مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۱۱۷ مطلب با موضوع «تألیفات» ثبت شده است

چهارشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

گزیده‌ای از «الی الحبیب»؛ سرمشق‌هایی برای حبیب شدن


الی الحبیب-تبلیغ-۵۵۰

حبیب شاگرد خصوصی امام حسین (ع) است.

حبیب نمونه‌ای از انسان کامل است که می‌توان با رجوع به شخصیتش پاسخ مسائل و مشکلات را گرفت.

این اثر، در صدد است که ابعاد گوناگون شخصیت حضرت حبیب را که به طور متوازن رشد کرده است، بررسی نماید. بدین منظور از هشت منظر که هر کدام بیانگر مسئله‌ای است، به سراغ شخصیت حضرت حبیب رفته‌است.

 

بخشی از کتاب « الی الحبیب » 1.92 MB

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۲
سید علی اصغر علوی

MMAshouraei-Adver

 

کتاب مبانی مدیریت عاشورایی بر اساس این هدف شکل گرفته است که به صورت یک دایره المعارف، محوری‌ترین مباحث مربوط به حوزۀ مدیریت عاشورایی را جمع‌آوری کند و در یک قالب معین و مشخص ارائه دهد. ضرورت چنین کاری، فقدان متن آموزشی مفید در حوزۀ مدیریت عاشورایی بود. این اثر درصدد است که گسست و حفرۀ فقر محتوایی را که در این حوزه وجود دارد، پر کند. به این دلیل، کلیۀ معارف عاشورایی در منابع مختلف اعم از کتاب و مقاله در فضای مجازی و غیرمجازی به کار گرفته شده‌اند. کوتاه سخن آن‌که در وهلۀ نخست تلاش بر این بوده که یک دایره‌المعارف خوب از معارف عاشورایی با مسائل رشتۀ مدیریت و تمرکز بر روش‌شناسی و رویکردها در این مجموعه گردآوری شود.

 

دکتر علی رضاییان در ابتدای کتاب با عنوان «مقدمۀ استاد» آورده است :

نویسنده، هدف از تدوین کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی» به‌صورت یک دایره المعارف را، نبود متن آموزشی مفید در حوزه مدیریت عاشورایی می‌داند؛ بنابراین تلاش کرده تا خلأ محتوایی این حوزه را تا حدی پر کند. در این اثر، رابطه سیره‌پژوهی در حوزه عاشورا و مطالعات قرآنی تبیین شده، دیدارها، نامه‌ها، خطبه‌های حضرت امام حسین علیه‌السلام تشریح گردیده و به نظریات و رویکردهای مدیریت عاشورایی پرداخته و سرانجام جایگاه رهبری در منظومه بحث گفتگو را تبیین کرده است.

امید است مدیران با آشنایی با این آثار، رابطه فلسفه خلقت، فلسفه عاشورا و فلسفه انقلاب اسلامی را به‌طور ملموس دریابند و چگونگی تلفیق منطق و عاطفه را فراگرفته و خستگی‌ناپذیری در دستیابی به هدف را تجربه کنند و تمدن‌سازی اسلامی را با اتکاء به حرکت عاشورا آغاز نمایند تا ایده‌آل ظهور اتفاق افتد.

بخشی از کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی: روش‌شناسی و رویکردها» ۱٫۳۵ MB

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۲۶
سید علی اصغر علوی
پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۴ ق.ظ

استاد دانشگاه هویزه (شهید سیدحسین علم‌الهدی)

تا دانشگاه هویزه

 


درخت هویزه که روزگاری از کلاس‌های قرآن و نهج‌البلاغه سید حسین علم‌الهدی تغذیه می‌شده است امروز هم همان میوه‌های شاداب را تقدیم ناظران و مهمانان خود خواهد کرد. اگر یک روز خاک هویزه، حسین علم‌الهدی را زیارت کرده است، امروز در اقصی نقاط کشور، سراغ این خاک می‌آیند تا با آن‌ها سخن گوید، خاکی که هر روز یک جلوه از او را دریافته است، شاخص‌ها و محورهای شخصیتی حسین علم‌الهدی کدام است: اگر خاک زمین را استعداد سخن گفتن ظاهری با دل‌های زائر نیست ولی خاک دل‌ها و طینت خادمان این لیاقت را یافته است که در کنار خاک هویزه، آمادگی و استعداد سخن گفتن بیابد و به نیابت از خاک بی زبان هویزه، زبان بگشاید.

