قرارگاه مدیریت عاشورایی میعادگاه مرکزی افسران حضرت ولی عصر خواهد بود
یادی از شهید گمنام معتکف کربلا، مردی از بنیاسد
یقین داریم گفتمان عاشورا سکه رایج آخرالزمان خواهد بود.
یقین داریم حتا اگر امام زمان هم باشی –با آن همه شکوه و هیمنه- بدون دستگیری عاشورا، اتفاقِ فتحِ نهایی ناممکن و ناشدنی است.
یقین داریم که قلب آخرالزمان، قلب ظهور، قلب رجعت و حتا قلب قیامت، "امام حسین" است، برای همین مرکز همه کارهایمان را عاشورا و کربلایش گذاشتهایم.
باور داریم اصیلترین و موثرترین رویکرد مدیریت، از جنس عاشورایی است: مدیریتی در مدار کربلا.
چرا که به تعبیر فهیمان راهبردی(استراتژی) در ادبیات آخرالزمانی امام مهدی، "امام حسین" تکرار ویژهای دارد: ...ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا، ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا (إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، ج2، ص: 233) تکراری که نشان از تجسم وضع مطلوب برای تحقق الگوی اصیل پیشرفت و برای خروج از انجماد وضع موجود میدهد، نیرویی برای رسیدن به قله تمدن اسلامی...
خوشا آنان که در این قرارگاه انتظار میکشند، در این عرصه وقف تحکیم و تبیین مبانی و اصول این رویکرد شدهاند و از منظر مسائل مدیریت، عاشورا را نگریسته و گریستهاند؛ چرا که "قرارگاه مدیریت عاشورایی" میعادگاه مرکزی افسران حضرت ولی عصر خواهد بود.
آنها که بیتاب آن واقعهاند، یا مثل حبیب در کوفه و یا به سبک آن یار گمنام امام حسین در کربلا:
ابن عساکر به نقل از عریانبنهیثم گوید: پدرم صحرانشین بود و در نزدیکی محلی که بعدا اردوگاه لشکر امام حسین شد، سکونت داشت. ما هرگاه به صحرا میرفتیم مردی از بنیاسد را در آنجا میدیدیم.
پدرم به او گفت: میبینم که پیوسته در این مکان به سر میبری؟!
گفت: شنیدهام که حسین در اینجا کشته میشود! و من به این مکان می آیم، شاید او را ببینم و همراهش کشته شوم!
ابن هیثم گوید: چون حسین کشته شد پدرم گفت: برویم ببینیم آیا آن مرد اسدی نیز در میان کشته شدگان همراه حسین هست؟
ما به میدان نبرد آمدیم، گشتیم و آن مرد اسدی را کشته دیدیم!
(با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، جلد4، صفحه162 به نقل از تاریخ ابن عساکر، ترجمه الامام الحسین، تحقیق محمودی، ص310-311، شماره269)