مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۱۲۹ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: فصلی در تلنگر» ثبت شده است

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۲۹ ق.ظ

تنها علاج کربلاست...

راهی جز حضرت حسین نیست و چه خوب که راهی جز او نیست!

«تنها علاج امروز دنیا این است که درس حسین بن علی را بفهمند و به آن عمل کنند. اساس دین با عاشورا پیوند خورده است و به برکت عاشورا هم باقی مانده است.»

(امام خامنه‌ای،26/3/1372)

تنها علاج با امام حسین به همه جا میتوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۲۹
سید علی اصغر علوی

به بهانه دستورالعمل سال و در جستجوی رسیدن به وادی آن: اقدام و عمل

توضیح الرسائل کربلا جلد

عوامل و عناصر اراده‌ساز کدام‌اند؟ در این مرحله باید سراغ از عناصر و ظرفیت‌هایی گرفت که عامل ایجاد و تقویت اراده‌اند. به عبارت دیگر عوامل «اراده‌ساز» را باید شناخت. توسل و روضه سیدالشهدا، آرمان‌گرایی و داشتن هدف‌های بلند، انتخاب الگوهای دینی، ورزش و... از این دسته عوامل هستند که هریک قابلیت بحثی مستقل دارد ولی در این مجال، فقط به نقش اراده‌ساز توسل و روضه پرداخته خواهد شد و مواردی مانند آرمان‌گرایی، داشتن هدف‌های بلند، انتخاب الگوهای دینی و ... نیز در اطراف آن دیده خواهد شد.

 در کنار شناخت عوامل ایجابی اراده (عوامل اراده‌ساز)، عوامل سلبی دیگری (عوامل اراده‌سوز) نیز می‌توان در نظر گرفت که فعلا از حوصله بحث خارج است: مانند گوش دادن به تغنیات.

***

تماشای این نمایشگاه عزم، عزم می‌آورد

برای اهل عزم شدن، عبور از این باغ شکوهمند سرشار از گل نیز کافیست تا جان عابر را معطر کند. حتی اگر خاک باشی، با این «گُل» در «گِل» وجودت اتفاقات بزرگی خواهد افتاد و کمال همنشین در انسان اثر خواهد کرد. تفرج در این مدرسه نیز آموزنده است...

***

تذکر: برای گذر از حکمت نظری به حکمت عملی، توجه و دقت بر یکی از موارد عاشورایی و الگوهای موجود در کربلا کافی است. از نداشته‌ها می‌توان داشته‌هایی به بلندای یک تاریخ داشت...

***

مجلس روضه، کارگاه تقویت اراده

بدون تردید یکی دیگر از عناصر اراده‌ساز اشک و گریه بر شهید است. مجلس روضه سیدالشهدا سلام‌الله‌علیه عزم ما را در جهت رسیدن به اهداف شهید و شبیه شدن به او تقویت می‌کند. همان‌گونه که تعبیر نماز خواندن، تعبیر نادرستی است و باید نماز را اقامه کرد، مجالس عزاداری سید الشهدا سلام‌الله‌علیه را هم باید اقامه کرد تا بیش‌ترین بهره را از این نعمت عظمای الهی بُرد...

 

مطلب مرتبط:

توضیح الرسائل کربلا: اثری در تبیین راز «عدم اقدام و عمل» در کوفه سال 61

نماها (اپیزودها)ی نخستین و انتهایی اثر «توضیح الرسائل کربلا»

«روضه» قشنگ‌ترین و کامل‌ترین و اقدام‌سازترین بخش سخنرانی است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۵
سید علی اصغر علوی

گزیده‌ای از فصل «چه کنیم اهل عزم شویم؟» از اثر «توضیح الرسائل کربلا»

به بهانه دستورالعمل سال و در جستجوی رسیدن به وادی آن: اقدام و عمل

هیچ چیز مانند روضه، عزم‌آفرین نیست. اصلا معارف دین را با روضه امام حسین باید تثبیت کرد. گفتنی‌ها از روضه زیاد است که بخشی از نکات آن در اثر «روضه‌های ناشناخته کربلا» (نخستین مقتل مدیریتی) گذشت...