مقاله وجودی حسین علم‌الهدی اگر قصد تألیف پیدا کند باید دارای واژگان کلیدی زیر باشد:

1.       جوان انقلابی

2.       دانشجوی پیرو خط امام

3.       استاد قرآن و درس نهج‌البلاغه

4.       شخصیتی اجتماعی و برخاسته از مردم

5.       مربی جسم و روح

6.       فردی کادرساز و شخصیتی تشکیلاتی

7.       هماهنگ در بین ابعاد مختلف و به ظاهر متعارض

از بین صفات گفته شده  شش محور اصلی در زندگی شهید علم‌الهدی بررسی می شود.

مؤلفه های شخصیتی استاد دانشگاه هویزه: (درنگی در شخصیت شهید علم‌الهدی)

1)      شخصیت معرفتی (علمی – معنوی – فرهنگی):

الف) درس‌های قرآن

ب) درس‌های نهج‌البلاغه

ج) درس‌های علمی – مطالعاتی

2) شخصیت اجتماعی – سیاسی

3) شخصیت تربیتی (بدنی – روحی – رزمی)

4) شخصیت تشکیلاتی (کادر سازی و فعالیت‌های اجرایی جریان ساز)

5) شخصیت فروتن (اخلاص و تواضع)

6) شخصیت هماهنگ در رشد کمالات

(برگرفته از «...تا دانشگاه هویزه»: درنگ‌‎هایی در اردوی خادمین شهدای هویزه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۴
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۳ ق.ظ

مدرسه‌ای به نام راهیان نور

سر کلاس دانش‌گاهی به نام هویزه

اگر شهید هر ساله با کمال و جمال خویش جمعی را به زیارت خویش فرا می‌خواند و دوباره جبهه‌ها رونق می‌گیرد، هم او جمعی را نیز به خادمی خود انتخاب می‌کند تا واسطه فیض بین او و زائرانش شوند.

این سخن بعد از مراتب معنوی و علم حضوری قابل توجه است که باید سراغ از زمینه‌هایی گرفت که علم حضوری را تسریع کند و بهانه ورود به علم حضوری ‌باشند و آن عبارت است از علوم حصولی خاصی که در هویزه باید تبلور عینی پیدا کند.

حال که شهید در کنار دعوت زائرانش، خادمان را نیز پذیرفته و به میهمانی صدا زده است، این وظیفه را نیز بر عهده خادمانش گذاشته است که هم خود شاگردی کنند و هم شاگردپروری. همان شهید که زائران را به جبهه صدا زده است آن‌ها را بی آموزش و پرورش نگذاشته است: بلکه این فراخوان خادمان نیز صدای شهید است و تنفیذ وظیفه ای، شهید زنده است و این حرکت‌ها و انگیزه‌ها و اندیشه‌ها محصول حیات اوست. بخشی از علوم حضوری را خود به خادمان و زائران می‌آموزد، اما علوم حصولی زمینه ساز علوم حضوری را به خادمان تنفیذ کرده است و از آنان می‌طلبد و این یعنی شریک شدن در اراده شهید برای تربیت و انسان سازی.

دانشگاه هویزه چه کلاس‌هایی دارد که باید خادمان خود را برای شاگردی و شاگرد آفرینی برای آن آماده کنند؟ کدام واحدها را باید رویت کنند و بلافاصله رویت را روایت؟

انتظار شهید علم‌الهدی از خادمین آستانش آموزش کلام سخن‌هاست که اگر امروز جسم او حاضر بود به آن اهتمام می‌نمود؟ کدام امور در مورد شهید علم‌الهدی عینیت بیشتر دارد؟ این‌ها همان حداقل انتظاراتی است که او از خادمانش انتظار دارد، خادمانی که در حقیقت دست حسین علم‌الهدی برای تحقق آن امورند که از آستین بیرون آمده‌اند، خادم یعنی آیینه شهید، یعنی مجرای تحقق اموری که او امروز به ظاهر از انجام آن معذور است اما انگیزه و اندیشه آن را به خادمانش خواهد داد تا آن را محقق کنند.

