سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ
تقریر تشکیلاتی روایت "اذا مات العالم"
وَ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص: 134)
به پاس مناسبتهای شعبان و خرداد...
*
هر عالمی خاکریزی را در جبهه دین فتح کرده و پایگاهی را گرفته که مختص خود اوست. به بیان بهتر هر دانشمند در منظومه دانش جایگاهی ویژه دارد که "فقط" مناسب شایستگی و برازندگی علمی اوست و دیگری را توان توفیق در آن خاکریز نیست. جایگاه و خاکریزی که با رفتن او جایش خالی خواهد ماند.
*
پیش فرض ضمنی روایت این است که هر دانشمند در نقشه جامع علمی در محدودهای خاص حضور دارد و این خود، لازمه این است که او با عنایت به ظرفیتش، جایگاه ضروری حضورش و موقعیت خاکریزی که لایق توان اوست را بشناسد که در خود، حامل درسی بزرگ و پیامی دقیق است.
*