مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۳۰ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: تربیت عاشورایی» ثبت شده است

سبک زندگی عاشورایی: زندگی مبتنی بر نشاط جهادی برخواسته از مسئولیت‌پذیری

سر کلاس زیارت‌نامه ها و مقاتل: این جلسه "زیارة الشهداء الخارجة من الناحیة المقدسة" منسوب به سال252 هجری

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ‏ قَتِیلٍ‏ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ‏، مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 487)

پایین پا علی اکبر حسین

چرا اولین شهید بنی‌هاشم باید علی‌اکبر باشد؟ راز پیش‌گامی این جوان را در چه می‌توان جستجو کرد؟ شاخص اصلی این جوان عاشورایی برای الگوگیری در حوزه رفتار چیست؟

حضرت علی اکبر سلام‌الله‌علیه از منظر رهبر معظم انقلاب:

"هر کدام از اصحاب و یاران امام حسین علیه‌السّلام برای رفتن به میدان جنگ و مبارزه کردن اجازه می‌خواستند، امام به سرعت اجازه نمی‌داد. بعضیها را ممانعت می‌کرد؛ به بعضی می‌گفت که اصلاً از کربلا برگردید و بروید. او با جوانان بنی‌هاشم و اصحاب خود، چنین رفتار می‌کرد. اما علی‌اکبر - جوان محبوب و فرزند عزیزش - که اجازه میدان خواست، امام یک لحظه هم درنگ نکرد و به او اجازه داد. این‌جا می‌شود معرفت پسر و عظمت مقام پدر را فهمید.

تا وقتی اصحاب بودند، می‌گفتند جانمان را قربان شما می‌کنیم و اجازه نمی‌دادند کسی از بنی‌هاشم - فرزندان امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السّلام - به میدان جنگ بروند. می‌گفتند اوّل ما می‌رویم و کشته می‌شویم، اگر بعد از کشته شدن ما خواستید، آن وقت به میدان بروید. وقتی که نوبت به جانبازی و شهادت بنی‌هاشم رسید، اوّل کسی که درخواست اجازه برای میدان می‌کند، همین جوان مسؤولیت‌شناس است؛ او علی‌اکبر، پسر آقا و پسر امام و از همه به امام نزدیکتر است، پس برای فداکاری از همه شایسته‌تر است. این هم یک مظهر امامت اسلامی است؛ این‌جا جایی نیست که دنیا، منافع مادّی، سود اقتصادی و شهوات نفسانی تقسیم کنند؛ این‌جا مجاهدت و سختی است؛ اوّل کسی که داوطلب می‌شود علی‌بن‌الحسین، علی‌اکبر است. این، معرفتِ این جوان را می‌نمایاند و امام حسین هم عظمت روحی‌اش را در مقابل این کار نشان می‌دهد و به مجرّد این‌که او درخواست می‌کند، امام حسین علیه‌السّلام هم اجازه می‌دهد که به میدان برود.
اینها برای ما درس است؛ همان درسهای ماندگار تاریخ، همان چیزهایی که امروز و فردا، بشریت به آنها نیازمند است ".(بیانات معظم له در فروردین1381)

گذرواژه الگوی عاشورایی پیش‌رفت: این‌جا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۷
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۲ ب.ظ

مجلس حضرت عباس کارگاه تربیت سربازان امام عصر

آشنایی با عالی‌ترین دوره آموزشی و سرمشق تربیت ولایی

مجلس حضرت عباس کلاس تمرین و مشق یاوران امام مهدی از این سرمشق ولایت‌مداری کربلاست. اگر معروف است که امام عصر در مجلس عمویش قمر بنی هاشم سرآسیمه حاضر می‌شود بی‌مناسبت نیست، شاید بتوان این وجه را در این جریان دخیل دانست: مجلس حضرت عباس کارگاه تمرین سربازی امام عصر است. کشف، ایجاد و تثبیت شاخص‌های یک مطیع تمام عیار با الهام از مجلس ابالفضل العباس شدنی است.

چگونگی پیروی کردن از رهبر را -با تمام شئوناتش- در فراز و نشیب روضه‌های حضرت عباس باید دید. برجسته‌ترین الگوی اطاعت و ولایت‌پذیری در این شخصیت اجازه بروز و ظهور یافته است، و اصلا شاید یکی از اسرار جدایی و ممتازی این مضجع شریف همین باشد: تا او را جداگانه و در سرفصلی مجزا –در گوشه دیگر بین الحرمین- به بهانه زیارتش مفصل‌تر مطالعه و بررسی کنند.

