مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

مدیر در مدار کربلا

ساحتی برای گفتمان سازی مدیریت عاشورایی

سید علی اصغر علوی
طلبه و دانش آموخته رشته معارف اسلامی و مدیریت
تهران- دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
پژوهشگر حوزه عاشورا با تکیه بر مسائل مدیریت از سال1385 تاکنون
عنوان پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد: طراحی الگوی رهبری با الهام از گفتگوهای امام حسین علیه‌السلام در مسیر کربلا

آثار منتشر شده:
مجموعه کتاب‌های زیر خیمه حسین (کتاب‌های کاربردی عاشورا از شهدا تا سیدالشهدا) در 11جلد
جلد اول: سه دقیقه در مقتل گم‌نامی
جلد دوم: ...تا خدمت حسین
جلد سوم: ولعن‌الله شمرا
جلد چهارم: رفاقت به سبک حبیب
جلد پنجم: رقابت به سبک حبیب
جلد ششم: وفا به رنگ کربلا
جلد هفتم: 18 ثانیه با کوثر
جلد هشتم: امام رضا علیه‌السلام، شهید راه علم
جلد نهم: دعوا سر اولویت است
جلد دهم: راه عباس شدن
جلد یازدهم: راز دیدار علم
باغ سیب (سبک زندگی عاشورایی در 6 جلد|موردکاوی اصحاب)
عرشه خدا (سفرکربلا، پیاده‌روی اربعین، اردوهای جهادی)
ضریح قدیمی
آبروی علم(بیانات امام حسین در جمع اندیشمندان به همراه بیان بایسته‌های علمی)
خادم ارباب کیست؟(بایسته‌های خادمین هیات، هیات در تراز انقلاب|کلاس حضرت جون)
روضه‌های ناشناخته کربلا (نخستین مقتل مدیریتی)
تا دانشگاه هویزه(آن‌چه مسئولان و برگزارکنندگان اردوها باید بدانند)
توجیه المسائل کربلا (توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای با حسین نبودن!)
راز دیدار علم(دریچه‌ای به حدیث عنوان بصری|ویرایش دوم)
جای خالی عباس (مروری بر رفتارهای تشکیلاتی حضرت عباس سلام‌الله‌علیه)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
مبانی مدیریت عاشورایی (روش‌شناسی و رویکردها)
الی الحبیب (سرمشق‌هایی برای حبیب شدن)
چای روضه‌دم (درسهایی از چای روضه اباعبدالله)
گنبد مستجاب (تربیت زیر نگاه امام)
تنها علاج، (با امام حسین به همه جا میتوان رسید)
توضیح الرسائل کربلا، (چطور از دل 18 هزار نامه عاشق، 30 هزار قاتل ایجاد شد؟)
امضای کوچک؛ کتابی برای حضرت علی اصغر، نکته‌ها، درس‌ها و آموزه‌های امروزیش

آثار در دست چاپ:
شمریت و حریت
مسلم «ولی امر» است
با خدا در اتاق تشریح
حتی اسبشان نیز
پرواز با بال مگس
امام حسین در خیابانهای کوفه
چند دقیقه گودال
روضه اصحاب چیست؟
نیمه پنهان کربلا
عباس‌آفرین
فتأمل، ملاحظاتی برای خوانش فقه و اصول
مبانی نظام‌مند رزم

بایگانی

۳۱ مطلب با موضوع «درس‌گفتار‌هایی از مدیریت عاشورایی :: نگاهی مدیریتی به مقوله زیارت» ثبت شده است

با تشکر از اشاره برادر‌بزرگوار‌حضرت‌حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین دکتر‌سید‌منذر‌حکیم، (مدیر کل پژوهش مجمع جهانی اهل بیت و عضو هیئت علمی معاونت بین‌الملل بعثه مقام معظم رهبری و پایه‌گذار گروه علمی تربیتی "فقه خانواده" در جامعة المصطفی العالمیة)  که با زاویه نگاهشان نظام جدیدی به فیش‌های پراکنده عاشورایی‌مان دادند:

تاکنون صرفا با سوز و گداز این تعبیر را از مقاتل شنیدیم: "امام به همراه خانواده‌اش به کربلا آمد"، اما چرا امام حسین خانواده‌اش را با خود همراه کرد؟

