تلاشی برای رسیدن به الگویی در مدیریت عاشورایی
تلاشی برای رسیدن به الگویی در مدیریت عاشورایی
تا دینتان را تئوریزه نکنید توزیع نخواهد شد. (حجتالاسلام علیرضا پناهیان)
عاشورا و الگوگیری
انسانها بیش از حرفها و نوشتهها، از اشخاص و عمل کردها الگو میگیرند. تأثیرگذاری یک حادثه یا الگوی رفتاری بر اندیشهها و عملهای مردم، بیشتر از گفتار است و حتی بسیاری از الگوگیری ها از گفتار هم ریشه در تصدیق رفتار های الگو دارد. ازاین رو در قرآن کریم کسانی که به عنوان «اسوه» معرفی شدهاند تا مردم در ایمان و عمل از آنان سرمشق بگیرند در رفتار الگو هستند. حادثههایی هم که از پیشینیان در قرآن آمده ـ به ویژه بخش هایی که به نیکیها، ایمانها، صبرها، مجاهدتها، و اطاعتها و ایثارهای فرزانگان اشاره شده ـ همه برای معرفی الگوست.
تاریخ اسلام و شخصیتهای برجسته اسلامی نیز برای مسلمانان در همه دورهها الگو بوده وتعالیم دین ما و اولیای مکتب نیز توصیه کردهاند که از نمونههای متعالی و برجسته در زمینههای اخلاق و کمال، سرمشق بگیریم.
در میان حوادث تاریخ، «عاشورا» و «شهدای کربلا» از ویژگی خاصی برخوردارند و صحنه صحنه این حماسه ماندگار تک تک حماسه آفرینان عاشورا، الگوی انسانهای حق طلب و ظلم ستیز بوده و خواهد بود؛ هم چنان که «اهل بیت» به صورت عامتر درزندگی و مرگ، در اخلاق و جهاد، در کمالات انسانی و چگونه زیستن و چگونه مردن برای ما سرمشق اند. از خواستههای ماست که حیات و ممات ما چون زندگی و مرگ محمد و آلمحمد باشد:
«اللهم اجعل محیای محیا محمدٍ و آل محمد و مماتی محمدٍ و آل محمد»
امام حسین (ع) حرکت خویش را در مبارزه با طاغوت عصر خودش برای مردم دیگر سرمشق میداند و میفرماید:
«لکم فیَّ اسوة»
نهضت عاشورا الهام گرفته از راه انبیا و مبارزات حق جویان تاریخ و در همان راستاست. استشهادی که امام حسین (ع) به کار پیشینیان میکند، نشان دهنده این الگوگیری است. هنگامی که میخواست از مدینه خارج شود، این آیهرا میخواند:(فخرج منها خائفاً یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین) که اشاره به خروج خائفانه حضرت موسی از شهر و گریز از سلطه طاغوتی فرعون و ظلم اوست و نشان میدهد که آن اقدام موسای کلیم، میتواند الگو به حساب آید که حضرت، آیه مربوط به او را خواند.
قبل از حرکت نیز در وصیتنامهای که به برادرش محمد حنفیه نوشت و مبنا و هدف و انگیزه خروج را بیان کرد، از جمله تکیه آن حضرت بر عمل به سیره جد و پدرش و پیمودن همان راه بود و نهضت خود را در همان خط معرفی کرد:«و اسیر بسیرة جدی وابی علی بن ابی طالب» سیره پیامبر و علی (ع) را الگوی خویش در این مبارزه با ظلم ومنکر دانست. این شیوه، تضمینی بر درستی راه و انتخاب است که انسان مبارز از اولیایدین و معصومین الگو بگیرد و برای کار خود حجت شرعی داشته باشد. آن حضرت درسخنی دیگر فرموده:«ولی و لهم و لکل مسلم برسول الله اسوة» لذا پیامبر اکرم (ص) رااسوه خود و هر مسلمان دیگر قلمداد کرده است.
پیامبر اکرم، دو فرزندش امام حسن و امام حسین (ع) را «امام» معرفی کرده است؛چه قیام کنند وچه بنشینند: «ابنای هذا امامان، قاما او قعدا»
پس از قیام عاشورا نیز در همان خط امام و اسوه الگو بودن امام حسین (ع) بود وعمل آن حضرت برای امت میتوانست سرمشق و سرخط باشد و مبنای مشارکت پیروانامامت در مبارزه با حکومت یزیدی باشد. مبارزهای که ریشه در جهاد همه پیامبران ربانیو همه جهادهای مقدس مسلمانان صدر اسلام در رکاب حضرت رسالت داشت.