کوتاه سخن، روضه‌های حضرت عباس محل تربیت سربازان ولایت‌مدار امام زمان است در گذر روضه‌های درس‌آموز ولایت‌مدار بزرگ کربلا، هرچند در الگوی رهبر و پیروان هیچ کس را توان عباس شدن نیست اگر حسین دیگری را اجازه آمدن باشد: "آید به جهان اگر حسین دگری/ حاشا که برادری چو عباس آید"؛ و این راز آن علقه‌ای است که امام عصر به شخصیت کادرساز آخرالزمانی عمویش و مجالس تشکیلاتی او دارد.

 قله عباس درک ناشدنی است، به امید در دامنه فضایلش قرار گرفتن...

کربلای معلی- روز میلاد قمربنی‌هاشم

چند قدمی ضریح مطهر و منورش

حضرت عباس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۲
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ

تقریر تشکیلاتی روایت "اذا مات العالم"

وَ إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ ثُلِمَ‏ فِی الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص: 134)

به پاس مناسبت‌های شعبان و خرداد...

*

هر عالمی خاکریزی را در جبهه دین فتح کرده و پایگاهی را گرفته که مختص خود اوست. به بیان بهتر هر دانشمند در منظومه دانش جایگاهی ویژه دارد که "فقط" مناسب شایستگی و برازندگی علمی اوست و دیگری را توان توفیق در آن خاکریز نیست. جایگاه و خاکریزی که با رفتن او جایش خالی خواهد ماند.

*

پیش فرض ضمنی روایت این است که هر دانشمند در نقشه جامع علمی در محدوده‌ای خاص حضور دارد و این خود، لازمه این است که او با عنایت به ظرفیتش، جایگاه ضروری حضورش و موقعیت خاکریزی که لایق توان اوست را بشناسد که در خود، حامل درسی بزرگ و پیامی دقیق است.

*

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۹
سید علی اصغر علوی
شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

شما چند بار (و چقدر!) حاضرید مایه بگذارید؟!

کربلا سنجه‌ای برای سنجش "عزم جهادی"

شما چقدر برای ارزش‌ها ارزش قائلید؟

"هدف" برای شما چقدر مهم است؟ تا چه حد حاضرید از خود مایه بگذارید؟

عزم شما، شدت جهاد شما، ایستادگی شما تا کجاست؟

"اصحاب" روز قبل حماسه، این اوج را برای خود ترسیم کرده بودند. شب عاشورا فرصت ترسیم سقف پرواز و چشم‌انداز زندگی است...

شب عاشورا باید چشم‌انداز فردا را نوشت و اصلا هرکس طالب درک روز بزرگ است باید شب بزرگی را پیش‌تر درک کرده باشد. روز عاشورا محصول آن شب بزرگی بود که بسترخیز هزار رویداد بزرگ بود و این "کسب آمادگی قبل حماسه" پیام بزرگ کربلاست، آن‌چنان که اصحاب این‌گونه بودند. درنگ در همین اتفاق از زاویه عزم جهادی اصحاب به ما فرصتِ دیدنِ مجددِ این رویدادِ بی‌نظیر را خواهد داد. از "جزم" تا "عزم" یک گسست معنادار وجود دارد اما سخن آن است که عزم هم دو گونه است؛ که از عزم عادی تا عزم عاشورایی مرحله‌ای و مسافتی طولانی است (این‌جا)، "عزم جهادی". آن‌جا که از مایه گذاشتن همه دارایی‌ها از مرکب و سلاح تا جان را در برمی‌گیرد، آن هم نه یک بار، نه دوبار...

راستی! شما چند بار حاضرید برای هدف‌تان هزینه کنید؟! خطر کنید؟ یا مایه بگذارید؟ چند بار؟ چند جان؟!