باید جایگاه سال 59 حسین علم‌الهدی و قابلیت‌ها و استعدادهای ژرف او شناخته شود تا پس از ژرف کاری در آن شاخص‌ها بتوان حداقل انتظارات سید حسین را شناخته و سپس آن واحدها را در قالب کلاس‌های دانشگاه هویزه طراحی و ارائه هر چند اگر امروز حسین علم‌الهدی بود شاید بالاتر و دقیق‌تر سخن می‌گفت و نیازسنجی بهتری از جامعه و مسئله شناسی کامل‌تری از مشکلات روبرو می‌داشت اما شاید گام اول سفر به استعدادها و ظرفیت‌های وجودی او در سال‌های دهه 60 باشد تا خادمان از این طریق قدری با واحدهای کلاس‌های هویزه آشنا شوند، آشنایی از طریق درک استاد هویزه شهید علم‌الهدی.

کلاس‎‌ها همان ظرفیت‌های دانشگاه هویزه‌اند... (برگرفته از «...تا دانشگاه هویزه»: درنگ‌‎هایی در اردوی خادمین شهدای هویزه)

تا دانشگاه هویزه-تبلیغ-۵۵۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۳
سید علی اصغر علوی

 

عاشورا الگوی بی‌بدیل هستی است و امام عاشورا در تمام عصرها و مصرها شبیهی برای یارانش ندید. این الگو میتواند الگوی اصحاب المهدی نیز باشد. حبیب، افضل شهدای غیر بنی‌هاشم است. در این اثر، حبیب را به عنوان شاخص «اصحاب الحسین» باید دنبال کرد؛ «اصحاب الحسین»ی که بهترین الگوی «اصحاب المهدی» هستند. هشت محور و شاخص وجودی حضرت حبیب برای سرمشق شدن!

جلوه قرآنی حبیب (حبیب قرآنی)، جلوه تبلیغی حبیب (حبیب مبلغ)، جلوه دین‌شناسی حبیب (حبیب فقاهت)، جلوه تشکیلاتی حبیب (حبیب تشکیلات) و...

الی الحبیب جلد

 

گذری بر یکی از فصول هشتگانه اثر «...الی الحبیب»: حبیب تشکیلات

تشکیلاتی عمل کردن یکی از وظایف امروز هر فرد است. امروزه اگر بخواهی فردی عمل کنی نمی توانی آن کاری که انجام می دهی را درست انجام دهی.

در ضرورت تشکیلات گفته اند که کارها منسجم می شود، از موازی کاری ها جلوگیری می شود و.....

مقام معظم رهبری و بزرگان دیگری چون امام موسی صدر  و شهید بهشتی تاکید زیادی بر تشکیلاتی کار کردن می کردند. مدیران، فرماندهان و دیگر کسانی که مسئولیت های مدیریتی دارند باید از کار تشکیلاتی آگاه باشند تا بتوانند مسئولیتشان را به خوبی انجام دهند. 

حبیب ابن مظاهر به عنوان یک فرمانده در کربلا و فردی که تکیه گاه برای امام و اصحاب بود بهترین فردی است که می توان از او نکات تشکیلاتی را فرا گرفت. اگر حبیب که غرق در حسین است اسوه تشکیلاتی ما باشد، تشکیلات ما نیز غرق در حسین می شود و تشکیلاتی حسینی عاشورایی خواهیم داشت.

به امید تشکیلات عاشورایی حسینی...

***

سرفصلهای بحث: «حبیب تشکیلاتی»»  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۸
سید علی اصغر علوی

      تقدیم به اندیشه‌های عاشورایی

 فایل گزیده پایان‌نامه مدیریت عاشورایی: فهرست، کلیات، منابع (دریافت)

    

پیوست‌های مرتبط:

پایان‌نامه زمینه‌ای برای تشکر از امام حسین (نسبت پایان‌نامه و امام حسین علیه‌السلام)

آغاز نامه (گزارشی از جلسه دفاعیه عاشورایی)

گزارش تصویری جلسه دفاعیه (2)

یادش بخیر...

