تذکاری برای رستاخیز
عاشورا به عنوان مهمترین عقبه نظری شیعه و نه فقط شیعه بلکه برای هر انسان آزادیخواه باوجدانی قابل احترام است، و هرگونه جفای به آن را بر نمیتابد؛ نعمتی که انقلاب اسلامی ایران و مانند آن هرچه دارد از اوست. عاشورایی که انقلابهای عالم ریزهخوار سفره اوست؛ البته عاشورای مهذب و تحریف نشده، والا عاشورای محرف با یزید زمان هم از در صلح در میآید!
...مدتی است مراجع عظام تقلید، علما، اساتید و بزرگان مواضع خود را نسبت به اثر (رستاخیز) بیان داشتهاند و اصلا هرکس که خود را وامدار عاشورا میداند نباید هم در مقابل این اتفاق بیتفاوت باشد –و کیست که وامدار عاشورای او نباشد؟!- هرچند نگارنده هم پیشتر و در ابتدای این هیاهو نکاتی را بیان داشته (مدیران فرهنگی در مدار ضد کربلا: به اسم "رستاخیز") اما مجددا در حواشی غبارآلودی که برای برخی اندیشهها هنوز وجود دارد و بعضا القای شبهاتی که در این ایام میشود بیان نکاتی از باب تذکار ضروری است. امید که این گونه نوشتارها موثر افتد و عملا دیگر نیازی به تکرار این تذکارها نباشد:
· عاشورا به اندازه کافی برای خودش جذابیت دارد و جدای از این حقیقت، اصلا هیچ جذابیتی به اندازه واقعیت نیست؛ واقعیتی که 14 قرن است به برکتش انقلابهایی رقم خورده است و در اوجش انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، در هوایش فتح الفتوح جبهه های هشت ساله دفاع مقدس رقم خورده است... و حتی بساط شوم فتنه 88 را نیز همین حماسه برچیده است... برای معرفی عاشورا نیازی به صحنه های هالیوودی نیست، چرا که در متن ماجرا روح حماسه به قدر کافی موج میزند. البته نگارنده با پرورش داستان مخالفتی ندارد، چنان که در مقتلخوانی نیز پرورش روضه و اصلا زبانحالخوانی را شأنی است -و نیز البته به همراه مراعات ملاحظات خاص خودش-، اما سخن آن است که «پرورش» داستان یک چیز است و «دستکاری» داستان چیز دیگر؛ به عنوان نمونه کدام یار عاشورایی امام حسین چشمان خود را بسته و متهورانه و نعره زنان به قلب دشمن یورش برده است؟ تهوری دقیقا به سبک فیلم گلادیاتورها! که شجاعت غیر از تهور است، این سبک ساخت داستان حتی غیر از ماجرای جناب «عابس» است که در مقابل سنگ پراکنی و نامردی سربازان سپاه عمر سعد که به جای رزم تن به تن در مقابل این پهلوان برگزیده اند، برهنه میشود و وارد میدان جنگ میشود؛ حرکتی که در تقویت روحیه دوستان و تضعیف روحیه دشمن موثر است. تاکتیکی که فرماندهان دفاع مقدس ما هم برای روحیهدهی در مواقع سخت از آن بهرهها برده اند. اما این صحنه مذکور –بستن چشم و حمله به دشمن- بیان کدام تاکتیک رزمی است؟! آیا این تحریف یک واقعیت نیست؟
· عدهای تاکید دارند که بعد از حذف 45 دقیقه از فیلم مشکلاتش رفع شده و این حساسیت ها بی مورد است، اما انصاف آن است که آنچه از صحنه های فیلم بیرون آمده و ما بر مبنای آن قضاوت خواهیم کرد و در تیزرهای رسانهای در تلویزیون هم پخش میشود باز شاهد وقایعی هستیم که با اصل تاریخ عاشورا در تعارض است و نگرش غلطی به مخاطب از کربلا خواهد داد، «تصویر»هایی که «تحلیل»های اشتباهی را القا خواهد کرد که این مختصر مجال تفصیل آنها نیست، مانند حضور کوههایی در کربلا، دویدن با چشمان بسته یکی از اصحاب امام به قلب دشمن و... آیا اینها تحریف عاشورا نیست؟
· در فیلمی که میخواهد امام حسین را به عالم معرفی کند باید روی همه شخصیتهایش حرف داشته باشد حتی اگر شخصیتی دور از قصه باشد. این جزو اصول اولیه نویسندگی تاریخی است که لااقل این شخصیت به اصل ماجرا نباید لطمه ای بزند. در این اثر منظور از شخصیت بکیربن حر چیست؟ اگر دارای یک سابقه بدی است آیا نباید سیر تحول و تغییر او در داستان بحث شود. اینها به عنوان سوالاتی حرفه ای طرح میشود. واقعا ضرورتی برای برجسته کردن این صحنه های حداقل خلاف مشهور چیست؟ آن هم با این پرداخت؟ دعوا سر محکمات عاشوراست. عنایت به این تذکر هم به جاست که مقایسه این اثر با سریال «مختار»ی که به اصل عاشورا لطمه ای نمیزد حتی در پرورش شخصیتی مثل ابوعمره ایرانی در کنار مختار، تا بکیر بن حر «رستاخیز» که در متن داستان کربلا حضور خواهد داشت و نه در حاشیه و نهایتا در اوج داستان جزو شهدای بی بدیل تاریخ عاشورا خواهد شد، کاملا متفاوت است؛ هرچند همان مختار هم با عناصر داستانیش در اذهان مردم با همان اثر ماندگار خواهد شد و این نشان از تاثیر جاودانه هنر در تثبیت آموزه های دینی است...