یک:

نافع روى قدم‌هاى امام(ع) افتاد و عرض کرد: در آن صورت مادر نافع در سوگش بنشیند. سرورم! شمشیرم با هزار شمشیر و اسبم با هزار اسب برابر است. به آن خدایى که همراهى تو را بر من منت نهاد، از تو جدا نشوم تا این که هر دو از کارزار باز مانند و خود کشته شوم فوقع على قدمیه و قال: إذا ثکلت نافعا أمّه! سیدی، إن سیفی بألف و فرسی مثله، فوالله الذی من علی بک لا أفارقک حتى یکلا عن فری و جری (موسوعة کلمات الإمام الحسین ع ص 406 و 407 و 408)

دو:

شب عاشورا حرف مسلم‌بن عوسجه و به نقلی سعیدبن‌عبدالله این بود: هان! به خدا سوگند، چنانچه یقین داشته باشم که کشته مى‌شوم و باز مرا زنده مى‌کنند و مى‌سوزانند و خاکسترم را به باد مى‌دهند و این کار را هفتاد بار انجام مى‌دهند، باز از تو جدا نخواهم شد، تا در رکاب تو جان دهم. چرا چنین نکنم، با اینکه یک شهادت بیش نیست و پس از آن کرامت جاودانه و سعادت ابدى است! أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّی أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُحْیَا ثُمَّ أُذْرَى یُفْعَلُ ذَلِکَ بِی سَبْعِینَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُکَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِی دُونَکَ فَکَیْفَ لَا أَفْعَلُ ذَلِکَ وَ إِنَّمَا هِیَ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِیَ الْکَرَامَةُ الَّتِی لَا انْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً.(بحار الأنوار ج 44 ص 392)

سه:

زهیربن‌قین نیز گفته بود: بخدا قسم من دوست دارم کشته گردم و زنده شوم و نیز شهید گردم تا هزار مرتبه و خدا بدین وسیله از قتل تو و این جوانانى که از اهل بیت تو هستند جلوگیرى نماید.سپس کلیه اصحاب امام حسین سخنانى از این قبیل گفتند...وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّی قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَکَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ یَدْفَعُ بِذَلِکَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِکَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْیَانِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ.وَ تَکَلَّمَ جَمَاعَةُ أَصْحَابِهِ بِکَلَامٍ یُشْبِهُ بَعْضُهُ بَعْضاً فِی وَجْهٍ وَاحِدٍ فَجَزَاهُمُ الْحُسَیْنُ خَیْراً (بحار الأنوار ج 44 ص 392)

چهار:

همه این‌ها شرح "دامنه"های کوه است، کوهسارانی که "قله" رفیعش -امام حسین- نیز برای هدف بلندش این‌گونه از جان مایه می‌گذارد. امام نیز این‌گونه مناجاتی داشت که آن‌چنان اصحابی تربیت شدند:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۵۰
سید علی اصغر علوی


چقدر آقا این آیه را تکرار کند، چرا از بیگانه تمنا کنیم؟!

بار قبل در دیدار مقام معظم رهبری با اهالی قرآن بود که این آیات خوانده می‌شد و این بار در دیدار جمعى از بانوان برگزیده کشور:

بعضىها براى اینکه غربىها بدشان نیاید، بعضى از حقایق احکام اسلامى را، واضحات احکام اسلامى را عوض میکنند. قرآن می‌فرماید: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِى الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِاللهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلّا الظَّنَّ وَ اِن هُم اِلّا یَخرُصُون؛( انعام/۱۱۶) دنبالهروِ فکر رایج در دنیاى جهل و خرافه نباید بود؛ فکر اسلامى را باید پیدا کرد، دنبال آن باید رفت، ولو حالا یک عدّهاى بد بگویند. (30/01/1393)

اگر الگوی قرآن و اهل بیت به عالم معرفی شود بدون تردید نیازی به دانشگاه دیگری نیست...

طرح مسأله

مدیریت جهادی بیش از آن که رهاورد عقل نظری باشد رهین عقل عملی است. به عبارت دیگر مدیریت جهادی بیش از آن که به "گفتن" باشد به "شدن" است که از گذرگاه"دیدن" سریع‍ تر حاصل می‌شود، تا انسان باور کند با وجود سیطره تفکر مادی‌گرانه غرب باز هم می‌شود فراتر از دنیا را دید و احساس ترجیح دنیا بر آخرت را به سخره گرفت و زشتی "الَّذِینَ یسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ" (الإبراهیم/3) را لمس کرد.