اصلا چرا همه ائمه باید از یک خانواده باشند؟ ظاهرا از پدر و مادری معصوم و خانواده‌ای نورانی زمینه و بستر بهتری برای این اتفاق مبارک و امتداد امامت فراهم است: آغاز دریچه‌ای برای ورود به بحث خانواده در کلیدواژه "اهل بیت"

v      در زیارات بر روی این مفهوم تکیه می‌کنیم، شهادت می‌دهیم بر پاکی امام و این که از یک دامن پاک تربیت شده بود، نتیجه این تبار پاک هم پاکی و سلامت زمین مبارکشان شد: "أَشْهَدُ أَنَّکَ طُهْرٌ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طَاهِرٍ مُطَهَّرٍ طَهُرْتَ- وَ طَهُرَتْ أَرْضٌ أَنْتَ بِهَا وَ طَهُرَ حَرَمُک‏"( کامل الزیارات، النص، ص: 235)

آری انسان سالمی که در خانواده سالمی تربیت شده محیط را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و پدیده‌های پیرامونی را هم سالم‌سازی می‌کند.

v      سرآغاز زیارت عاشورا سلام بر جزء جزء خانواده و سلاله امام حسین است، شناسنامه‌ای در قالب زیارت‌نامه:" السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِین"‏ این است عقبه نورانی بزرگ عاشورا آفرین، حضرت حسین علیه‌السلام.

v      در سمت مقابل، در زیارت عاشورا هم سخن از تبار و دودمان است نه یک شخص. این خانواده‌ها هستند که ایفا‌گر این نقش تربیتی(مثبت یا منفی) هستند: خاندان و آل‌زیاد و آل‌مروان:"  فَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَة... آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة " این جا نیز ردپای نقش خانواده قابل توجه است. بررسی مجدد قاتلان امام و اشقیای صحنه کربلا از این دریچه مهم می‌نماید: بررسی فضای تربیتی خانوادگی آن‌ها و نیز بحث محیط رشد آنها ظرفیت‌های جدیدی برای پژوهش ایجاد می‌کند.(فتأمل!)

v      امام در سخن معروف خود پس از جمله معروف " هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ " به سرفصل مهمی اشاره می‌کند: این خانواده و تربیت عاشورایی حسین است که به او این احساس عاشوایی و انقلابی را هدیه داده است، حسین هر چه دارد از تربیت خانوادگی و دامن‌های پاک است و در سمت مقابل یک ناپاک فرزند یک ناپاک:" اى عصرها و نسل‏ها! بهوش که این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است: بر سر دو راهى ذلّت پذیرى و تسلیم خفّت‏بار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، و یا مرگ پر افتخار و با عزّت و سرفرازى! و چقدر دور است از ما که ذلّت و خوارى را برگزینیم. خدا و پیامبر او و ایمان‏آوردگان و روشنفکران و دامانهاى پاک و رگ و ریشه‏هاى پاکیزه و مغزهاى روشن اندیش و غیرتمند و جانهاى ستم ستیز و با شرافت نمى‏پذیرند که ما فرمانبردارى فرومایگان و استبدادگران پست و رذالت پیشه را بر شهادتگاه رادمردان و آزادمنشان مقدّم بداریم.از این رو بهوش باشید که من با همین خاندان و با این یاران اندک و با وجود پشت به حقّ و عدالت نمودن پیمان‏شکنان، راه خویش را برگزیده و براى دفاع از حق آماده‏ام.( در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )، ص: 202)

أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَى اللَّهُ ذَلِکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْکِرَامِ أَلَا وَ إِنِّی زَاحِفٌ بِهَذِهِ الْأُسْرَةِ مَعَ قِلَّةِ الْعَدَدِ وَ خِذْلَةِ النَّاصِر(اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 97)

مادرم راضی نیست که منِ حسین تن به ذلت دهم، چه تعبیر عجیب و چه زاویه زیبایی برای تربیت!

v      حتی در وصف قصه انتقام نیز سخن از کدام امام منتقم منصور است؟" أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ..." کسی از همین خانواده: "مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه‏"

v      عاشورا نقش‌آفرینی تمام خانواده حضرت حسین بود: از خواهرش، از همسرش، از دخترش...همه خانواده در این ماجرا دخیل بودند. کربلا قصه "خانواده حسین" بود نه "شخص حسین". حتی صدام نیز قصه این نقش ها را در کربلا می‌دانست. او نقش‌ها را درک کرده بود که گفته بود: من از عاشورا درس گرفتم! فلذا آمنه صدر را هم که خواهر شهید صدر بود به شهادت رساند.