· سخن از تایید کارشناسان و یا حمایت برخی بزرگان است که بسیاری از آنها تاکنون تکذیب شده است. بعد از 12 میلیارد هزینه چطور میتوان باور کرد اگر سخن از یک کار کاشناسی است -آن هم عرصه ای به این حساسیت و اهمیت که کار کارشناسی در آن حیاتی است- کدام کارشناس، و اصلا یک منبری ساده، و یا حتی یک مستمع ساده، این فیلمنامه را تایید میکند؟ عاشورایی که به برکت محرم و صفر و تکرار هفتگی روضههایش آن قدر صحنه هایش تازه، واضح و شفاف است که گاهی این قدر تخصص هم نیاز نیست! آیا سازندگان این اثر با این همه هزینه و در کاری با این حساسیت، یک بار روضهها را استماع کرده اند؟! این متن اگر در اختیار یک مستمع عادی روضه های امام حسین قرار گیرد از آن ایراد خواهد گرفت حال چطور بعد از خرج میلیاردی -به گفته خود سازندگان اثر- در آن اشتباهاتی فاحش است. کدام کارشناس این خطاهای واضح را تایید کرده است؟
· چرا باید روز عید فطر برای اکران انتخاب شود؟ اگر حداقل قایلیم در مورد این اثر شبهاتی هست «قف عند الشبهات»، اگر فیلم محل مناقشه هست چرا پیش از بحث نخبگانی در پخش آن عجله میکنید؟! البته عاشورا در تقریر هالیوودیش که زد و خوردهایش در رقابت با فیلمهای خشن و اصطلاحا اکشن بیفتد برای روز تعطیل و تفرج خاطر مردم برنامه بدی نیست تازه با چاشنیی از یک عشق زمینی! چرا که در این تقریر از عاشورا، جهاد و حماسه و ایثار و استکبار ستیزی و مفاهیمی این چنینی مجالی برای حضور نخواهد یافت. با این تقریر از عاشورا است که درس بزرگ عاشورا که در گفتمان حضرت امام روح الله همه چیز هست جز سازش، درس عاشورا درس مذاکره و آشتی خواهد شد! و الا با هیچ توجیهی روز عید فطر برای نمایش این کار سنخیتی نداشته و نخواهد داشت خاصه با بهانههای آشنایی که برخی همیشه به دوستان ارزشی و آیینی روا داشته اند که: «عید مردم را با کربلا و عاشورا عزا نکنید!»؛ حال چطور روز عید با این فیلم قابل جمع شده است؟
· در پایان با دستاندرکاران رستاخیز باید با زبان «نصح» سخن گفت، نصیحتی مشفقانه؛ بی شک هرکس برای مولای عاشورا قلمی و یا قدمی بزند مأجور است، اما باید حساسیت این وادی را قبول کرد و نباید توقع داشت به بهانه کار مدید و زمان بر و یا هزینه های زیاد و میلیاردی و حضور احتمالی کارشناسانی -که جدا محل تردید است- دست از نقد منصفانه برداشت. البته چنان که گفته شد برخورد از روی بی مهری با این هنرمندان ارزشی که چند صباحی خود را وقف این آستان نورانی و مقدس کرده اند نیز درست نیست که دیگر عطای کار آیینی را به لقایش ببخشند، اما این که بدون آمادگی و دقت و به دور از احتیاط در این وادی قدم بگذارند نیز درست نیست، وادی و صحنه ای که یک صحنه فوق تخصصی است. مسئولان این امر باید بدانند که با غیرت شیعه بازی کردن است اگر اندکی سستی و غفلتی سر بزند و نکته پایانی که اساتید به ما آموختهاند این که گاهی معرفی نکردن از معرفی ناقص و ابتر بهتر است! چرا که زخمی کردن یک مفهوم و سد راه کردن آن باب است...