یکی از "موانع تحقق مدیریت جهادی" که ریشه در سبک زندگی غیرمومنانه دارد و از مصادیق ترجیح دنیا بر آخرت است محبت‌های هشتگانه ای است که قرآن به زیبایی بیان می‌دارد:

بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آورده‌اید، و تجارتی که از کساد شدنش می‌ترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‌کند! قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(التوبة/24)

محبت‌های هشت‌گانه‌ای که تکیه‌گاهشان بر خانواده و عناصر نرم‌افزاری و سخت‌افزاری آن است در این آیه به چشم می‌خورد. اما کتاب خدا به دنبال کسانی می‌گردد که این معادله را به بهترین وجه هدایت می‌کنند. در کربلا این نمونه‌ را که "عبور از موانع زندگی جهادی" است به وضوح می‌توان مشاهده کرد، مفاهیمی که در کصادیق جریان یافته‌اند، قالب‌هایی که بهترین دلیل و شاهد بر امکان وجود و وقوعشان، تحقق و وقوع آن در خارج است؛ به عبارت دیگر هنگامی که کربلا و واقعه عاشورا موجود است و عناصر آن را می‌بینیم بحث از امکان به وجود آمدن آن بی دلیل است، به تعبیر دقیق‌تر: "اَدَلُّ دَلیلٍ عَلَی اِمکان الشّیئ وُقُوعُه"(فرهنگ اصطلاحات طلاب، ص17)

 در علم مدیریت سخن از تجربیاتی برای غنای مفاهیم است که تازه ایجاد شده اند و این سبدهای تازه ساخته شده با تجربیاتی باید پر شوند:

"نظریات از انتزاعات شناخته شده‌ای به نام مفاهیم ساخته می‌شوند. یک مفهوم که از میان سایر مفاهیم انتخاب می‌شود به عنوان کانون تئوریزه کردن، مد نظر قرار می‌گیرد و سپس مفاهیم مرتبط با آن برای تبیین مفهوم اصلی، تعریف و مورد استفاده قرار می‌گیرند."( نظریه سازمان هچ، ص26) "مفاهیم را شبیه سبدهای خالی تصور کنید که باید با تجربه پر شوند. اگر برای اولین بار در حین مطالعه علمی، با یک مفهوم تازه و نا آشنا مواجه می‌شوید، آن مفهوم به مثابه ظرفی خالی است. شما باید با ارتباط دادن تجارب شخصی خود با آن، آن را از معنا پر کنید. هر چند شما تجربه های بیشتری را با مفاهیم خود مرتبط کنید، بیشتر می توانید به غنی سازی مفاهیم اقدام کنید...هیچ پایانی برای غنی سازی مفاهیم وجود ندارد. می‌توانید به نحوی ظرافت‌مندانه، به کمک غنی‌سازی مفاهیم و البته از طریق افزودن مفاهیم جدید به پایه دانش خود، درک را توسعه دهید... وظیفه شما آن است که این مفاهیم را با تجارب خود و دانش‌های موجود در ذهنتان مرتبط سازید."( نظریه سازمان هچ، صفحه33)

این سخن از متفکرانی است که دسترسی به درک اصیلی چون اهل بیت ندارند و دائما با درک زمینی خود باید به دنبال غنی سازی مفاهیم و وسعت این درک با مشاهده تجربیات جدید باشند ولی مکتبی که به عالی ترین تجربه زمینی مانند واقعه عاشورا متصل است باید فراتر از این قالب‌ها به پدیده ها نگاه کند چرا که در عرصه مفاهیم با یک الگوی بی‌بدیل به نام کربلا سرشار است.

مدیریت خانواده پشتوانه مدیریت جهادی

مدیریت جهادی در زمینه مدیریت خانواده مجال رشد می‌یابد و بدون توجه و کنترل عوامل آن و حرکت در دامنه مدیریت خانواده، وصول به قله‌های مدیریت جهادی ممکن نیست.