این‌ها همه و همه فضایی برای توجه به سرفصل خانواده در بحث تربیت است.برای پاسداری از این حریم به برکت عاشورا و برای تربیت نسل‌هایی عاشورایی به این معرفت از عاشورا سخت محتاجیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۲
سید علی اصغر علوی

سبک زندگی عاشورایی: زندگی مبتنی بر عزم

سر کلاس زیارت‌نامه ها و مقاتل: این جلسه "زیارة الشهداء الخارجة من الناحیة المقدسة" منسوب به سال252 هجری

السَّلَامُ عَلَى مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِیِّ الْقَائِلِ لِلْحُسَیْنِ وَ قَدْ أَذِنَ لَهُ فِی الِانْصِرَافِ أَ نَحْنُ نُخَلِّی عَنْکَ وَ بِمَ نَعْتَذِرُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَدَاءِ حَقِّکَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى أَکْسِرَ فِی صُدُورِهِمْ‏ رُمْحِی‏ هَذَا وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَیْفِی مَا ثَبَتَ‏ قَائِمُهُ فِی یَدِی وَ لَا أُفَارِقُکَ وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ مَعِی سِلَاحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ وَ لَمْ أُفَارِقْکَ حَتَّى أَمُوتَ مَعَکَ وَ کُنْتَ أَوَّلَ مَنْ شَرَى نَفْسَهُ وَ أَوَّلَ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ اللَّهِ [شهد الله‏] وَ قَضَى نَحْبَهُ فَفُزْتَ بِرَبِّ الْکَعْبَةِ شَکَرَ اللَّهُ اسْتِقْدَامَکَ وَ مُوَاسَاتَکَ إِمَامَکَ إِذْ مَشَى إِلَیْکَ وَ أَنْتَ صَرِیعٌ فَقَالَ یَرْحَمُکَ اللَّهُ یَا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ وَ قَرَأَ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا لَعَنَ اللَّهُ الْمُشْتَرِکِینَ فِی قَتْلِکَ عَبْدَ اللَّهِ الضَّبَابِیَّ وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ خُشْکَارَةَ [خسکارة] الْبَجَلِیَّ [وَ مُسْلِمَ بْنَ عَبْدِ الضَّبَابِیَ‏]( إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 575)

ترجمه: «مسلم‏ بن عوسجه‏» برخاست و چنین گفت: «آیا ما تو را این گونه رها کنیم و از اینجا برویم؟ با اینکه دشمنان گرداگرد تو را احاطه کرده‏اند، نه به خدا سوگند، خداوند هرگز مرا چنین ننگرد، من در اینجا هستم تا نیزه‏ام را در سینه دشمنان بشکنم، و تا شمشیر در دستم هست، آنها را با شمشیرم بزنم، و اگر بدون اسلحه شدم با پرتاب سنگ با آنها نبرد مى‏کنم، من از تو جدا نشوم تا در رکاب تو کشته شوم.»

 

شاخص عزم: تا آخر ایستادن، مایه گذاشتن، آن‌قدر نیزه بزنم تا در سینه‌هایشان نیز نیزه‌ها بشکند و حتی بالاتر...،به بیان امروز اگر سلاحم خشابش تمام شد، داستان تمام نخواهد شد، باز نخواهم نشست، این بار با سنگ به جنگشان بر می‌خیزم، می‌ایستم، پویای پویا

بدون سلاح هم چاره خواهم کرد، کار باید انجام بشود، موجیم که آسودگی ما عدم ماست

مقایسه دو نوع عزم:

عزم در نگاه ما: تا جایی است که سلاحمان کشش رزم داشته باشد و خشابی داشته باشیم

عزم در نگاه اصحاب عاشورا: تا آخر ایستادن است، تا پای جان، کار نشد ندارد: "اگر نیزه‏ام در سینه‏شان بشکند و با شمشیرم آن قدر آنها را بزنم که دسته شمشیر از دستم رها شود از شما جدا نخواهم شد. اگر سلاحى با من نباشد تا با آن با آنها بجنگم پیش روى شما به سویشان سنگ پرتاب خواهم کرد تا با شما بمیرم!"