کوتاه سخن، کربلا را اینطور باید دید: روضه جزو سخنرانی است؛ یعنی این‌گونه نیست که سخنرانی یک بخش از بحث باشد و روضه بخش دیگر بحث؛ خیر! روضه امتداد سخنرانی است. روضه قشنگ‌ترین و کامل‌ترین بخش سخنرانی است. روضه، برهان تصویری مبحثی است که ساعتی بحث شده و اکنون با تبیین اشک‌آلود روضه، در وجود مستمع، جاودانه خواهد شد. روضه اثبات مدعای بحث منبر است... روضه اقدام‌سازترین بخش منبر است...

با این دید باید وادی روضه‌ها و اشک بر سیدالشهدا را دید. روضه، انسان را اهل عزم می‌کند...

نه تنها عبور از وادی جزم تا عزم، بلکه آشنایی با گونه‌های مختلف عزم، از برکات و آثار مجالس حسینی و عاشورایی است...

پیوست:

برای رسیدن به وادی اقدام و عمل و در پاسخ به این سوال که «چه کنیم که اهل عزم شویم؟» و این‌که عوامل و عناصر اراده‌ساز کدام‌اند؟ در این اثر، سراغ از عناصر و ظرفیت‌هایی گرفته شد که عامل ایجاد و تقویت اراده‌اند؛ به عبارت دیگر به عواملی مانند توسل و روضه، آرمان‌گرایی و داشتن هدف‌های بلند، انتخاب الگوهای دینی، ورزش و... اشاره شد و نقش محوری توسل و روضه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل «اراده‌ساز» بیان شد. در این‌جا لازم است درنگی در اطراف مفهوم نورانی روضه سیدالشهدا بشود.

حقیقت روضه این است که ما به یک حضوری برسیم و با امام حسین سلام‌الله‌علیه زندگی کنیم.[1] نباید به روضه یک نگاه صرفا عاطفی و احساسی داشت. نباید وقتی روضه به ذهن‌مان می‌آید، کلمه‌ای که به دنبالش می‌آید، فقط گریه باشد. نباید به مجلس روضه که می‌رویم و گوش می‌دهیم، فقط به خاطر ثواب کردن و اجر بردن باشد!

روضه خیلی فراتر از این است...

باید نگاه‌مان را به روضه عوض کنیم.

روضه کربلا یک بار بیش‌تر اتفاق نیفتاده است، اما مهم‌تر آن است که یک بار هم بیش‌تر نباید اتقاق بیفتد به مدد درس‌ها و عبرت‌های عاشورا.[2]

مطلب مرتبط:

توضیح الرسائل کربلا: اثری در تبیین راز «عدم اقدام و عمل» در کوفه سال 61

نماها (اپیزودها)ی نخستین و انتهایی اثر «توضیح الرسائل کربلا»



[1] برگرفته از سخنرانی استاد علی صفایی حائری.

[2] برگرفته از «روضه‌های ناشناخته کربلا»، نخستین مقتل مدیریتی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۲
سید علی اصغر علوی

در حوالی شعار سال: اقتصاد مقاومتی؛ «اقدام و عمل»

از تشخیص تا تصمیم؛ راز قلوبهم معک و سیوفهم علیک

توضیح الرسائل کربلا

«وَ أَنَا أَشْهَدُ [أُشْهِدُکَ‏] یا إِلهِى بِحَقِیقَةِ إِیمانِى، وَ عَقْدِ عَزَماتِ یَقِینِى...»[1]

«اى معبود من گواهى مى‏دهم [یا این‌ها را گواه مى‏گیرم‏] با حقیقت ایمان و عزم‏هاى جزمِ یقینم...»