کلام عاشوراییان ترجمانی از همان آیه 24 سوره توبه است که نشان از این نوع مدیریت دارد، آن‌جا که حتی اسارت فرزند، پدر را از انجام ماموریتش باز نمی‌دارد و طنین گرم کلامش، قلب هر انسانی را با آمیخته شور و شعور می‌انگیزاند:

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۴۹
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ

در حوالی تربیت عاشورایی: راز انتخاب مادر پسران

پاس‌داشت سرمشق مادران شهید کربلاآفرین: حضرت ام‌البنین

هرچند در کربلا نبود اما نقش‌آفرینیش را به دنیا نشان داد  چه در کربلا و چه در امتداد عاشورا

تا الگویی باشد برای همه مادرانی که با افتخار و احترام، "مادری" را شغل اصلی و محوری و نیز اساسی‌ترین نقش موثر می‌دانند.

به احترام مادرانی که حتا در نبودشان در کربلا، جایگاهی کربلاآفرین دارند و تربیت عاشورایی وام‌دار نقش اجتماعی آن‌هاست و به ویژه تقدیم به نگاه مادری که بی او کربلا چهار دلاور فداکار و رزمنده مانند علمدار رشید کربلا –عباس- و سه پشتیبان حسین نداشت...

به مادر پسران که مولایش علی او را برای مادری پسران عاشورایی انتخاب کرده بود. الگویی برای تماشای نقش مادری،

مادری که فرزندش غبطه خور همه عالم شد...

(دریافت فایل حدیث عشق |مادران شهیدپرور|حجت‌الاسلام مهدوی نژاد)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۰۸
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ق.ظ

در هوای تربیت عاشورایی...

أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ‏ لَکُمْ‏ فِیمَا مَضَى وَ جَارٍ لَکُمْ فِیمَا بَقِی‏

فارغ از همه مطالعات و تحقیقات یادمان باشد:

امام حسینی که شهدا را تربیت کرده بازنشست نشده


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۴
سید علی اصغر علوی

رهنمودهای آیة اللّه محمد تقی آملی رحمه‏الله به آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله

در سال تحصیلی 35 ـ 1334(هـ.ش) پس از بهره‏های فراوان از محضر اساتید عظیم الشأن، به ویژه آیة اللّه شیخ محمد تقی آملی خدمت ایشان رسیدم تا از محضر او برای عزیمت به حوزه علمیه قم اجازه بگیرم و نیز رهنمود خواستم که چه درسی را بخوانم و چگونه تحصیل کنم.دیدار اعضای ستاد دائمی بزرگداشت شهید مطهری با حضرت آیت الله جوادی آملی

ایشان در آغاز درباره حوزه علمیه قم بسیار ابراز علاقه و از قوّت آن تعریف و تمجید کردند و سپس فرمودند: هجرت و قصد مبارکی است؛ زیرا در کنار قبر فاطمه معصومه (علیهاالسلام) و دیگر علمای ربّانی، فیوضات الهی فراوان است. کنار قبر بزرگان بحث کردن، درس گفتن و درس خواندن با برکات عینی همراه است؛ آن‏گاه این جمله را اضافه کردند: شاگردان ارسطو بر آن بودند در بحث‏ها هر وقت مشکل علمی برای آن‏ها پیش می‏آمد، بحث را در کنار مزار ارسطو مطرح می‏کردند و عقیده داشتند که بحث کردن در کنار قبر ارسطو برکات غیبی دارد و خدای متعالی امداد می‏کند و این چنین هم مشاهده می‏کردند!

قبور بزرگان دینی نیز منشأ خیر و برکت است و نظر ایشان این بود که گذشته از بارگاه ملکوتی کریمه اهل‏بیت، حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) که در قم است، قبور بسیاری از علما و اولیای بزرگ در قم است که در جوار آن قبور نیز برکات الهی تعبیه شده است. مرحوم میرداماد نیز در قبسات آورده که شاگردان ارسطو برای حل مسائل عمیق علمی فلسفی کنار قبر ارسطو می‏رفتند و بحث می‏کردند و آن مسائل عمیق بر ایشان روشن می‏شد. (مهر استاد (سیره علمی و عملی آیت‌الله جوادی آملی)،نشر اسرا، صفحه 94)

مطلب مرتبط: نیز ر.ک به "مدرسه وادی السلام" ( وب طلبه-دانشجو در مدار نجف)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۰۹:۴۹
سید علی اصغر علوی

با تشکر از اشاره برادر‌بزرگوار‌حضرت‌حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین دکتر‌سید‌منذر‌حکیم، (مدیر کل پژوهش مجمع جهانی اهل بیت و عضو هیئت علمی معاونت بین‌الملل بعثه مقام معظم رهبری و پایه‌گذار گروه علمی تربیتی "فقه خانواده" در جامعة المصطفی العالمیة)  که با زاویه نگاهشان نظام جدیدی به فیش‌های پراکنده عاشورایی‌مان دادند:

تاکنون صرفا با سوز و گداز این تعبیر را از مقاتل شنیدیم: "امام به همراه خانواده‌اش به کربلا آمد"، اما چرا امام حسین خانواده‌اش را با خود همراه کرد؟

اصلا چرا همه ائمه باید از یک خانواده باشند؟ ظاهرا از پدر و مادری معصوم و خانواده‌ای نورانی زمینه و بستر بهتری برای این اتفاق مبارک و امتداد امامت فراهم است: آغاز دریچه‌ای برای ورود به بحث خانواده در کلیدواژه "اهل بیت"

v      در زیارات بر روی این مفهوم تکیه می‌کنیم، شهادت می‌دهیم بر پاکی امام و این که از یک دامن پاک تربیت شده بود، نتیجه این تبار پاک هم پاکی و سلامت زمین مبارکشان شد: "أَشْهَدُ أَنَّکَ طُهْرٌ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طَاهِرٍ مُطَهَّرٍ طَهُرْتَ- وَ طَهُرَتْ أَرْضٌ أَنْتَ بِهَا وَ طَهُرَ حَرَمُک‏"( کامل الزیارات، النص، ص: 235)

آری انسان سالمی که در خانواده سالمی تربیت شده محیط را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و پدیده‌های پیرامونی را هم سالم‌سازی می‌کند.

v      سرآغاز زیارت عاشورا سلام بر جزء جزء خانواده و سلاله امام حسین است، شناسنامه‌ای در قالب زیارت‌نامه:" السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِین"‏ این است عقبه نورانی بزرگ عاشورا آفرین، حضرت حسین علیه‌السلام.

v      در سمت مقابل، در زیارت عاشورا هم سخن از تبار و دودمان است نه یک شخص. این خانواده‌ها هستند که ایفا‌گر این نقش تربیتی(مثبت یا منفی) هستند: خاندان و آل‌زیاد و آل‌مروان:"  فَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَة... آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة " این جا نیز ردپای نقش خانواده قابل توجه است. بررسی مجدد قاتلان امام و اشقیای صحنه کربلا از این دریچه مهم می‌نماید: بررسی فضای تربیتی خانوادگی آن‌ها و نیز بحث محیط رشد آنها ظرفیت‌های جدیدی برای پژوهش ایجاد می‌کند.(فتأمل!)

v      امام در سخن معروف خود پس از جمله معروف " هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ " به سرفصل مهمی اشاره می‌کند: این خانواده و تربیت عاشورایی حسین است که به او این احساس عاشوایی و انقلابی را هدیه داده است، حسین هر چه دارد از تربیت خانوادگی و دامن‌های پاک است و در سمت مقابل یک ناپاک فرزند یک ناپاک:" اى عصرها و نسل‏ها! بهوش که این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است: بر سر دو راهى ذلّت پذیرى و تسلیم خفّت‏بار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، و یا مرگ پر افتخار و با عزّت و سرفرازى! و چقدر دور است از ما که ذلّت و خوارى را برگزینیم. خدا و پیامبر او و ایمان‏آوردگان و روشنفکران و دامانهاى پاک و رگ و ریشه‏هاى پاکیزه و مغزهاى روشن اندیش و غیرتمند و جانهاى ستم ستیز و با شرافت نمى‏پذیرند که ما فرمانبردارى فرومایگان و استبدادگران پست و رذالت پیشه را بر شهادتگاه رادمردان و آزادمنشان مقدّم بداریم.از این رو بهوش باشید که من با همین خاندان و با این یاران اندک و با وجود پشت به حقّ و عدالت نمودن پیمان‏شکنان، راه خویش را برگزیده و براى دفاع از حق آماده‏ام.( در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )، ص: 202)

أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَى اللَّهُ ذَلِکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْکِرَامِ أَلَا وَ إِنِّی زَاحِفٌ بِهَذِهِ الْأُسْرَةِ مَعَ قِلَّةِ الْعَدَدِ وَ خِذْلَةِ النَّاصِر(اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 97)

