اباالفضل ایفاگر نقشی است که در "داستان
عباس" نمودار میشود. نقشی که در هر سازمان و نظام و نهاد و تشکیلاتی حیاتی و
لازم است. شخصیت حضرت عباس در کربلا تنها یک "شخص" نیست، بلکه یک "نقش" است.
حتی اگر حسین هم باشی – به عنوان رهبر در
آن جایگاه- محتاج عباس هستی.
عباس کیست و نقشش چیست که نظامِ بی او
فروخواهد ریخت؟ (ترجمه جمله امام به او: اگر بروی سپاهم از هم خواهدپاشید، "اِذَا
مَضَیتَ تَفَرّقَ عَسکَری")
عباس نقشی دارد که حتی حسین علیهالسلام
هم نمیتواند انجام دهد، پس در نبود او کربلا دچار اختلال میشود و نه تنها سپاه
حسین بلکه حتی خودِ حسین هم بی او فرو خواهد ریخت. نقش حسین با عباس تمام میشود و
الا قامتش خواهد شکست.
برای فهم نقش عباس باید وظایف او مورد
بررسی قرار گیرد. عباس دارای نقشی است که امام از آن به عنوان "عامل انسجام
گروه" نام میبرد و محصول خود را در نظام سپاه نشان میدهد. چنانکه در نبودش
سپاه از هم میپاشد: "تَفَرَّقَ عَسکَری"؛ عباس به منزله "نخ
تسبیح" برای دانههای افراد سپاه
است.

سؤال بعد آن است که این انسجام چگونه
انجام میپذیرد؟
برای فهم این نقش کلیدی، بررسی یک نقش
کلیدی دیگر در کنار این نقش مهم مینماید که امام در فقدان او نیز میشکند و آن
شخصیت حبیببنمظاهر است.
شاید با توجه به این دو شخصیت، پاسخ به
سؤال قدری راحتتر شود، چه خصوصیت مشترکی در این دو شخصیت است که قوامِ قامت نقش
رهبرند و نبودشان عامل فرو ریختن نظام و سازماندهی خواهد شد؟( تعبیر "انکسار"
در مورد امام حسین در مقاتل بعد از شهادت این دو شخصیت آمده است: لَمّا وَقَعَ
حَبیب عَلَی الاَرض بَانَ الاِنکِسار...، اَلاَنَ اِنکَسَرَ ظَهری...)
بررسی نقش این دو شخصیت در کربلا این پاسخ را خواهد داد: "تشکیلاتسازی"
و مهمترین رفتار این دو بزرگوار برای تحقق
این مهم، "گفتمانسازی" بین اصحاب- و حتی غیر اصحاب- است بخصوص در شب و
روز عاشورا. تا آنجا که دو خیمه در شب عاشورا شلوغترین خیمهها و محل تجمع اصحاب
بود: خیمه حضرت عباس و حبیب.
خیمه این دو بزرگوار محل اجتماع و تمرکز
نیروها و مرجع دلگری – و به تعبیر قرآنی: تواصی- بوده است.
این همان نقشی است که عباس را عباس کرده
است و حبیب را حبیب.
نقشی که به پشتوانه دینشناسی و فهم عمیق
این دو از دین تقویت میشود.
مشاهده خبر: عباس یک "شخص" نیست، یک "نقش" است.
خبر مرتبط: زیارت عاشورا؛ خطکشی برای تشخیص
خبر مرتبط: تنها یار ایرانی سپاه سیدالشهدا...