دعوتی برای حرکت، نامه‌ای برای آغاز

 

پایان‌نامه مدیریت عاشورایی علوی12

...انسانها باید برای ظهور آماده شوند و این نیاز به تربیت دارد، تربیتی که استعداد فهم و قابلیت پذیرش امام زمان را ایجاد کند و در این میان بهترین الگو برای درک امام عصر، درنگ در امام عاشورا است.

بهترین الگو برای اصحاب المهدی شدن، الگوی اصحاب الحسین‌اند.

تربیت عاشورایی همان مدل و نرم افزار تمدنی برای رسیدن به امام زمان است. تربیت عاشورایی تنها معبر برای ظهور است،

در «این الطاب بدم المقتول بکربلا» سخن از گرای اصلی در عصر ظهور است و محوریت کربلا و آموزه‌هایش، و این یعنی اهمیت درنگ در کربلا و عاشورا. برای تربیت راهی بهتر از امام حسین نمی‌شناسیم که اگر جز این بود، اولْ سخن مربی و منجی عالم در آخر الزمان و در فتح الفتوح نهائیش «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین...» نبود.

امام عصر،‌ ابزاری نیرومند‌تر از امام حسین نمی‌شناسد و بدون او تمدن‌سازیش نشدنی است. شروع تمدن بزرگ امام عصر با امام حسین و در مدار کربلای او و معرفی خویشتن و رسم خویش با امام حسین، همه و همه پرده از یک حقیقت بر می‌دارند: جایگاه تربیت عاشورایی برای تسهیل و تکمیل جریان ظهور

آری امام زمان از حسین می‌گوید و زبان مشترک و ادبیات جهانی بر پایه و محور آموزه‌های عاشورایی شکل خواهد گرفت و کسانی در مسابقه زمینه‌سازی ظهور پیشگام خواهند شد که معرف امام عصر یعنی امام حسین را به عالم بهتر و خوب‌تر بشناسانند و دل‌ها را پذیرای شنیدن «الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ...» کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۲
سید علی اصغر علوی


گفت: ما کجا و عباس سلام‌الله‌علیه کجا؟!

گفتم: حتی اگر سیب‌زمینی هم باشی می‌توانی نقش‌آفرینی کنی!، البته اگر جایگاهت را خوب بشناسی:

«من که در هیات تو سیب‌زمینی هستم

کاش در قیمه تو سیب زمینی باشم!»

قیمه امام حسین

 

همان اندازه که می‌توانی، خاصیت داشته باش!

موثر بودن انسان‌ها به اندازه شناختشان از جایگاه‌ها و ظرفیت‌هایشان است.

در کربلا ولی «...وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ» الگوساز است...

(از «جای خالی عباس» (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله علیه))

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۶
سید علی اصغر علوی

به کربلا رسیدن لذت خود را دارد، لذت همراهی با حسین علیه السلام، لذت هم جواری با او، لذتی از جنس هم نفسی.

اما لذت بالاتر، جدا شدن است از این لذت برای کسب لذتی دیگر. آشنایی دوستان با این لذت!

همان که قرآن پرده از رازش بر می دارد:

وَماکانَ المُؤمنونَ لِینفِروا کافَّةً فَلولا نَفَر مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهوا فی الدّینِ (سوره توبه/آیه122(

شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طائفه ای کوچ نمی کند (وطائفه ای در مدینه بماند( تا در دین (ومعارف و احکام اسلام) آگاهی یابند.

اما اصل لذت، لذت آشنا کردن دوستان است با این لذت:

وَ لِیُنذِروا قَومَهُم اذا رَجَعوا الیهِم لَعَلّهُم یَحذَرون (توبه/122(

و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!

شاید(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند!

.

قصه ی حبیب به سمت قبیله اش، در همان آشنایی دوستان بود

از لذت همراهی با حسین.

حبیب نزد امام علیه السلام آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا!