زندگی جهادی یعنی همین! تا پای جان جنگیدن

ما در قاموس فکری مان تا ابزار باشد کار می‌کنیم، در معادلات سطحی و اولیه این تفکر صحیح است اما در معادلات عاشورایی این جا باید از فکر و جوشش خود ابزار سازی کرد.

به سبک مسلم‌بن‌عوسجه:

اولا: آن‌قدر می‌جنگم تا ابزار‌ها فرسوده شود و نیزه و شمشیرم در سینه دشمن بشکند

ثانیا: بعد از این مرحله (فرسودگی ابزارها) هم کنار نخواهم کشید بلکه با فراست و خلاقیتم ابزار دیگری بر می‌گزینم.

 

 

تلنگر: اهل بیت این قدر به این اصحاب توجهی از سر دغدغه و غیرت دارند که پس از بردن نامشان و وصفشان و سخن خاص‌شان در شب عاشورا، حتی اسامی قاتلین‌شان را در این زیارت‌نامه به دنبال اسم و رسم هر شهید می آورند و لعنت می‌کنند؛ اصحابی که ما حتی اسامی بسیاری شان را نمی‌دانیم!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۵۰
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۰ ب.ظ

روضه‌ای از جنس تشکیلات

تقریری مدیریتی از لعن‌های زیارت عاشورا

همه نیروها بسیج شدند، همه منابع انسانی دست به دست هم دادند، هر کس یک گوشه کار را گرفت تا کاری زمین نماند...

یکی رفت پی تهیه شمشیر، یکی سپر، یکی نیزه، یکی تیر و کمان...کارها خوب تقسیم شده بود.

برای این‌که همه در این کار سهیم باشند خیلی دقت کردند، 30 هزار نفر با دقت چیده شدند، حتی عده‌ای برای این‌که نقشی داشته باشند و از دیگران عقب نیفتند گونه دیگری خدمت کردند: عده‌ای مسؤول تجهیز زین اسب‌ها شدند، عده‌ای مسؤول بستن لجام بر دهنه اسب‌ها شدند، حتی بر روی جزئیات هم دقت می‌کردند تا اشتیاهی صورت نگیرد...عجب صحنه رقابتی شده بود!

عده‌ای هم فقط آمده بودند که "آمده باشند"، چون اثر "سیاهی لشکر" را در جنگ روانی می‌دانستند، می‌دانستند "نفْس حضور" می‌تواند دل‌ها را خالی کند و یا دل بچه‌ها را بهتر بلرزاند.

فلذا همه شمر و سنان و خولی و عمر سعد نبودند، اما همه مشمول لعن قرار گرفتند؛ همه سنگ تمام گذاشتند تا حسین بهتر کشته شود...لااله الا الله...لعنت بر تمامشان

لعن الله امة اسرجت/ الجمت/ تنقبت/ تهیات/ شایعت/ بایعت/ تابعت/.../اللهم العنهم جمیعا

حاشیه: در این‌جا سیاهی لشکر هم حساب است، پس خوشا به حال سیاهی لشکر امام، خوشا بر چای‌ریز و کفش جفت‌کن‌هایش!

ر.ک. سر فصل تأملی درباره نقش‌ها (این‌جا)

 

کاش ما هم برای امام‌مان این قدر تشکیلاتی باشیم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۲۱:۳۰
سید علی اصغر علوی
سه شنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۳ ق.ظ

گفتمان‌هایی از دانشگاه هویزه


برشی از کتابی ویژه مسؤولین و برگزارکنندگان اردوها و جریان‌سازان فرهنگی-اجتماعی

"تا دانشگاه هویزه"

برای آن‌ها که در پی  نمونه گفتمان‌های موفق برای الگوگیری هستند

قبل از تورق این صفحه، به شیوه ایجاد گفتمان "جریان موج سبز" سرزدن، می‌تواند الهام‌بخش و حرکت‌آفرین باشد. (دریافت فایل)

تا دانشگاه هویزه

شادابی به سبک هویزه(گفتمان‌های هویزه):

از مهم ترین عوامل شادابی یک جمع، وجود صمیمیت و یکدلی بین اعضاست و برخلاف تصور، هزل و هجو هر چند در مقطع کوتاه، ایجاد شادی می‌کند اما پایدار نیست و حتی اگر به سمت تحقیر و توهین و تمسخر به بهانه شوخی کشیده شود نه تنها اثر تقویت کننده در یک دل و انسجام گروهی ندارد، بلکه سبب دلگیری بعضی از بعضی دیگر خواهد شد.

