اندرکاران رستاخیز باید با زبان «نصح» سخن گفت، نصیحتی مشفقانه؛ بی شک هرکس برای مولای عاشورا قلمی و یا قدمی بزند مأجور است، اما باید حساسیت این وادی را قبول کرد و نباید توقع داشت به بهانه کار مدید و زمان بر و یا هزینه های زیاد و میلیاردی و حضور احتمالی کارشناسانی -که جدا محل تردید است- دست از نقد منصفانه برداشت. البته چنان که گفته شد برخورد از روی بی مهری با این هنرمندان ارزشی که چند صباحی خود را وقف این آستان نورانی و مقدس کرده اند نیز درست نیست که دیگر عطای کار آیینی را به لقایش ببخشند، اما این که بدون آمادگی و دقت و به دور از احتیاط در این وادی قدم بگذارند نیز درست نیست، وادی و صحنه ای که یک صحنه فوق تخصصی است. مسئولان این امر باید بدانند که با غیرت شیعه بازی کردن است اگر اندکی سستی و غفلتی سر بزند و نکته پایانی که اساتید به ما آموخته‌اند این که گاهی معرفی نکردن از معرفی ناقص و ابتر بهتر است! چرا که زخمی کردن یک مفهوم و سد راه کردن آن باب است...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۸
سید علی اصغر علوی