در زیارت مسلم بن عقیل میخوانیم که: گواهی میدهم که تو بر همان راهی رفتی که مجاهدین بدر، در راه خدا رفتند و با دشمنان خدا پیکار کردند.این جمله نشان میدهد که «شهدای بدر» به عنوان الگویند و شهیدان نهضت امام حسین (ع) نیز در تأسی به آنان در خون خویش غلتیدند.
در زیارت شهدای کربلا میخوانیم: سلام بر شما ربانیان، شما برای ما پیشتاز و پیشاهنگ هستید و ما هم پیرو و یاور شماییم: «انتم لنا فرط و نحن لکم تبع و انصار».
هم خطی و هم سویی جهاد رزمندگان با اسوههای خداپسند ـ که از سوی مکتب معرفی شده است ـ به آن جهاد، مشروعیت و قداست میبخشد.
چون عاشورا «الگو» بود، هم کسانی که به هر دلیلی در آن شرکت نکردند بعدها حسرت و افسوس میخوردند و هم کوتاهی کنندگان نسبت به یاری امام، جزو توابین شدند و در فکر جبران گذشته برآمدند. این حاکی از شاخص بودن حرکت امام است.
در تاریخ اسلام نیز، بسیاری از قیامهای ضد ستم و نهضتهای آزادی بخش، با الهام از حرکت عزت آفرین عاشورا شکل گرفت و به ثمر رسید؛ حتی مبارزات استقلال طلبانه هند به رهبری مهاتما گاندی، ثمره این الگوگیری بود؛ همچنان که خود گاندی گفته است:
«من زندگی امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجهکافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشورپیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.»
قائد اعظم پاکستان، محمدعلی جناح نیز گفته است:
«هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند»
عاشورا، هم این پیام را میدهد که باید از این «الگو» که در زمینه هایی هم چون: شجاعت، ایثار، اخلاص، مقاومت، بصیرت، ظلم ستیزی، دشمنشناسی، فداکاری،اطاعت از پیشوا، عشق به شهادت و زندگی ابدی سرمشق است، پیروی کرد، هم ماهیت خود نهضت عاشورا الهام گرفته از سیره اولیای خدا و عمل پیامبر و علی (ع) است و هم به شهادت تاریخ، خود این حادثه الگوی مبارزات حق طلبانه بوده است.
بارزترین نمونه آن، انقلاب اسلامی ایران بود که درس گرفتن از الگوهای عاشوراقویترین دستمایه جهاد مردم بر ضدطاغوت و دفاع رزمندگان در جبهه نبرد هشت سالهبه شمار میرفت. نبرد و شهادت مظلومانه برای رسوا ساختن ظالم، عمل به تکلیف درشدیدترین حالات تنهایی و بی یاوری، رها نکردن هدف حتی با کمبود نفرات و شهادتیاران، همه و همه از ثمرات الگوگیری از عاشورا بود.
امام امت، در اسوه بودن عاشورا برای نهضت پانزده خرداد میفرماید:
«ملت عظیم الشأن، در سالروز شوم این فاجعه انفجارآمیزی که مصادف با پانزده خرداد 42 بود، با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شورانفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد. واقعه عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 42 و از آن تا قیام عالمی بقیة الله ـ ارواحنالمقدمه الفداء ـ در هر مقطع، انقلاب ساز است.»
از عاشورا، حتی در زمینه تاکتیکها و کیفیت مبارزه و سازماندهی نیروها و خط مشی مبارزه و بسیاری از موضوعات دیگر هم میتوان الهام گرفت. در این زمینه همرهنمود امام خمینی (ره) چنین است: «حضرت سیدالشهداء (ع) از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان، وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه کنند و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ کنند.کیفیت مبارزه را، کیفیت این که مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطورباشد، کیفیت این که قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد با یکعده معدود باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت ما آموخته است...»
سزاوار است که نهضت عاشورا از ابعاد مختلف، مورد بازنگری دقیق قرار گیرد و شیوههای مبارزه، خطوط اصلی تبلیغ، عوامل ماندگاری یک حرکت انقلابی و ثمر بخشیآن در طول سالیان متمادی و درس هایی که برای به حرکت در آوردن ملتهای خفته و خمود در آن نهفته است، تبیین گردد و عاشورا به یک «مکتب» و «دانشگاه» تبدیل شود.