«امروز جاهلیت بازتولید شده است؛ با توان بسیار بالا، با خطر صدها بلکه هزارها برابرِ جاهلیت روزهای اوّل و دوران اوّل اسلام. البتّه اسلام هم بحمدالله امروز مجهّز شده است. نیروی عظیم اسلامی با استفاده‌ از ابزارهای گوناگون، امروز در دنیا گسترده است. و امید موفّقیّت، امید غلبه‌ بر ترفند دشمنان امید کمی نیست؛ امید بالایی است؛ چیزی که لازم است در درجه‌ اوّل «بصیرت» است و در درجه‌ دوّم «عزم و همت»؛ این چیزی است که ما ملّت‌های مسلمان به آن احتیاج داریم.»[2]

 

سیلی از نامه‌ها سرازیر می‌شود، همه یک‌صدا او را می‌خوانند اما همانان‌که منتظران‌اند، در ادامه داستان، قاتلانش می‌شوند! چه روایت شگفتی است کربلا! باید قبول کرد شناخت کربلا دشوار است؛ هرچند «پری‌رو تاب مستوری ندارد» اما «دیدار می‌نماید و پرهیز می‌کند»!

پاسخ‌های زیادی به معمای تاریخی «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» داده شده است: دل‌هایی با او و شمشیرهایی بر او؟! چه حکایت شگفتی!

پیش‌تر بخشی از این مسئله در کتاب «دعوا سر اولویت است» تبیین و تحلیل شد و بخشی از آن در کتاب «توجیه المسائل کربلا» و گوشه‌ای نیز در کتاب «روضه‌های ناشناخته کربلا» (نخستین مقتل مدیریتی) و...

و این بار از منظری دیگر، پاسخی از جنس اراده! آن‌چه در علت گسست ساحت «حکمت نظری» از «حکمت عملی» گفته‌اند: «عزم».

هر خواستنی توانستن نیست، بشرطها و شروطها و «العزم» من شروطها!

این سطور تلاشی است برای حل این معادله عجیب تاریخ که در مورد کوفیان گفته‌اند؛ «دل‌هایی با حسین، شمشیرهایی بر حسین!» و بررسی فرضیه نداشتن «عزم» و نیز کاوشی در اطراف این مفهوم؛ نقشی که عزم در حرکت‌آفرینی به سمت نقطه مطلوب ایفا می‌کند و جایگاه آن برای تحقق اهداف؛ بحثی که نسبت به آن جهالت و یا غفلت اساسی می‌شود و حجابی برای رسیدن از دانایی به توانایی انسان‌ها است.

این رساله به دنبال پاسخی برای یک درد تاریخی شیعه خواهد بود: چرا سرنوشت، قاتلان امام حسین را از مردمان «کوفه» انتخاب کرد؟ چرا قلم تقدیر حتی یک نفر را از «شام» به کربلا نیاورد و تماماً کوفیانی را در مقابل امام‌شان قرار داد که ادعای محبت او و انتظار آمدنش را داشتند؟ حسین را منتظرانش کشتند! به‌راستی چرا «فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ»[3] یک پاسخ از میان هزاران پاسخ در این بود: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»[4] و مشکل‌ها را باید با اراده پولادین حل کرد که این یک قلم در شخصیت اهل کوفه آن روز نبود؛ «وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»[5]. البته اراده و عزم نداشتن در همسایگی مفاهیمی چون «راحت‌طلبی»، «عافیت‌طلبی»، «دنیاخواهی»، «رخوت» و «ترس» و مانند آن است که هرکدام رساله‌ای مستقل می‌طلبد...