توجه به این نکته ضروری است که اهمیت نشاط و شادابی خادمین برای کسب معارف و نیز انتقال و نشر آن بسیار حیاتی به نشر می رسد اما هر عقل سلیمی شادابی لحظه‌ای که به قیمت کدورت‌های طولانی و احیاناً کشمکش و تشویق و حتی هرج و مرج در تشکیلات باشد را روا نمی‌داند.

 از این رو لازم است یک سری برنامه‌ها و اندیشه‌هایی در این مورد داشت تا به تناسب یادمان‌های راهیان نور بتوان راه‌کاری هماهنگ با منطقه اتخاذ کرد و این نیازمند بررسی است.

شاید بعضی از کتابها که در حوزه دفاع مقدس و شوخ طبعی های آنها نگاشته شده باشد الهام بخش باشد چرا که فضا و موقعیت جبهه با راهیان نور بسیار شبیه است و قابلیت الگوگیری بالایی در این زمینه وجود دارد اما به فراخور هویزه چند مورد از گفتمان‌هایی که در سالهای گذشته عامل نشاط و شادابی محیط خادمین بوده است ذکر می شود.

ü                  گفتمان شابز (شبکه انهدام بنیادین زباله)

ü                  گفتمان دکتر dj پشمالو

ü                  گفتمان خاله قندون مهربون

ü                  گفتمان حلقه اول و دوم حفاظت بیت علماء

ü                  گفتمان نشریه گرد و خاکهای هویزه

ü                  گفتمان ورزش صبحگاهی (با حواشی)

ü                  گفتمان آی باوفا

ü                  گفتمان صبح (صبحت بخیر پهلوون!)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۳
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۱۵ ق.ظ

بعضی روضه‌های امام حسین را فقط مدیران می‌فهمند

سپاس از اساتیدی که فهم دیگرگونه‌ای از روضه‌ها را به ما آموختند:حجت‌الاسلام پناهیان، دکتر رضاییان، دکتر سنگری ...

ما ارتباط امام حسین و حضرت زینب را با خود شبیه‌سازی کرده و گوشه‌ای از آن را می‌فهمیم: ارتباط برادر و خواهر.

اما چه کسی می‌فهمد امام حسین برای حضرت مسلم چقدر زجر کشید؟

چه کسی می‌فهمد امام حسین بالای سر حبیب‌بن‌مظاهر چه کشید؟ (حرفی که برای علی‌اصغرش زد در رثای حبیب گفت. اما کسی برای حبیب این‌طور گریه نمی‌کند.)

اگر کسی رئیس باشد (مثل امام حسین) و نماینده‌ای بفرستد می‌فهمد عُلقه رئیس به نماینده‌اش چقدر است، آن وقت روضه مسلم را می‌فهمد و این که چرا امام با شنیدن خبر شهادت مسلم فرمود: لاخیر فی العیش بعد هؤلاء... (ما که روضه مسلم نمی‌خوانیم، روضه دوطفلان مسلم را می‌خوانیم)

ما این‌قدر سیاسی نیستیم تا روضه حبیب را بفهمیم و الا برای رفتن حبیب ما هم مثل امام حسین شکسته می‌شدیم: (لما وقع حبیب علی الازض بان الانکسار فی وجه الحسین)

ما برای بریر نمی‌توانیم خوب گریه کنیم چون نمی‌فهمیم 50 سال با وضوی نماز عشا نماز صبح خواندن یعنی چه.

 

حسین جان! دستت درد نکند!

لااقل زن و بچه‌ات را به کربلا آوردی تا راحت‌تر بتوانیم گریه کنیم، چون همه زن و بچه دارند.

 

 

با فهم بعضی شبکه‌های ارتباطی ، بعضی روضه‌ها را می‌فهمیم:

o        برادر و خواهر(روضه وداع امام حسین و حضرت زینب)

o        پدر و پسر(روضه امام حسین و علی‌اکبر)

o        مادر و پسر(روضه رباب و علی‌اصغر)

o        برادر و برادر(روضه حضرت عباس)

o        ...

اما در شبکه ارتباطی رهبر و پیروان تا به‌حال روضه‌های کربلا را نشنیده‌ایم.

بعضی روضه‌های امام حسین را فقط مدیران می‌فهمند، باید این شبکه ارتباطی را فهمید تا عمق بعضی روضه‌ها درک شود. برای فهم بعضی روضه‌ها باید مدیر بود...