واما بحثی که شاید لازم به تعمق بیشتر باشد این است که چرا اسوه در مورد امام حسین علیه السلام؟
امام حسین الگوی زندگی "و لکم فی اسوه"
اندیشه و رفتار تمام امامان در ابعاد گوناگون اسوه و الگوی دیگران می باشد. همگان باید تلاش کنند همانند امامان سبز و بالنده بیاندیشند و همانند آنان سترگ و مقاوم و پاک و بدون از هر آلایندگی زندگی نمایند.
لیکن در برهه های زندگی امامان شاخص های بس درخشنده به چشم می خورد که آن برجستگی های بیش از سایر ویژگی های آنان خودنمایی می نماید. و باید بیش از سایر محورها مورد توجه قرار گیرد.
در زندگی پربار حسین بن علی آزاد اندیشی و سترگی و ظلم ستیزی برجستگی است که دنیای بشر هیچ گاه نمی تواند از آن غفلت نماید. در سیره زندگی و رفتار اجتماعی امام همام دو پیام رسا به همه انسان های پدیدار است. یک پیام به آنان که حتی دین باور نیستند، لیکن کرامت انسانی خویش را ارج می نهند و سلطه پذیر نمی خواهند باشند. آزاد اندیش و رادمرد هستند. پیام حسین علیه السلام به اینان این گونه رسا و شفاف است که اگر دین باور نیستید. آزاد مرد باشید: ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا الحرارا فی دنیا کم. (مقاتل الطالبیین ص118)و کمترین پیام حماسه حسینی به اینان هیهات منا الذله است. انسان کریم نمی پسندد گرد ذلت بر دامنش بنشیند.
و اما به انسان های دین باور پیامی بس عمیق و در عین حال شفاف و رسا بیان نموده و این حقیقت را به دین باوران آموخت که با جان خود باید از دین خود حراست نمایند.
همان اندیشه سبزی که در گفتار امیر المؤمنین علیه السلام آشکار شده است اگر خطر آبرو و سلامت و جان شما را تهدید نمود مال خویش را سپر آن خطر قرار دهید. اما اگر خطر دین شما را تهدید نمود جان خود را سپر دین خود قرار دهید تا دینتان را حراست نمایید. اذا حضرت بلیه فاجعلوا اموالکم دون انفسکم و اذا نزلت نازله فاجعلوا انفسکم دون دینکم. (وسایل ج11ص451)این حقیقت را امامان در اندیشه و رفتار پایدار ساختند. زندگی خونین آنان بهترین گواه این مدعی است.
لیکن آنچه حسین علیه السلام را از سایرین در این راستا ممتاز می سازد، این است زندگی با پایان سرخ حسین علیه السلام با سایر امامان تفاوت دارد شرایطی که بر حسین فراهم شد بسیار توان فرساست. و ایثار و فداکاری به اوج رسیده است.
در ستیز با ستمگران طاغی حسین رفتاری اسوه به یادگار نهاد و خود نیز به همین رفتار اشاره دارد که هنگام رویارویی با سپاه حزب عثمانیه می فرماید: و لکم فی اسوه (طبری ج4ص605،فتوح ج5 ص91،کامل ج2ص553). من الگوی شما هستم.
حسین (ع) مردمان را چون فرزندان دلبند خویش و پارهی تن خود میدانست و در راه هدایت آنان با همهی وجود تلاش مینمود و میگفت وجود من با وجود شما یکی است و فرزندان و خانوادهی شما در حکم فرزندان و خانوادهی خود مناند، چنانکه در منزل «بیضه»- یکی از منزلگاههای به سوی کوفه- ضمن خطبهای فرمود:
«فانا الحسین بن علی، و ابن فاطمه بنت رسولالله- صلی الله علیه و سلم- نفسی مع انفسکم، و اهلی مع اهلیکم، فلکم فی اسوه.»
همانا من حسین فرزند فاطمه دختر پیامبر فرزند علی هستم، من با شمایم و خاندانم با خاندان شماست، و من سرمشق و الگوی شمایم.
همه این عبارات مؤید این بیان نورانی امام حسین است که فرمود:لکم فی اسوه[1]
توجه به الگوهای تربیتی و اخلاقی
الگو پذیری از ویژگیهایی است که به حکم آفرینش در وجود هر انسان به ودیعه گذارده شده است. هر کس به نوعی میکوشد تا از شخصیتهایی که نزد او بزرگ و کاملند، پیروی کند و شیوهی زندگی وتعالیم او را سرمشق خود قرار دهد. گاهی به طور ناخودآگاه کنشها، بینشها و گرایشهای الگو دهنده در الگو پذیر بروز میکند. از آن جا که این امر، غریزی و فطری است باید به هدایت و کنترل آن همت گماشت، تا الگو پذیران در مسیر پر پیچ و خم زندگی، از میان هزاران الگوی ساختگی و خیالی به راه خطا نروند.