مادرم راضی نیست که منِ حسین تن به ذلت دهم، چه تعبیر عجیب و چه زاویه زیبایی برای تربیت!

v      حتی در وصف قصه انتقام نیز سخن از کدام امام منتقم منصور است؟" أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ..." کسی از همین خانواده: "مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه‏"

v      عاشورا نقش‌آفرینی تمام خانواده حضرت حسین بود: از خواهرش، از همسرش، از دخترش...همه خانواده در این ماجرا دخیل بودند. کربلا قصه "خانواده حسین" بود نه "شخص حسین". حتی صدام نیز قصه این نقش ها را در کربلا می‌دانست. او نقش‌ها را درک کرده بود که گفته بود: من از عاشورا درس گرفتم! فلذا آمنه صدر را هم که خواهر شهید صدر بود به شهادت رساند.

این‌ها همه و همه فضایی برای توجه به سرفصل خانواده در بحث تربیت است.برای پاسداری از این حریم به برکت عاشورا و برای تربیت نسل‌هایی عاشورایی به این معرفت از عاشورا سخت محتاجیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۲
سید علی اصغر علوی

مدیری که آرمان‌ها را در سنین کم نهادینه می‌کند...

این قدر ایدهآل و آرمانگراست که در چنین سنی چنین آرزو و فهمی دارد، مرگ را در نگاه خود از عسل شیرین‌تر میداند: "احلی من العسل"

احلی من العسل "مضمونی تولیدی" است. آیا شما قبل از قاسم از اصحاب و یا دیگران این تعبیر را شنیدهاید؟! ما جای دیگری ردپای این ادبیات را ندیدهایم، این نشان از تولیدی بودن این ادبیات دارد و تولید، رهاورد و محصول "خودکفایی" است. این حرف هیچ یک از اصحاب نیست، جوشش وجودی خود قاسم است، در ضمن صرفا ناشی از احساسات مقطعی یا غلیان عاطفه نیست که به قول امروزیها داغ باشد و چیزی گفته باشد.

حضرت قاسم باید به سرمایهای رسیده باشد که اینگونه سخن بگوید، اصلا امام هم برای نمایش این جلوه وجود قاسم به دیگر اصحاب و عالم از او آن سؤال را پرسید تا قاسم در جواب جلوهگری کند و ذرهای از شعاع وجودش را به عالم نشان بدهد.

همه آنچه گفته شد نیازمند فرایندی تربیتی است و این تربیت چیزی نیست جز "تربیت عاشورایی"، داشته‌های قاسم مدیون امام کربلا است، از تربیتی که در این خانواده دیده است، امام مدیری است که آرمان‌ها را این‌گونه به زیبایی و شیرینی در سنین کم نهادینه می‌کند، هذا اول الکلام!

این بلوغ فکری و بلندای اندیشه وارداتی نیست. محصول خود کربلاست. از جای دیگری به این عرصه نیامده بلکه خروجی همین فرایند است و از دل همین فرهنگ برخاسته است نه جای دیگر.

آن چیزی هم که به تعبیر مقام معظم رهبری در مورد شیوه مدیریت و تربیت حضرت امام در تربیت جوانان و نوجوانان انقلابیِ عاشق شهادت، فتح الفتوح حضرت امام بود مرهون همین بنمایه بود که در وصیتنامه نوجوانان 13ساله هم خود را با یک چنین مضامین بدیعی نشان میدهد.

گام اول فهم این الگو در منظومه تربیت و رشد است. درک این الگو به عنوان برترین روش و کوتاه‌ترین راه برای ارتقای فرهنگ و پیشرفت در عرصه تربیت مهم‌ترین قدم برای اقدام است.

گام بعد حرکت به سمت این فرهنگ و سبک تربیتی است.

اگر این اتفاق بیفتد بقیه مراحل به راحتی طی خواهد شد، آنچه مهم مینماید جدا شدن از دیگر الگوها و اتصال با این فرهنگ زاینده و بالنده است.

جدا شدن از وضع موجودی که با آن عادت کردهایم سخت است –طبق قانون اول نیوتن!: اصل اینرسی یا لختی یا ماند- و الا ادامه راه چندان سخت نیست؛ مهم باور داشتن این الگوی همیشه زنده است: الگوی عاشورایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۲ ، ۱۱:۲۱
سید علی اصغر علوی