 

مرثیه‌ای که ویژه مدیران است. (مشاهده خبر)

مابعدالتحریر:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۱۵
سید علی اصغر علوی
شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۳۴ ب.ظ

روش تحقیقی از جنس زیارت

سرزمینی برای اندیشه

پیش‌نوشت: محقق در مرحله‌ای از فرایند پژوهش، روش گردآوری اطلاعات خود را در انجام تحقیق با دو شاخص میزان دقت روش و صحت اطلاعات حاصل از آن روش انتخاب می‌نماید. برای گردآوری اطلاعات، عموما از دو روش به شرح زیر استفاده می شود:

الف- روش کتابخانه‌ای (اسنادی): مشتمل بر روش‌های آمار‌خوانی(بررسی اطلاعات و آمار و ارقام)، سند‌خوانی(بررسی اسناد و مدارک منتشر شده یا منتشر نشده) ، تصویرخوانی( استفاده از نقشه‌ و کروکی و ...) و ...

ب- روش میدانی: مشتمل بر روش‌های آزمون‌گیری،مشاهده(فردی/گروهی، علنی/غیرعلنی، مشارکتی/غیرمشارکتی، کنترل شده و کنترل نشده) مصاحبه(چهره به چهره، تلفنی، از راه دور از طریق رایانه)، پرسشنامه‌ای‌ و ...(برگرفته از جزوه "روش تحقیق کاربردی" جناب دکتر گنجعلی)

در فصل سوم پایان‌نامه کارشناسی ارشد(مبحث روش تحقیق) به لزوم وجود یک پیش‌نیاز به نام "توسل" اشاره کردم...

 

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

پیش نیاز اول:مطالعه و فیش برداری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیش نیاز دوم: توسل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گام اول: نگاه مساله محور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گام دوم: بازگشت مجدد به متون

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گام سوم: نکرار و انس با متون

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گام چهارم: بررسی تحلیل بزرگان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گام پنجم: مهندسی معکوس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                                          گانت چارت مراحل تحقیق

احساس می‌کنم برای مطالعات عاشورایی انجام یک کار میدانی-پیمایشی نیز ضروری باشد: "سفر کربلا"، البته سفری از جنس زیارت نه سیاحت، هرچند این سفر با ویرایش سیاحتی‌اش هم می‌تواند برای محققین غربی راهگشا و الهام‌بخش باشد.

کربلای معلی-بهار فاطمیه1392

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۳۴
سید علی اصغر علوی
يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۰۵ ب.ظ

محصول حسینی شدن

 

حسینی شدن باید محصول خود را در همه شئون زندگی نشان بدهد، حتی شأن دانشجویی و ساحت علم

 

اگر امام حسین را ورودی دل‌ها قرار دادیم باید در خروجی نیز رد پایی از او دید

و الا دل‌ها با امام حسین ارتباطی نگرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۰۵
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۹:۰۶ ق.ظ

زندگی به سبک شهید؛ زندگی به رنگ زیارت


شهادت یک حادثه نیست، یک نقطه نیست...یک جریان است،

راه عباس شدن

و فقط در تجلی تیر و خون و شمشیر و ... خلاصه نمی‌شود.

راز شهادت، تلاش است که در امتداد خودش به جایزه شهید شدن می‌انجامد،

اصل شهادت در همان جهاد و مبالغه در مجاهدت است،( وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ) که به دنبالش شهادت است: ...فَبَعَثَکَ اللَّهُ فِی الشُّهَدَاءِ

شهادت برای دل خوشی مجاهدان است، در پایان خط زندگی دنیا؛ این طور اگر در بستر هم بمیری شهیدی.(قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَلَا مَنْ مَاتَ‏ عَلَى‏ حُبِ‏ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ‏ شَهِیدا  (کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج‏1، ص: 107)) .

شهادت یک سبک زندگی است.(سبک زندگی نه سبک مرگ)

×××××

فرمول شهادت:
أَشْهَدُ أَنَّکَ ...شهادت می‌دهم:

قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ: تو براستی کوشش خود را در خیرخواهی کردی

وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُود:ِ و نهایت تلاش خود را در این راه بذل کردی.

نتیجه: فَبَعَثَکَ اللَّهُ فِی الشُّهَدَاءِ :پس خدایت تو را در زمره شهیدان مبعوث کرد.