توضیحی از ناگفته‌نامه‌هایی که خطشان کوفی بود؛ توضیحی از رساله‌های کوفی که لیاقت کربلایی شدن نیافتند؛ نامه‌هایی که مرقومش در دست امام کربلا و راقمش در کربلا در مقابل امام بود (!) اما کربلایی نشدند، بهانه‌های «توضیح الرسائل کربلا» شدند. در پایان هم عاشورا به‌عنوان یک دستگاه عزم‌آفرین و تصمیم‌ساز بررسی خواهد شد و در پیوستی برای مسائل رشته‌های علوم انسانی نیز رهیافت عاشورایی به‌عنوان رهیافت مختار و برگزیده طرح می‌شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۳۳
سید علی اصغر علوی

اشارتی از طلیعه اثر:

برای اهالی هیات امام حسین، که به دنبال ارتباط و اتصال با امام حسین اند و هرچه با امام حسین ارتباط و اتصال یابد برایشان قدر و قیمتی دارد؛ از منبر و مجلس امام حسین، تا ضریح و حرم ایشان -و حتی چای روضه‌دم محفلشان!- بعید است که از این قشنگ‌ترین و وثیق‌ترین ارتباط، ساده بگذرند: ارتباط امام با نایبشان. امید که این بهانه ‌ها راه رسیدن به یک ارتباط نورانی و مبارک با امام حسین باشد و نایبشان ما را دستگیری کنند. شور این ارتباط درسر هر پدیده‌ای افتاد، غوغایی شد؛ تو بگو در کم‌مقدارترین شیء عالم باشد. در هم‌نفسی و اتصال با حضرت ارباب، خاکِ ناقابل را هم بهره‌ایست: «مُهر اعلی، مال کربلا!» کاش جان ما را نیز چنین نصیب و رزقی داشته باشد...

حکایت «نایب الحسین» از منظر دیگری نیز مهم مینماید و آن برای کسانی است که سرِ یاری نایب امام زمانشان را دارند. حکایت مسلم، باید مشق هرشب ولایتمداران باشد. درس کوفه «دیروز» را در تهرانِ «امروز» نیز میتوان خواند و اصلا «باید» خواند، تا یادمان نرود چطور کوفه‌ی انقلابی سر از ناکجاآباد در آورد؛ این حکایت را باید هر روز در خویش مرور کرد تا «فردا»ی روشن انقلاب را نظاره‌گر باشیم.

برای فهم بهتر جناب مسلم، نخست باید محضر امام حسین را درک کرد و از نسبت بین او و امام آغاز کرد. از امام باید ویژگیها و فضایل نایبشان را پرسید تا قدر و قیمت بحث مشخص شود.

در این میان شاید در هوای از «مسلم» گفتن، باید «مسلم»شناسان و «مسلم»ناشناسان را هم شناخت. آنها که شأن «نایب الامام» بودن مسلم را درک کردند و آنها که او را صرفا یک انسان عالم و فقیه و دانشمند دانستند و نیز کسانی که طرفداران یکی از این دو جریان شدند.

در فضیلت حضرت مسلم شکی نبود، همه میدانستند مسلم بن عقیل شخص خوبی است ولی شاید باید در ماجرای کوفه سال 60 هجری، شخصیت هایی را معرفی کرد که مردم آنها را هم خوب میدانستند و انصافا هم خوب بودند! اما هرچه بود «ولی امر» نبودند و در این میانه، تنها مسلم ولی امر بود و این را برخی در آن سال نفهمیدند و البته هنوز هم هستند کسانی که این ماجرا را خوب نفهمیده اند و شاید بنای فهمیدنش را ندارند...

آری! باز باید تکرار کرد: برای ترسیم کوفه سال 60 هجری و تحلیل واقعه تنهایی و غربت حضرت مسلم، باید شخصیت هایی را معرفی کرد که مردم آنها را نیز خوب میدانستند و انصافا هم خوب بودند! اما هرچه بود «ولی امر» نبودند ولی آنها برای خودشان شأنی در تراز مسلم قرار دادند و همین، آغاز انشقاق جریان مسلمین شد، سخن از وحدت‌شکنانی است که در کنار نایب امام، گردنی افراشتند ولو به نیتی خدانمایانه!

