همه چیز با حسین حتی علم
اگر مسیر حسین علیه السلام را به آستان علوممان بگشاییم در زیر خیمه او علم ارزش و اعتبار خود را خواهد یافت.
راه ورود حسین به شهر دل ها را نبندید... او را آواره بیابان عطش نکنید...
او شما را با معارفش پذیرایی خواهد کرد.
تأثیر حسین را در محرم باید دید, در دل روضه ها...
و فهم قدرت نمایی حسین در مرکز اقتدارش-کربلا- بیشتر آشکار می شود.
باید کربلا را محرم و صفر دید تا به صدق این گفته ایمان آورد که: با حسین می توان همه چیز را تغییر داد حتی نظام علوم انسانی را.
کربلای معلی- خیمه گاه حسینی
محرم الحرام 1434
"حسین زبان گویای فطرت است.
ما با جهانیان حرفی جز حسین نداریم"
+
در ادامه مهمان خلاصه بیانات استاد پناهیان در هیات میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق خواهیم شد.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان
مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۳۹۱ | شب اول
هیات میثاق با شهدا
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
· مقدمه ی اول: مجلس ذکر و مهمترین کارکرد آن:
o چنین مجالسی توسط اولیای خدا مجالس ذکر نامیده شده
i. نباید ذکر را با ورد اشتباه بگیریم، گرچه اوراد از جایگاه ارزشمندی برخوردارند
ii. وقتی کسی به چیزی می اندیشد در واقع به یاد آن مطلب است
§ پس مجلس ذکر مجلس اندیشیدن هم هست
ii. حتی مجلس ذکر مجلس آموختن هم هست:
· وقتی مأموریت پیامبر ص را منحصر به ذکر میفرماید: انما انت مذکر
· در جای دیگری هم در رسالت پیامبر ص میفرماید: یعلمهم الکتاب و الحکمه
§ معلوم می شود تعلیم کتاب و حکمت هم مصداق ذکر است.
o از طرفی مجلس ذکر فقط ذکر خداوند متعال نیست بلکه ذکر اولیای خدا نیز هست
· برای اقامه ی حق نیز هست
· برای آماده سازی مردم برای یاری رساندن به اولیای خدا نیز هست
o لذا مجلس ذکر را مجلس احیای امر خدا و ائمۀ هدا نیز نامیده اند
o نکته بعدی اینکه مجلس ذکر خودش یک فعلیتی دارد برای حرکت جامعه
· مقدمه کارهای خوب نیست
· صرفا جلسه آموزشی و مقدماتی نیست که بعدا برویم پیگیری و اجرا کنیم
· بلکه خودش هم یک هدف ارزشمند است و فعل مهم است.
· به تعبیر نبی مکرم اسلام ص چنین مجالسی باغ های بهشت هستند،
§ فرمودند : ارتعوا فی ریاض الجنه
§ سوال شد: ریاض الجنه چیست؟
§ فرمودند: مجالس ذکر
o با آنکه ارزش چنین مجالسی آنهمه بالاست و انسان معمولا توفیق کارهای بسیار ارزشمند را به سختی پیدا میکند، ولی به لطف ابا عبدالله ع توفیق شرکت در مجالس ذکر برای ما ساده شده، این ساده شدن نباید ارزش چنین مجالسی را برای ما کم بکند
o کارکردهای چنین مجالسی:
· نه تنها خوبی ها را برای خودمان یادآوری کنیم؛
· نه تنها گفتگوی علمی داشته باشیم؛
· نه تنها یکیدیگر را به تفکر وادار کنیم؛
· نه تنها از یکدیگر کسب نور کنیم و از نورانیت نیت های یکدیگر استفاده کنیم؛
· نه تنها به دنبال ایجاد حرکت عظیم اجتماعی؛
· نه تنها به دنبال عبادت فردی باشیم؛
o بلکه از همه ی اینها بالا تر یک کارکرد ممتاز وجود دارد که نباید غافل بشویم:
· « باید با هم فکر کنیم ببینیم در بین همه ی مفاهیم خوب کدام مفهوم داراری اولیت برای جان ما و جامعۀ ما و جهان ما ماست»
§ نه تنها مفهومی که فی نفسه برتری دارد بلکه تناسب آن با روزگار ما که باید روز و شب خود را بیشتر با آن سپری کنیم
