عصاره کل خلقت در کربلاست.
همهی مفاهیم در کربلا یافت میشود، آن هم اصیلترین و نابترین و در عین حال خالصترین.
فقط زحمتی که هست باید آنها را از معدن اسرار کربلا استخراج کرد.
همهی مفاهیم در کربلا یافت میشود، آن هم اصیلترین و نابترین و در عین حال خالصترین.
فقط زحمتی که هست باید آنها را از معدن اسرار کربلا استخراج کرد.
کسی نتوانسته است مانند امامین انقلاب، امام حسین را معرفی کند.
چرا؟ چون خودشان با اصلیترین مسأله زندگی امام حسین درگیرند و عینا با همین نگاه جلو آمدند: اصلاح جامعه و برقراری حکومت اسلامی، رهبری جامعه، کار تشکیلاتی و...
ما هم باید همین کارها را انجام دهیم تا عاشورا را آنطور که شایستهتر است بفهمیم
برای فهم بهتر امام حسین باید به سراغ ولیّ جامعه رفت و در ادامه در راستای فعالیتهایی که آنها برای تکمیل ظرفیت وجودی خود و جامعه داشتهاند (مانند کار تشکیلاتی، برنامههای تربیتی و...) برنامههای خود را تنظیم نماییم تا ما هم اندکی عاشورا را بهتر لمس کنیم و از این دریچه قدری با امام حسین زندگی کرده باشیم.
هرچند ظاهرا عبارت «کل الخیر فی باب الحسین» روایت نیست، اما میتوان روایات زیادی برای اثبات این حقیقت یافت و دلایلی برایش اقامه کرد.
به فطرتهای زنده و آزاده یاد دادند که تنها مسیر، اهل بیتاند و تنها مسیر هم بیت الغزلشان «حسین» بوده است و انگشت اشارهشان به سمت «کربلا».
ما این حقیقت را به فراست دریافتیم و به برهان فطری پذیرفتیم؛ از دفاع مقدس تا فتنه 88 و اصلا هرجا که تیرگیها، ظلمتها، گرفتاریها و فتنهها هجوم آورد، ما خود را به پناه حسین رساندیم و شکر این نعمت نیز هنوز ورد زبان است:
«شکر خدا را که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر پناه ندارد»
__________________________
📡به کانال تنهاعلاج بپیوندید👇👇
کربلا ثابت کرد از «نداشتهها» هم میشود «داشته» ایجاد کرد؛ اگر به امام حسین اعتماد کنیم و به او مؤمن باشیم
هیأت امام حسین، فرصت «فکر و ذکر» است. تا آنجا که میشود مشکلات جامعه جهانی را با فکر پیش برد، کار فکر است و مابقی کار ذکر، توسل، اشک و روضه است.
کربلا راهی است که یک بار طی شده و نشان داده است این مسیر شدنی است و میشود!
هنوز هم این راه شدنی است...
یادمان باشد در محرم برای «امام» حسین عزاداری میکنیم؛ امام! امام یعنی پیشوا، اسوه، سرمشق، الگو.
امامی که برای همه شئون زندگی ما امام است و قابل الگوگیری.
اگر برنامههای ایشان را در مورد نیازها و مسائل جاری زندگی امروز نمیدانیم تلاش کنیم در این محرم بخشی از پاسخهای عاشوراییش را به دست بیاوریم.
یقین داریم گفتمان عاشورا سکه رایج آخرالزمان خواهد بود.
یقین داریم حتا اگر امام زمان هم باشی -با آن همه شکوه و هیمنه- بدون دستگیری عاشورا، اتفاقِ فتحِ نهایی ناممکن و ناشدنی است.
یقین داریم که قلب آخرالزمان، قلب ظهور، قلب رجعت و حتی قلب قیامت، «امام حسین» است، برای همین مرکز همه کارهایمان را عاشورا و کربلایش گذاشتهایم.
نکتهای که در مورد عاشورا نباید فراموش کرد این است که روزگاری امام حسین برای بیان معارف خویش اقدام کرد ولی جهان سخن او را نشنید؛ امام برای بیان این معارف هزینه سنگینی را پرداخت که همان وقایع سخت و دردناک عاشورا است.
