دعوتی برای اندیشه: امام حسین علیهالسلام از کربلا تا هاروارد
به دنبال تقریری فراگیر و جهانی از عاشورا و کربلای حسینی
به یاد شعار گروه بازرگانی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیهالسلام (یادش بخیر، اواخر از آن دو دمهای ساخته بودیم و زمزمه میکردیم!):
"حل مسائل بازرگانی با رویکرد اسلامی در کلاس جهانی"
اگر بنا باشد برای یک گروه مسیحی یا اصلا غیر مسلمان از عاشورا و نهضت حسینی بگویید کدام صحنه را بازگو خواهید کرد؟
از چه ادبیاتی استفاده خواهید کرد؟ مورد کاوی؟ تراژدی؟ درام؟ فاجعه تاریخی؟ اتفاق؟ جغرافیا؟
اصلا در دانشگاه هاروارد از امام حسین علیه السلام چه میشود (و باید) گفت؟ برای تقریری فراگیر از عاشورا از چه گفتمانی باید (و یا نباید) استفاده کرد؟
به یاد جمله حضرت استاد جوادی آملی در دیدار سال 88 اهالی عاشوراپژوه با معظم له:
"...جهانی فکر کنید، منطقهای عمل کنید، جهانی فکر کنید، محلی عمل کنید یعنی وقتی میخواهید حرف بزنید کل جهان را ببینید برای مخاطبانتان حرف بزنید، نه اینکه مخاطبانتان را ببینید برای آنها حرف بزنید، اگر مخاطبانتان را دیدید فقط برای اینها حرف زدید دیگر رویکرد مهدویت نیست میشود مثل جلسه عادی. اما اگر همه را دیدید برای اینها صحبت کردید دیدتان میشود وسیع. مواظب حرفهایتان هم هستید. کسی را از حوزه بشریت یا حوزه مخاطب بودن خارج میکنید طوری حرف میزنید که اگر حرفهای شما را آن طرف آب هم شنیدند برای آنها هم سودمند باشد. یک وقت انسان در موقع سخنرانی فقط برای کسانی که پای منبر او یا در جلوی تریبون او هستند برای آنها صحبت میکند همین که حرف از این چهار دیواری بیرون رفت دیگر برای او کارآمدی ندارد اما یک وقتی منطقهای سخن میگوید اما جهانی فکر میکند که اگر از این چهار دیواری بیرون رفت کسانی دیگر هم شنیدند برای آنها هم نافع باشد. بنابراین با رویکرد مهدویت حضرت مهدی موجود موعود علیهاسلام ارواحنا فداه قطعاً دینتان جهانی است و حرفتان منطقهای. حرفی نمیزنید که باعث اختلاف بشود. حرفی نمیزنید که کسی را برنجاند چرا، چون اگر دیگری هم شنید میخواهد قبول کند. شما اگر بخواهید برنجانید که اول دفع میشود و همانطوری که بیگانهها برای خاموش کردن جریان کربلا آنها هم جهانی بسیج شده بودند در حقیقت یک جنگ جهانی بود،..."