o این مجالس مجالس ذکر، و تبلیغ و ترویج و علم و … هستند؛ ولی از همه مهم تر مجلس اولویت گذاری است
· اینقدر اهمیت دارد که : « گاهی آموزش و آگاهی یافتن فرعِ اولویت گذاری میشود »
· اما باید توجه کنیم به اینکه نوبت چیست؟
« امروز کدام مفهوم نقش راهبردی برای نجات جان ما و جهان ما و جامعه ما دارد؟ برای رسیدن به اهدافی که به نظر ما مهم ترین است »
o ما نیامدیم صرفا با هم تاریخ مرور کنیم و سلسله ای از مفاهیم را یادآوری کنیم می خواهیم ببینیم نیاز زمانۀ ما به کدام یک از مفاهیم بیشتر است
· مقدمه ی دوم: ذکر نمونه هایی از مهم ترین موضوعات در دوره های مختلف:
۱٫ در دوران اول انقلاب باید به ایمان، ارزش آن و جایگاه آن توجه می کردیم:
· شاید شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه امتیاز برجسته اش این بودکه در دوران انقلاب به خوبی توجه ما را به ایمان و ارزش آن در کنار علم در آن جامعه ای که ایمان را خرافه می پنداشتند جلب کردند
۲٫ در دوران دفاع مقدس باید به جهاد و شهادت توجه می کردیم
· در آن دوره نیاز حیاتی جامعه دینی با این مفهوم برجسته برآورده می شد
۳٫ بعد از دوران دفاع مقدس (شاید حدود ۱۷-۱۸ سال پیش) توجه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف معطوف شد
· دعای ندبه ها رونق گرفت و بحث از جامعه مهدوی شروع شد در حالی که کسانی می خواستند توجهها را به جامعه مدنی جلب کنند.
· توجه به جامعه ی مهدوی جامعه ی ما را از سقوط کردن در یک مرحله نجات داد مردم یک آینده ای پیش روی خودشان دیدند:
§ این آینده هم الگوی مردم شد و آگاهی داد
§ و هم امید داد و مشکلات را قابل تحمل تر کرد
o توجه کنید:
· مردم همیشه امام زمان و داشتند؛ همیشه احادیث جهاد و شهادت داشتند؛ همیشه ایمان مسئله آنان بوده است
· اما برخی از مقاطع وقتی با اولویت به این مفاهیم توجه شد ثمرات خود را نشان داد.
o انسانها برای خودسازی هم نیاز به اولویت بندی در برنامههای معنوی دارند.
o هیچکس اولویت های فردی اش جدای از اولویت های اجتماعی نیست
o تشخیص اولویت ها رمز بسیار مهمی برای حرکت صحیح انسان است
· بحث اصلی: « اولویت زمان ما: بازگشت دوباره به حضرت اباعبدالله علیه السلام و توجه بیشتر به جایگاه امام حسین ع در نظام هستی و درک دقیقتر رازهای عاشورا است.»
o طرح اولیه بحث:
· امروز مهم ترین اولویتی که برای جهان بشریت، جهان اسلام و حتی جامعۀ خودمان داریم چه موضوعی است:
§ با موضوع عاشورا کربلا و ابا عبد الله علیه السلام همیشه انس داشتهایم و آشنا بودهایم
§ ولی بنده تصور می کنم که امروزه دوباره باید برگردیم به اباعبدالله الحسین علیه السلام
· و موضوع عاشورا را برای خودمان یک موضوع استراتژیک و راهبردی برای گذر از بحران های جهانی و منطقهای مشکلات جامعۀ خودمان و حتی عبور از بحران های جان و روح خودمان بدانیم
· اینکه چرا این موضوع راهبردیست موضوع قابل تاملی است:
o دلایل اهمیت بحث:
ابتداءً توجه کنید به یک نکته و آن اینکه:
برخی از اوقات به خاطر هجمه های دشمنان نسبت به یک مفهوم؛ و اینکه ما باید از آن مفهوم دفاع کنیم، آن مفهوم اولیت پیدا می کند.
به خاطر اینکه تحت تاثیر این هجمه ها ضربه ای به این مفهوم رخ ندهد.
اگرچه در مورد عاشورا ما دشمنیهای بیسابقهای در فضای بین الملل شاهد هستیم، ولی صرف توجه به این دشمنیها دلیل بر استراتژیک بودن نمی شود.