امروز جهان به پاس هزینه سنگینی که روزگاری امام حسین برای بیانش پرداخت کرد، سخن حسین را سراپاگوش است. امروز نوبت پیروان راه حسین است که حرفهای او را بیان کنند؛ البته در کمال سهولت. روزگاری امام برای بیان آن معارف «چوب»ش را خورد تا جهان امروز بتواند «نان»ش را بخورد! امروز در سهلترین شرایط بدون آن هزینههای عظیم میتوان از کربلا گفت و اثر دید. کمکاری در این شرایط به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
در آستانه محرم جا دارد از خود بپرسیم: ما کی و کجا با امام حسین زندگی کردهایم؟
...و کاش با امام حسین آنچنان زندگی کنیم که جزو اصحاب ایشان حساب شویم...
***
شاید برای درک این احساس و فارغ از همه شعارها باید به این پرسش پاسخ داد که: «امام حسین کجای زندگی ماست؟»
با امام حسین زندگی کن تا لذت زندگی را بچشی آنچنان که اصحاب چشیدند...
دعوتی برای خوانش مجدد نظرات و اندیشههای عاشورایی امامین انقلاب
چنانچه در اثر «روضههای ناشناخته کربلا» (نخستین مقتل مدیریتی) بیان شد، ما ارتباط امام حسین و حضرت زینب را با خود شبیهسازی کرده و گوشهای از آن را در روضهها میفهمیم؛ مانند ارتباط برادر و خواهری که برای برقراری ارتباط بهتر با روضههای امام حسین بهانه میکنیم. همچنین مادران میتوانند حس بچه مریض روی دست داشتن را احساس کنند تا با حضرت رباب همدرد شوند و روضه علیاصغر را بهتر بفهمند.
اما عاشورا روضههای مهم دیگری نیز دارد؛ چه کسی میفهمد حس امام حسین علیهالسلام را در از دست دادن یاران؟ یاوری فداکار مثل مسلمبنعقیل را؟ چه کسی میفهمد امام حسین بالای سر حبیببنمظاهر چه کشید؟ (چه چیز باعث شد امام جملهای را که برای یاور پیرمرد خود حبیببنمظاهر به کار برد، برای طفل شیرخوارش علیاصغر نیز به کار برد؟)
اگر کسی رئیس باشد (مثل امام حسین) و نمایندهای بفرستد، میفهمد عُلقه رئیس به نمایندهاش چهقدر است، آن وقت روضه مسلم را میفهمد و این که چرا امام با شنیدن خبر شهادت مسلم فرمود: پس از اینچنین اصحابی خیرى در زندگى نیست. لاخیر فی العیش بعد هؤلاء...
حسین جان ممنونیم! لااقل زن و بچهات را به کربلا آوردی تا راحتتر بتوانیم گریه کنیم، چون همه زن و بچه دارند...
با فهم بعضی شبکههای ارتباطی، بعضی روضهها را میفهمیم:
· برادر و خواهر (روضه وداع امام حسین و حضرت زینب)
· پدر و پسر (روضه امام حسین و علیاکبر)
· مادر و پسر (روضه حضرت رباب و علیاصغر)
· برادر و برادر (روضه حضرت عباس)
اما در شبکه ارتباطی رهبر و پیروان و یا امام و امت تا بهحال روضههای کربلا را نشنیدهایم! شبه ارتباطی که مهمترین مسأله عاشورا است و اصلا مابقی روضهها در مدار آن محقق میشود. باید این شبکه ارتباطی را فهمید تا عمق بعضی روضهها درک شود.
***
همانطور که باید پدر باشی تا روضههای پدرانه را بهتر متوجه شوی؛ باید ولیّ جامعه باشی تا غمهای اصلی ولیّ جامعه را بفهمی و لمس کنی... روضه حضرت علیاکبر را پدرها میفهمند؛ روضههای اصلی و مسألههای محوری جامعه را امام جامعه بهتر میفهمد!
به همین حساب برای فهم گفتمان ولیّ جامعه نیاز به عاشورا شدیدا احساس میشود؛ آن هم با این تقریر که گذشت...
در آن حالت حتی برای فهم بهتر امام حسین باید رفت سراغ ولیّ جامعه و نیز سراغ تحلیلهای عالمانه او از این ماجرا بود.
تأملی برای فعالین عرصههای تربیتی-فرهنگی
پر جاذبهترین بخش دین عاشورا است و محبوب ترین چهره عالم امام حسین است. با این چهره محبوب و وجیه میتوان سختترین کارها را به آسانی انجام داد؛ چرا که همه از او میپذیریند.
تنها زحمتی که هست این است که باید نسبت مباحث دین و اصول انقلاب را با عاشورا مشخص کرد؛ مابقی راه با امام خسین است!