میم مثل مگس! (آنجا که فقه الحدیث با حشرهشناسی مرتبط میشود!)
در دست انتشار| پرواز با بال مگس! (درنگی «فقه الحدیثانه» در ماجرای اشکی به اندازه بال مگس)
در نگاه عدهای شاید درنگ در سطر به سطر و واژهواژه روایات اینقدر ضروری به نظر نرسد که یک اثر مستقل در اطراف یک روایت، آن هم یک مفهوم اختصاص داده شود. به زعم این دسته این چنین کارهایی پر و بال دادن بیش از حد به موضوع است. اما دستهای دیگر را عقیده بر آن است که هر لفظ امام معصوم را باید با دقتی معصومانه تماشا کرد و شایسته است بیش از اینها بلور واژههای روایات، مراعات شود! خصوصا اگر این مواجهه با دستهای از روایات حول یک مفهوم و در یک خانواده حدیثی صورت بگیرد.
مواجهه با روایات را خود اهل بیت به شیعیانشان آموختند. روایات را اینگونه باید دید که فرمودند:
«خَبَرٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفٍ تَرْوِیه»[1] خبری که در آن درایت شود از هزار روایت خواندن بهتر است.
اینگونه هر سطری و هر واژهای از روایات با خود دنیایی سخن خواهد داشت و هر قطره با خودش اقیانوسی از معارف را نوید خواهد داد...
با این حساب از «بال مگس»ش هم به راحتی نباید گذشت...
«در بند آن مباش که مضمون نمانده است
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت»[2]
در آستانه عید غدیر تاویل جنب الله :
درلغت به معنای پهلو است ودرمجاز وتفسیر اکثر مفسران گفته اند : قرب خدا و طاعت خداست ( تفسیر بیضاوی 4/41)
درکافی آمده که جناب امیر فرمودند: که منم عین الله ومنم جنب الله و منم باب الله وید الله . ودرمناقب ابن شهرآشوب ازابوذر رضی الله روایت است که حضرت رسول فرمودند : ای ابوذر ! دشمن علی را می آورند درقیامت کوروگنگ ودرظلمات قیامت می افتد وبرمیخیزد وقریاد میزند (یاحسزتی علی مافرظت فی جنب الله ) ودرگردنش طوقی از آتش خواهد بود .
وحضرت صادق علیه السلام فرمودند علی علیه السلام جنب الله است .
وماییم جنب الله ، خدا ماراازنورخودخلق کرد لهذا چون کافران را به جهنم میبرند میگوییند: ای حسرت برآنکه تقصیرکردم درولایت محمد صلی الله علیه وآله سلم وآل او علیه السلام . ( حیات القلوب ج 5 ص 495)