(برداشتی از برادر علی ملاکاظمی)

فرمول شهادت دو رکن دارد:

1- خیر خواهی متعالی

2- تلاش و مجاهدت عالی

×××××

این نظام، همیشه جواب خواهد داد.

در زیارت حضرت مسلم هم این فراز ها هست:

قد بلغت درجه الشهدا:

بما نصحت لله و لرسوله

مجتهدا بذلت نفسک

×××××

برای رسیدن به درجه شهدا باید به این فراز عمل کرد:

ناصح و خیر خواه دیگران بودن

قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ

زیارت ناحیه هم صدای این حقیقت است: ویژگی امام حسین همین بود:کنت للامه ناصحا

این که دنبال این باشی که دست همه را بگیری حتی اگر بی دست باشی مثل ساقی...

و چون سید الشهدا از همه راغب تر بود "سید" الشهدا شد

مدادالعلما افضل است چون این مداد تو را در راه می‌آورد.

(گزیده‌ای از کتاب "راه عباس شدن" از مجموعه کتاب‌های باغ سیب؛ زیر خیمه حسین علیه‌السلام)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۰۶
سید علی اصغر علوی
چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۳ ب.ظ

گستره بازی نقش‌ها در جریان کربلا

کدام نقش؟

جریان زیارت تو را وارد یک معادله می‌کند:

1-       امتدادی که سرچشمه‌اش از بدی‌ها نشأت می‌گیرد و تو نیز در آن دخیل هستی.( از اللهم العن اول ظالم... تا آخر تابع) طیفی که تو هم در آن دخیل هستی و ایفا‌گر نقشی.

2-       جریانی که سرچشمه اش از خوبی ها و نماد سلام و سلامت بر می‌خیزد و تو را نیز در بر می‌گیرد و علی‌الدوام ادامه می‌یابد.(از السلام علیک یا اباعبدالله ... تا ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار)

 

و هر دو جریان بی‌کرانه است؛ مهم نیست اول و دوم و سوم کیانند...

مهم این است که این قصه هنوز هم هست و سکه رایج هر زمان و مکانی است.

تو هم دخیل هستی، فقط باید جایت را در این دو طیف پیدا کنی.

کدام نقش را در این سامان ایفا خواهی کرد؟

نقش‌ها:

شایعت، بایعت، تابعت، اول ظالم، آخر تابع، جاهدت و ...؟

Starter,last follower, figter,…

 

 

سخنرانی مرتبط: دفع زمینه های ظلم، دهه اول صفر، هیئت انصار ولایت دارالعباده (دریافت فایل صوتی)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۱ ، ۱۳:۲۳
سید علی اصغر علوی
دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۲۱ ق.ظ

نگاهی مدیریتی به زیارت (2)


زیارت و زیارت نامه را برای  تحقیر زایر و سوزاندن دل او خلق نکرده اند، زیارت نامه آینه ایست برای دیدن خود، دیدن خود واقعی و اصلاح ضعف‌ها و تقویت خوبی‌ها.

زیارت نامه، شیوه نامه اجرایی برای زندگی است، راه رسیدن به صاحب آن حرم است،الگویی است برای شبیه شدن .

زیارت را باید این گونه دید، عباس غبطه خور همه شهدا می‌شود تا همگان در رسیدن به مقامش قدری بیش تر تلاش کنند.

زیارت ماثور هم زیارتی است که از جانب امام معصوم صادر شده باشد و زیارت حضرت عباس زیارت ماثور است.

مگر چند امام‌زاده هستند که زیارت ماثور داشته باشند؟ از بین همه‌ی امامزادگان تنها سه تن هستند:

حضرت علی اکبر، حضرت عباس و حضرت معصومه سلام الله علیهم.

بر روی تک تک عبارات آنها می شود تامل کرد.

این مجموعه شروعی است برای دیدنی دیگرگونه از زیارت با تامل بر فراز‌های آن؛ برای قرب و نزدیکی با اویی که امام صادق مداح او می‌شود.

سیر در خویشتن خویش و یافتن من واقعی در  کوچه پس کوچه‌‌های کربلا و لابلای این اوراق کربلایی.

(برگرفته از کتاب راه عباس شدن از مجموعه کتاب‌های باغ سیب؛ مجموعه جدید زیر خیمه حسین)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۰:۲۱
سید علی اصغر علوی