۱٫ چرا در تاریخ انبیاء تماما توجه ویژه به اباعبدالله الحسین ع وجود داشته است؟
۱٫ حضرت آدم (ع) :
· فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه
· خب روایت ما در تفسیر است که آن کلما ت پنج تن هستن
· حضرت آدم وقتی نام حضرت ابا عبد الله را شنید قلبش میشکند و سوال میکند چرا قلبم شکست؟
· حضرت جبرییل امین روضه اباعبد الله الحسین ع می خوانند
· حضرت آدم مثل مادر فرزند از دست داده ضجه می زنند
۲٫ برای حضرت نوح در کشتی وقتی به منطقه کربلا می رسد دچار تلاطم میشود برای ایشان واقعۀ کربلا بیان می شود
۳٫ حضرت ابراهیم ع در ماجرای ذبح روضۀ اباعبدالله برایشان بیان میشود
۴٫ حضرت موسی صدمه می خورند خون از پا جاری می شود و به ایشان هم گفته می شود که اینجا کربلاست
۵٫ برای حضرت عیسی بن مریم هم روضه حضرت را می خوانند و ایشان گریه می کنند
۶٫ حضرت سلیمان هم وقتی از این منطقه عبور می کردند متوقف می شوند و با حضرت آشنا می شوند
۷٫ و همین طور حضرت زکریا
· رواة اهل سنت نقل می کنند که هیچ پیامبری نبوده مگر اینکه از کربلا عبور کرده و گریه کرده
۲٫ چرا اساسا در احادیث به صورت ویژه ای برای کربلا و عزاداری اباعبدالله الحسین ع ارزش گذاری فوق العاده شده است؟
۳٫ چرا در هنگام ظهور بحث انتقام از اباعبدالله الحسین علیه السلام محور است؟
§ چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود را به امام حسین علیه السلام معرفی می کنند؟
§ چرا باید پرچم های قیام پرچمهای سیاه که ظاهرا همین پرچمهای عزاداریست باشد؟
§ چرا باید شعار یاران حضرت، یا لثارات الحسین باشد؟
§ به چه دلیلی حضرت خود را با امام حسین علیه السلام برای جهانیان معرفی می فرمایند؟
۴٫ جهان مسیحیت که بعد از مومنان مخلص سریع ترین و بیشترین کسانی هستند که به حضرت خواهند پیوست چرا برخی از آموزه های مسیحی اینقدر قرابت دارند با مظلومیت حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام؟
۵٫ چرا سخنان برخی عرفای بزرگ دربارۀ اباعبدالله الحسین ع تا این حد عمیق و پر رمز و راز است:
مرحوم قاضی رضوان الله تعالی علیه: (کوه عرفان به تعبیر حضرت امام)
· من در عالم مکاشفه دیدم رحمت الله الواسعه حسین است
آیا موضوع اباعبدالله الحسین برای همین چند فایدهای که برای ما مشهور است از قبیل ظلم ستیزی و جهاد و شهادت اینقدر اهمیت یافته است؟ چه کسی میتواند قبول کند؟
ما نباید ادعا کنیم که حضرت را می شناسیم و از آن حضرت بهرۀ کافی بردهایم.
ثقل اکبر و اصغر که همیشه با هم اند شباهتهایی هم باهم دارند
§ قرآن ۷۰ بطن دارد هر بطن ۷۰ بطن دارد و هر بطن … تا ۷۰ بار
§ آن وقت به اهل بیت که برسیم فقط همین ظاهر است و آن را هم که فهمیدیم و تمام شد !!!
§ ضمن اینکه بنده اصلا اعتقاد ندارم که بنده به قدر کافی به امام حسین ع می پردازیم،
· ما نه تنها به قدر کافی نمی شناسیم؛ و به قدر کافی بهره نبرده ایم بلکه بقدر کافی به ابا عبدالله الحسین ع نپرداختهایم.