در نزدیکی ما قبیله ای از بنی اسد است. به من اجازه می فرمایی نزد

آنان رفته و آنان را به یاری تو فراخوانم؟ امید است خدا آنان را یاور تو کند.

امام علیه السلام فرمود:"ای حبیب! من به تو اذن دادم"

حبیب به صورت ناشناس در تاریکی شب نزد آنان رفت و

.

کار شب هفتم حبیب ترجمان عملی همان آیه بود.

چنان که خود می فرمود:"بهترین ارمغانی را که نماینده ای برای مردم خود می آورد، برای شما آورده ام.

آمده ام شما را به یاری فرزند دختر پیامبرتان فراخوانم"

هدیه ای از جنس یاری.

به حقیقت در عالم حب و محبت، حبیب یکه‌تاز است.

.

بعضی دوستی ها انسان را بیچاره می کند.

حبیب که سهل است، هرکس دیگر را هم بود این طور بیچاره می کرد.

با رفقایش به حسین علیه السلام پیوست.

اما باز دلش آرام نشد. بازهم سراغ دوستانی می گشت برای حبیبش حسین.

 90 نفر دیگر قبیله‌ی خود را هم، شیدای حسین کرد و آورد.

اما حیف که نشد ...

حسین راز همه دوستی ها و نخ تسبیح رفاقت هاست.

هرجا نام اوست حرکتی از این جنس را می توان دید.

اشتیاقی به نام رفاقت؛ رفاقت به سبک حبیب.

.

.

.

«برگرفته از کتاب رفاقت به سبک حبیب»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۳
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ق.ظ

در آروزی حسینیه علوم انسانی


با تشکر از پویه عالمانه و عاشقانه برادر عاشورایی‌مان: حاج حسین براتی

برگی از ویرایش جدید «دعوا سر اولویت است»

در آرزوی حسینیه علوم انسانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۱:۳۸
سید علی اصغر علوی

سرفصل گزیده‌ای از ویرایش جدید اثر «دعوا سر اولویت است»

دعوا سر اولویت است-تبلیغ-۵۵۰

گاهی یک طرح یا یک دوره یا چیزی شبیه این‌ها (بخوانید کارهای فرهنگی معمولاً) به مانند ماشینی شروع به حرکت می‌کند، شتاب می‌گیرد و با سرعت مشغول پیش‌رفت می‌شود که ناگهان...

متوجه می‌شویم یکی از چرخ‌های ماشین مذکور نیست!

علت و تحلیل واقعه: حقیقت آن است که در اوج کار و گرماگرم هر دوره غالباً برای چند نفر سؤالی پیش می‌آید: آیا واقعاً این کار فی الواقع همان تکلیف امروز ماست آیا؟! (به تکرار «آیا» و لحن شک‌آلود سؤال دقت داشته باشید!) این جمله همان و شیوع این تفکر و تسری آن به بقیه هم همان و الباقی قصه...

این نحله‌ها را اصطلاحاً نحله‌های «چِکُنِشْ فَلْسَفِی دُچَارْ شُده»! می‌نامیم!

مشکل آن است که برخی اصلاً دغدغه ندارند (و رحمت خدا بر سیب‌زمینی که مؤثرتر از این دسته است و ما ابداً قصد توهین و جسارت و یا انکار خواص این موجود را نداریم!) ولی برخی از شدت دغدغه‌های رنگارنگ به مقام «وسواس در دغدغه» نائل می‌شوند.

مشکل عمده اهالی فرهنگ‌زده جامعه ما همین است و این یعنی توقف و بالاتر از آن جماعتی را به توقف کشاندن است. همین‌جا نقداً جهت این که بحث دوطرفه باشد (و از متکلم وحده به مع الغیر هم رسیده باشیم!) یک دعا از ما و یک آمین از شما: خدایا ما را از بی‌دغدغگی و نیز از وسواس در دغدغه‌ها نجات بده!

البته این را هم عرض کنیم که دعا تنها پاسخ‌گو نبوده و نیست، اینجا نسخه اولویت‌سنجی، نسخه‌ای ضروری است و پرداختن و اندیشیدن به بحث آن حائز اهمیت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۳ ، ۱۰:۳۰
سید علی اصغر علوی