حتی آنها که احساس میکنند حضرت مسلم را میشناسند، خواندن این «مقدمه» را با «ذی‌المقدمه»اش همراه کنند، چرا که ماجراهای امثال سلیمان و هانی، نیمه پنهانی است از حقیقت آفتابیِ «مسلم، ولی امر است»

اینجا باید روایت کوفه را دوباره شنید، نه از باب شنیدن یک قصه، که شنیدنی برای عبرت. شخصیتهای آن سال را دوباره باید از نظر گذراند: از حضرت مسلم، تا هانی و سلیمان و حبیب و... . دغدغه این کاوش، تنها بیان تاریخ نیست، ما مسائل روز داریم؛ امروز باید ببینیم تکلیف ما برای فردا چیست...

این اثر در کاوش شخصیت حضرت مسلم، به دنبال چه بوده است؟ فهم بهتر مفاهیم حیاتی و ضروری مانند نفوذ، استحاله فرهنگی، زمان‌شناسی، درک و اقدام به‌هنگام، تبیین، عزم، مرزبانی، پیچ تاریخی و... و تبیین هریک و نیز درک نسبت هرکدام با موقعیت کنونی که در قامت دل‌ربای عاشورا به شکلی ملموس‌تر به نمایش گذاشته شده است و همه آن مفاهیم نظری را با نمودی عملی در مقابل دیدگان مجسم کرده است و اصلا این مفاهیم کلیدی در  قالبی جذاب‌تر از کربلا رخصت بروز نیافته است...

مطلب مرتبط: ...مُسْلِم «وَلِیِّ اَمْر» است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۰۲
سید علی اصغر علوی

  فهرستی سرشار از ایده‌های عاشورایی برای اهلش، امید که الهام‌بخش باشد و حرکت‌آفرین:

اصلا جا دارد رشته‌ای برای بحث حسین و حسین‌شناسی دایر شود که خدا میداند چقدر به این بشریت خدمت میشود. (امام حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، صفحه 501)

آرزوی قلبی ام از زمان طلبگی ام، نوشتن کتابی درباره شخصیت امام حسین بود

و حاضر بودم  تمام زندگی ام را بدهم تا مردی چون ویکتور هوگو درباره امام حسین مطلب بنویسد. (همان، صفحه 5)

آن متفکر در علوم انسانی و یا فیلسوفی که نمیداند باید انسانی را بشناسد و بشناساند که در حد کمال اعلا، شخصیتی به نام حسین دارد و در قعر پستی ها فردی به نام یزید میشود، نباید درباره ماهیت یا مختصات بشری اظهار نظر نماید. (همان، صفحه 589)

هر دقیقه و هر لحظه این حادثه برنامه دارد و برنامه میدهد. (همان، صفحه 589)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۰۸:۳۴
سید علی اصغر علوی

به یاد یار افریقایی  و غلام سیاه امام حسین: حضرت جون

السلام علی جَوْن بن حویّ بن حرّی مولی ابی­ذر الغفاری

سال 1391  با جمعی از دوستان حلقه عاشوراپژوهی «برآستان جانان»، با الهام از زندگی  حضرت جون بن حوی، طرح‌واره‌ای(پروپوزال) با محورهای زیر تهیه شد:

محور های تحقیق :

1-مردم شناسی شهر نوبه

2-ترسیم آرمانشهر غلام پرور

3-مدل سازی برای ازدواج

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۲:۳۷
سید علی اصغر علوی
شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ق.ظ

...مُسْلِم «وَلِیِّ اَمْر» است

 اشاره: تاریخ را برای فردا و نه برای دیروز نوشته‌اند و در این میان، کربلا صرفا کلاس تاریخ نیست، بلکه کلاس تاریخ هم هست. ماجراهای کربلا سرشار از نکات جاری زندگی است و با آن میتوان تمام مسائل جاری زندگی را پاسخ داد، اگر اهل پرسش از عاشورا باشی!

امام حسین الگوی درخشانی از سیاست و بصیرت را برای اهلش به یادگار گذاشته است. با امام حسین به همه جا میتوان رسید، اگر کربلا را آنچنان که هست باور کنی. ماجرای کوفه سال60 هجری، حکایت نایب امام است و در هوای حماسه 9 دی میتوان برگی از این کتاب قطور را ورق زد که برچیدن بساط فتنه 88 هم کار امام حسین و عاشورایش بود...