§ نوبت بازگشت به ابا عبد الله ع است حتی برای ماهایی که ادعا می کنیم با امام حسین ع آشنا هستیم
· اگر برگردیم به نیاز معنوی خودمان
· درست است که جامعۀ ما رشد معنوی داشته است:
· ولی اگر ابا عبد الله الحسین ع خیلی پیامشان عمیق تر از این حرف ها ست
· قاعده رشد معنوی این است که در مسیر بطور مداوم خود را به پیامهای عمیقتر ایشان برسانیم
o بیان اهمیت اباعبدالله الحسین ع:
§ یکی از پاسخها به دلائل اهمیت ذکر اباعبدالله الحسین ع سخن پیامبر گرامی اسلام در این باره است:
§ اولا باید بدانیم مهم ترین پایگاه دین ما فطرت است،
· فطرت الله التی فطر الناس علیها
§ در مورد آیت الله شاه آبادی: استاد گرامی حضرت امام آقای شاه آبادی است و …
· وقتی نگاه می کنید به نگاه عرفانی آقای شاه آبادی می بینید موضوع محوری مورد بحث ایشان فطرت است
· اصلا امام با تکیه به فطرت مردم قیام کرد.
§ آن فطرت است که …
· وقتی کسی مرتد شد تحت شرایطی باید اعدام شود
· با تکیه به فطرت است که ایمان انقدر ارزش پیدا می کند و کفر اینقدر پلید خواهد بود
· فطرت عامل اصلی پذیرش دعوت پیامبران است
· و تربیت چیزی جز شکوفایی فطرت نیست
§ یکی از مشکلات مهم علوم انسانی در دانشگاههای ما دوری از مفهوم فطرت است:
· علوم انسانی (غربی) با ظاهر انسان ها سر و کار دارند
§ حضرت رسول (ص) می فرمایند:
§ ان لقتل الحسبن حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا…..
برای قتل حسین حرارتی در قلب مومن هست که هیچگاه سرد نمی شود
این یک بیان حکایت از فطری بودن محبت جانسوز حسین ع است؛
شما کسب و اکتساب که نکردهاید، برای ایشان اشک می ریزید.
§ امام صادق علیه السلام این کلام را توضیح می دهید و می فرمایند:
· به فدای آن کسی که کشته ی اشک چشم است
· پرسیدند قتیل کل عبره یعنی چی؟
· فرمودند: لا یذکره مومن الا بکی :
· حضرت آدم هنوز نمی شناسد میگوید چرا شنیدم دلم لرزید:
§ فعال ترین بخش فطرت حسین است و حسین معجزه فطرت است
§ ارزش فطرت و بخش های فعال فطری در چیست ؟
§ بسیار قابل تامل است.
· بسیاری از نامسلمان ها در جهان؛ انسان های فطری هستند
همه ناپاک نیستند حتی اگر مسلمان و شیعه نباشند
· چرا امام زمان با حسین شروع می کند
· حسین زبان گویای فطرت است.
· ما با جهانیان حرفی جز حسین نداریم
· الان که بن بست ها خود را نشان داده اند :
ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه
پس چرا نوبت حسین است؟ چون همه به بن بست ها رسیده اند
· امام زمان با زبان فطرت سخن می گویند
· پیامبران با این زبان سخن می گفتند:
· اول این زبان باید فعال شود
· حتی زبان علم ( علم جدلی) معلوم است که فرع ماجراست
· و الا زبان فطرت که باز شود عقلش خود بخود روشن می شود
· هر کس حسین را دوست داشته باشد خدا به او حکمت می دهد
· خودش تولید علم می کند
· راه برقرار کردن ارتباط با عالم گزاره های علمی نیست
· اول از همه فطرت است
· همان کاری که آن ها با ما انجام داده اند؛
· حرف نوی همه ی پیامبران با فطرت آغاز شده
· بعدا به استدلال برای کوبیدن خصم پرداخته اند
مگر مسلمانان صدر اسلام چند نفر با زبان استدلال مسلمان شدند؟
· زبان فطرت زبانی است که ابتدا باید با آن سخن گفت
معلوم است که شکوفا ترین بخش فطرت حسین است
· نوبت این است که اسلام جهان گیر شود
· پس با حسین باید آغاز کرد
· چرا حسین علیه السلام در حساس ترین مکان فطری در قلب انسان جا دارد ؟
· و چقدر جایگاه او عمیق است در رشد انسان و جامعه اسلامی؟
شما فکر کنید علت اشکی که می ریزید برای امام حسین ع چیست:
چون امام حسین ع مصیبت دیده، شما ایشان را دوست دارید؟
یا چون او را دوست دارید اگر مصائبشان را بشنوید بیطاقت میشوید و اشکتان جاری می شود؟
صلی الله علیک یا ابا عبد الله علیه السلام
<<