قرآن کریم نیز برای پرورش انسانها به معرفی چهرههایی که میتواند الگوهای تربیتی باشند میپردازد. اسوههایی چون ابراهیم علیهالسلام و محمد صلی الله علیه و آله و سلم را در توحید، دوستی با خدا و علم و معرفت معرفی میکند و میفرماید:
قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم (ممتحنه4). لکم فی رسول الله اسوة حسنة. (احزاب21) .
عالمان ربانی، مؤمنان راستین، ایثارگران جان و مال، پایمردان قلهی صبر و استقامت، سرافرازان صحنهی ابتلا و آزمایش میتوانند الگوهای اخلاقی - تربیتی دیگران قرار گیرند. چنان که قرآن کریم هم با تعبیراتی همچون «و الذین معه» و «و الذین آمنوا معه» پیروان ابراهیم علیهالسلام و رهروان محمد صلی الله علیه و آله و سلم را شایسته الگو گیری و اقتدا میداند.
بنابراین، نهضت عاشورا و قیام امام حسین علیهالسلام از آغاز تا انجام، مجموعهای از الگوهای ارزشمند، در فضایل اخلاقی، عبادی، عقیدتی، اجتماعی، سیاسی و... را در خود جای داده است و میتواند هر فضیلت جویی را سیراب و هر الگو خواهی را کامیاب کند. در بوستان عاشورا از تمام اقشار جامعه و از همه مراحل سنی، از کودک و خردسال و نوجوان گرفته تا جوان و میان سال و کهن سال، سفید و سیاه، همه وهمه، در این گلستان وجود دارند و امام علیهالسلام درباره آنها فرمود: بهتر از یاران و خاندانم سراغ ندارم.
با این وصف میتوان در هر زمینهای از آنها الگو گرفت و مسیر آیندهی خود را با پرتوگیری از آنان روشن ساخت.(جام عبرت صص205و206)
[1] روایاتی بیشتر در جهت غنای حدیثی بحث در باب اسوه بودن حضرت:
کاملالزیارات ص 64 الباب التاسع عشر علم الأنبیاء بقتل
1- حدثنی أبی رحمه الله قال حدثنی سعد بن عبد الله بن أبی خلف عن أحمد بن محمد بن عیسى و محمد بن الحسین بن أبی الخطاب و یعقوب بن یزید جمیعا عن محمد بن سنان عمن ذکره عن أبی عبد الله ع قال إن إسماعیل الذی قال الله تعالى فی کتابه وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا لم یکن إسماعیل بن إبراهیم ع کان نبیا من الأنبیاء بعثه الله إلى قومه فأخذوه فسلخوا فروة رأسه و وجهه فأتاه ملک عن الله تبارک و تعالى فقال إن الله بعثنی إلیک فمرنی بما شئت فقال لی أسوة بما یصنع بالحسین ع
کاملالزیارات ص65 الباب التاسع عشر علم الأنبیاء بقتل
4- حدثنی محمد بن الحسن بن علی بن مهزیار عن أبیه عن جده علی بن مهزیار عن محمد بن سنان عمن ذکره عن أبی عبد الله ع قال إن إسماعیل الذی قال الله تعالى فی کتابه وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ أخذ فسلخت فروة وجهه و رأسه فأتاه ملک فقال إن الله بعثنی إلیک فمرنی بما شئت فقال لی أسوة بالحسین بن علی ع
کاملالزیارات ص : 72
2- حدثنی محمد بن جعفر الرزاز عن خاله محمد بن الحسین بن أبی الخطاب عن نصر بن مزاحم عن عمر بن سعد عن علی بن حماد عن عمرو بن شمر عن جابر عن أبی عبد الله ع قال قال علی ع للحسین ع یا أبا عبد الله أسوة أنت قدما فقال جعلت فداک ما حالی قال علمت ما جهلوا و سینتفع عالم بما علم یا بنی اسمع و ابصر من قبل أن یأتیک فو الذی نفسی بیده لیسفکن بنو أمیة دمک ثم لا یزیلونک عن دینک و لا ینسونک ذکر ربک فقال الحسین و الذی نفسی بیده حسبی أقررت بما أنزل الله و أصدق قول نبی الله و لا أکذب قول أبی حدثنی أبی رحمه الله و جماعة عن سعد بن عبد الله و محمد بن یحیى عن محمد بن الحسین بإسناده مثله
نام خدا
با سلام می خواستم مطالبی در این خصوص تهیه نمایم -کارشناس ارشد مدیریت
چگونه به شما صحبتی داشته باشم؟