مسلم ولی امر است...

 

...مسلم و ولی ناشناسان

فقیهی به نام سلیمان بن صرد

چه شد که سلیمان بن صرد خزاعی از کربلا جاماند؟

سلیمان: جناب مسلم! اگر تو میفهمی، من هم میفهمم!

«سلیمان بن صرد» الگوی تمام‌نمای خواصی که دیر تصمیم گرفتند

لحظه‌شناسی‌ها و لحظه‌نشناسی‌ها

حتی علم‌دار توابین شدن هم خوشمزه نیست!

ما اهل کوفه نیستیم، «مسلم» تنها بماند...

*****************

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۷
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ق.ظ

برخی احتیاط‌ها، خلاف احتیاط است!


یک: «یزید را لعن نکنید، شاید او دستور نداده باشد...!»

دو: روزه‌های شک‌دار عرفای بی بصیرت سال 60 هجری!

سه: «من هیچ قضاوتی نمی کنم. نمی توانم بگویم حسین برحق است یا یزید!»

***

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۴
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ق.ظ

تیر خلاص: حتی اگر عاشورا حرف تازه‌ای نداشت

   حتی اگر نظریات عاشورایی دقیقا مشابه نظریات دیگران بود (فرض خلف) در آن صورت حکم چیست؟ آیا باز هم باید سراغ از نظریات عاشورایی گرفت؟ آری باز هم اولویت با نظریات عاشورایی است!

نگاه مکتبی به شیعه یاد داده است همه کارهایی که همگان انجام میدهند او همین طور انجام ندهد. او آموخته است که هر عمل خود را با نگرشی توحیدی همراه کند. او از ساده ترین کارها ساده نمیگذرد و از سادگی هر عمل، با پشتوانه ای از یک نیت عمیق، رفتاری جاودانه می‌آفریند. او حتی از عملی به سادگی و به راحتی آب خوردن ساده نمیگذرد و آب خوردنش را هم به عقاید و آرمانهای بلند و نگرشهای عمیقش گره زده است و این چنین از یک رفتار به ظاهر ساده و به ظاهر سطحی، عمقی جاودانه ساخته است.

اگر پیوند آسان ترین کارها و سطحی ترین رفتارها این چنین است، نظریات و رویکردهای کلان و انسان‌ساز و تمدن‌آفرین علوم انسانی که دیگر جای خود دارد.

حتی اگر (با فرض محال) عاشورا حرف تازه‌ای متفاوت از دیگران نداشت و عینا حرف تکراری دیگران را تکرار میکرد ما باز هم سراغ از عاشورا خواهیم گرفت. همه آب مینوشند اما این درک لطیف و این پیوند همه آبهای دنیا به زلال کربلا و مذاق زمزم و فرات دادن ویژگی نگاه مکتبی است. برای همین اهل بیت یاد دادند که هر جرعه آب را به کربلا ارتباطی بدهید و حتی به آن تلقین کنید که : «ای آب! آب زمزم و فرات به تو سلام میرسانند» از امام صادق علیه السّلام است که چون آب مینوشید ظرفش را میجنبانید، و میفرمود:

«اى آب، آب زمزم‏ و فرات‏ بتو سلام رسانند» (إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَشْرَبَ الْمَاءَ بِاللَّیْلِ فَحَرِّکِ الْمَاءَ وَ قُلْ یَا مَاءُ مَاءُ زَمْزَمَ وَ مَاءُ فُرَاتٍ یُقْرِءَانِکَ السَّلَامَ) (الکافی، ج‏6، ص: 384)

اگر کاری به سادگی نوشیدن آب هم باشد و همه با آن مواجهه ای یکسان داشته باشند باز هم نگرش عاشورایی را اتخاذ خواهیم کرد. اصل، نیت است که در نگرشها و انگیزشها خود را نشان میدهد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۸:۲۳
سید علی اصغر علوی